رقابت بین هشت نامزد که اعتقاد همة جانبه و عملی آنها به «ولایت فقیه» به دقت توسط شورای نگهبان، نهاد حفاظت از منافع مورد قبول رهبر، تأیید شده بود، نمیتواند اراده مردم ایران را منعکس کند.
حسن روحانی یکی از چهره های کلیدی در نظام است که در 34 سال گذشته همواره پستهای مهم در درون رژیم، به خصوص پست های امنیت ملی، اطلاعاتی و نظامی داشته است.
روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم به مدت 16 سال بود و در حال حاضر نمایندة شخصی علی خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی، بالاترین نهاد تصمیم گیری رژیم در مورد تمام امور مربوط به سیاست خارجی و امنیت ملی است.
او یکی از بنیانگذاران یک سازمان روحانیت وابسته به خامنه ای، عضو مجمع تشخیص مصلحت، یک نماینده مجلس خبرگان و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک آخوندهاست. او مذاکره کننده ارشد هسته یی کشور به مدت دو سال (2005-2003) بود. در این مواضع، او آشکارا به حمایت از توسعه سریع و مخفی برنامه هسته یی مخفی و سرکوب تظاهرات دانشجویی و قیامهای مردمی در سالهای 2009-1999 پرداخت.
حالا سؤال این است که آیا او می تواند پاسخ به نارضایتی عمیق و فزاینده مردم و خواست آنها برای آزادی باشد. مردمی که بر اساس اظهارات روحانی در تاریخ 15ژوئیه، با بالاترین نرخ تورم در منطقه یا شاید در جهان روبرو هستند و از بیکاری مزمن رنج می برند. آیا او میتواند عامل چنین تغییر و اصلاحات واقعی باشد؟
سابقه روحانی هیچ جایی برای این توهم باقی نمی گذارد که او را به عنوان یک مدره به تصویر بکشد. به هر حال، همانطور که مریم رجوی، رئیس جمهور منتخب مقاومت ایران، در سخنرانی خود در گردهمایی پاریس در 22 ژوئن گفت، اعتدال واقعی بر پنج نشانه خاص بر اساس ضرورتهای واقعی جامعه اتکا دارد: آزادی بیان، آزادی همه زندانیان سیاسی، آزادی تشکیل احزاب سیاسی، پایان دادن به سیاست های متخاصم رژیم در سوریه و عراق، و پایان دادن به تلاش رژیم برای دستیابی به سلاحهای هسته یی.
اگر روحانی قادر است و در پی برداشتن گامهایی به سوی این شاخص است، ما به شدت از آن حمایت خواهیم کرد.
با این حال، واقعیت سخت این است که حتی اگر روحانی به دنبال این اقدامات باشد، این اهرمها - پرونده هسته یی، عراق و سوریه، موضوع آزادیهای سیاسی - تحت اختیارات او نیستند. آنها تحت اختیار خامنه ای هستند.
برای محقق کردن چنین تغییراتی، حتی اگر او به دنبال چنین اقداماتی باشد، روحانی باید به اندازه کافی قدرتمند برای تغییر ساختار رژیم باشد و رسما ًیا عملاً اقتدار رهبر عالی را محدود کند، که به خودی خود علیه قانون اساسی رژیم است. حتی اگر روحانی چنین قدرتی داشت، کاهش اقتدار رهبر به سرعت منجر به فروپاشی و سرنگونی کل رژیم، از جمله رئیس جمهور آن می شد.
مواضع روحانی پس از انتخابات در این رابطه گویاست. در روز 15 ژوئن او به روزنامه عرب زبان الشرق الاوسط گفت:
«سوریه تنها کشوری در منطقه است که در برابر سیاست های توسعه طلبانه اسرائیل و اقدامات در منطقه ایستاده است. درگیری بین برادران ما در سوریه توسط کشورهای مختلف خارج از منطقه تحریک می شود».
روحانی در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود در تاریخ 17 ژوئن، ایدة تعلیق غنی سازی هسته یی را رد کرد و تصریح کرد: «آن دوران مدتها پیش از بین رفته است» و به توصیف دیکتاتوری بشار اسد به عنوان نمایندة مردم سوریه پرداخت. در تاریخ 15 ژوئیه او یک بار دیگر به وضوح بر حمایت خود از اسد و حزب الله تأکید کرد.
در نوامبر 2003، زمانی که روحانی به طور مستقیم مسئول پرونده هسته یی و مذاکره کنندة اصلی هسته یی با غرب بود، او با سخنرانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، روشی که او به صراحت غرب را فریب داده، توضیح داد.
در طول مصاحبه های مبارزات انتخاباتی، روحانی، در یک مصاحبه تلویزیونی پخش شده سراسری در 28 ماه مه، بسیار به وضوح به عملکرد و نقش خود در دنبال کردن برنامه هسته یی رژیم و به طور خاص فریب غرب اشاره کرد و از آن به عنوان یکی از دستاوردهای خودش نام برد.
خامنه ای به طور کامل روحانی را کنترل می کند، و برای حفظ نظام روحانی به عنوان تسهیل کننده و به دنبال کردن خواست خامنه ای به ویژه در مورد مسأله هسته یی عمل می کند.
به ناچار، این کار به رویارویی با جامعه بین المللی منجر میشود. در چنین شرایطی، اتخاذ سیاست تغییر رژیم توسط جامعه جهانی در مورد رژیم ملاها و تهدیدات منطقه یی و بین المللی اش ـ همانطور که مقاومت ایران برای سالهای بسیاری تأکید کرده است - اجتناب ناپذیر خواهد بود.
محدثین، رئیس کمیته امور خارجه شورای ملی مقاومت ایران، فرزند یک آیت الله است. او در اوایل سالهای 1970 به صفوف سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و توسط رژیم شاه برای سالها زندانی شد. او مقاومت ایران را در بسیاری از سازمانها و مذاکرات بین المللی نمایندگی کرده است.
محمد محدثین، رئیس کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت ایران
24مرداد92