تهران یکبار دیگر به همت بازاریان و کسبه شریف بپا خاست.
سخن از راه افتادن خشم توده های بجان آمده از ظلم، ستم، فقر و فلاکت در دیکتاتوری ولی فقیه می باشد که بنابر داده ها، تمامی دوایر اطلاعاتی، امنیتی، سپاه مردم کش و غداره بندان حکومت برای فوران آن ثانیه شماری می کردند.
براین اساس دیکتاتوری مذهبی که اکنون در تله انقلاب نوین مردم ایران افتاده، خود عامل اصلی برای روشن شدن قیامی دیگر، آنهم در پایتخت 14 میلیونی و سرایت گسترده آن به دیگر شهرها می باشد.
دراین راستا نیز شکست محاسبات از سوی اتاق های فکر خامنه ای، مبنی براینکه گوئیا با سرکوب خونین و صدور احکام اعدام در هر دو ساعت، دستگیری های کور و با ایجاد فضای نظامی و پلیسی در شهرها، النهایه توان متوقف نمودن لکوموتیو انقلاب دموکراتیک را خواهند داشت، طی روزهای اخیر به اثبات رسید.
فریاد معترضین و قیام آفرینان مبنی بر « مرگ بر دیکتاتور» در حالی برای چندمین بار در شهرها های میهن طنین انداز گردیده که خامنه ای درمانده خود مسبب اصلی برای ریختن بنزین بر شعله های شورش و تسریع امر سرنگونی نظام اش می باشد، زیرا با عبور توده های دردمند از کلیت نظام و در سایه بروز فساد ساختاری، دزدی، غارت اموال ملی، بیکاری، سقوط تمامی شاخص های اقتصادی، فرهنگی، ملی و نیز هزینه های کمر شکن برای سیاست های راهبردی نظام دیکتاتوری، بهترین بستر برای قیامی دیگر را فراهم نموده است.
آری این همان بن بست مرگباری است که اکنون دیکتاتوری ولایت عنان گسیخته در شهرهای میهن با آن دست و پنجه نرم می کند.
حکومت خودکامه آخوندی از فردای قیام ۱۴۰۱ تلاش نمود تا با برپایی چوبه های دار جامعه را به محاق ببرد، اما اکنون این پیام را بخوبی دریافت که حتی با هر اعدام وگرفتن هر شهید از جامعه ، هرگز قادر به مهار جنبش اعتراضی و متوقف نمودن خواسته های بحق جامعه و به تبع آن بروز قیامی دیگر نخواهد بود.
یک ابزار برای بستن سد دفاعی از سوی دیکتاتوری نیز اهرم پوسیده اعدام می باشد که بنابر تازه ترین آمار ها، رژیم آخوندی تنها طی ۱۰ماه گذشته بیش از ۱۹۰۰نفر را به جوخه های اعدام سپرده است.
اما در سایه این بحران انسانی و ایجاد رعب و وحشت بی سابقه در جامعه، قیامی دیگر از سوی بازاریان و کسبه دردمند و شریف طی دو روز گذشته و تنها طی چند ساعت شکل گرفت که بنابرداده های مقاومت ایران، حکومت نه تنها در آمادگی کامل بسر می برد، بلکه عملا در 22 منطقه تهران بزرگ حکومت نظامی اعلام نشده برقرار نموده بود.
بقول رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی : « امروز در نقاط مختلف تهران همگان صدای پای قیام را شنیدند
در آمادهباش به نیروهای رزمنده انقلاب دموکراتیک در جبهه خلق
گفته بودیم که ماشه کشیده شده و در موقعیت انقلابی «یک گام تا قیام» قرار داریم
یکشنبه شب سپاه خامنهای در نواحی ۲۲گانه تهران اعلام آمادهباش ۱۰۰درصد کرده است».
این همان وضعیت بحرانی برای رژیم آخوندی است که بدلیل عمق تنفر ملی و نبود هرگونه عقبه ای ونیز وجود یک مقاومت سازمان یافته با کانون های شورشی به مانند موش در تله افتاده است. نام این تله نیز همان « بحران سرنگونی » با پتانسیل بالای انقلابی در جامعه می باشد که به یقین به مانند بشکه باروتی منفجر خواهد شد.
سخن از سرنوشت محتوم یک حاکم خود کامه می باشد که بعوض تلاش برای رفاه، آسایش، رشد اقتصادی و بهبود زندگی مردم، کرامت انسانی و حقوق بشر، دست به خونین ترین سرکوب در تاریخ میهن مان نموده و با بسط و گسترش دیکتاتوری درشهرهای میهن، خیال داشت تا قرن ها براین زیباترین سرزمین حکمرانی نماید.
آری به خامنه ای درمانده باید گفت، انقلاب دموکراتیک در راه است و بترس از خشم مقدس توده های دردمند و کانون های شورشی و یقین بدار که سرنوشت تو نیز به یقین بهتر از شاه خائن و خاندان فاسد پهلوی نخواهد بود.