در بخشهایی از این مقاله آمده است:
در یک کنفرانس مطبوعاتی تلویزیونی، روحانی مجدداً بر حق نامحدود غنی سازی ایران که تکرار شعارهای سلف خود است، تأکید کرد، با این تفاوت که روحانی در بازی کردن با دو طرف مسأله بسیار بهتر است. در سال ۲۰۰۳، او افتخار میکرد که هدف دیپلوماسی رژیم ایران «ادامه کار و حرکت در هر دو جهت» است، یعنی تقویت برنامه هسته یی این کشور در حالیکه اعتماد به نفس کاذب را در غرب القا میکند.
قیام در سوریه نیز به همان اندازه برنامه هسته یی رژیم ایران در یک دهه قبل، موضوع داغ بیان المللی است. او حمایت قوی خود از بشار اسد را ابراز داشته و به رئیس جمهور سوریه و نمایندگان او گفته است که ائتلاف بین دو کشور دائمی و استوار است.
در ادامه مقاله آمده است: تضاد میان آنچه که به آن تظاهر میشود و واقعیت سیاست های روحانی محدود به روابط خارجی نمیشود، بلکه در انتصاب کابینه نیز به نمایش گذاشته شده اند.
وزارت دادگستری توسط مصطفی پور محمدی اشغال میشود، چیزی که فقط میتوان آن را توهین به این مقام (دادگستری) توصیف کرد. پورمحمدی بیشتر از آنکه یک محافظه کار وفادار و یک حامی ثابت قدم قدرت مطلقه خامنه ای باشد، یک مرتکب جنایت علیه بشریت در دوران خمینی است.
پور محمدی نقشی فعال در قتل عام تابستان سال ۱۳۶۷ داشت. بعد از تن دادن به آتش بس در جنگ ایران و عراق، خمینی در ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۵ تیر ۱۳۶۷) فتوایی را امضا و در آن دستور اعدام سریع تمامی زندانیان سیاسی و اعضای مقاومت ایران را صادر کرد. متهمین از جمله نوجوانان، زنان باردار و افرادی که دوران محکومیت خود را سپری کرده بودند به دادگاههای نمایشی فرستاده شده و مورد بازجویی قرار گرفتند.
چنانچه هرگونه نشانه یی از مخالفت با رژیم خمینی یافت میشد، متهمان به دار آویخته میشدند. رقم تخمینی اعدامها بیش از ۳۰،۰۰۰ نفر است که اکثریت قریب به اتفاق آن فعالان سازمان مجاهدین خلق ایران، جنبش اصلی اپوزیسیون ایران، بودند.
سرنوشت تمامی این افراد در دست افراد معدودی بود. در میان کسانی که شخصاً مسئول قتل عام بودند، مصطفی پور محمدی است که در آن زمان معاون وزیر اطلاعات بود و به عنوان یکی از سه عضو کمیسیون مرگ در تهران خدمت کرد. کسانی که از این قتل عام آگاهی دارند میدانند که پور محمدی نه فقط به دلیل نقش خود در قتل عام ۱۹۸۸ بلکه برای طراحی ترورهای سیاسی سالهای پس از آن به خاطر جنایت علیه بشریت مجرم است.
در قتل عام ۱۹۸۸ ایران، روحانی معاون فرمانده نیروهای مسلح بود و مطمئنا میدانست چه چیزی در حال انجام است. او نیز دستهایش به خون آلوده است و شخصی که چنین کاری سیاهی را مرتکب میشود محتمل نیست که به تصویری که از خود به عنوان یک میانه رو نشان داده، پایبند باشد. این تصویر فقط یک توهم ، یک روش پراگماتیک برای رسیدن به هدف است