مهرداد هرسینی: بحران رهبری – سربرآوردن باند لاریجانی

 

با رشد بی سابقه برای  ابر بحران های لاعلاج در دیکتاتوری ولی فقیه، شاهد هستیم که باند برادران لاریجانی بطور خزنده و یکی پس از دیگری وارد میدان شده، بطوریکه در سخنان و مواضع آنان بخوبی می توان بوی جنگ باندی بر سر « جانشینی » در فردای مرگ خامنه ای را لمس نمود.

این روند خزنده نخست با بروی کار آوردن پاسدار علی لاریجانی بر مسند ریاست شورای عالی امنیت ملی در دیکتاتوری ولی فقیه و پس از آنکه پاسدار شمخانی زیر ذره بین و ضرب  دوایر اطلاعاتی سپاه قرار گرفت،آغاز گردید.

به یقین این انتصاب، آنهم در شرایط بحرانی از فردای شکست در جنگ ۱۲ روزه  که رژیم آخوندی در بن بست میان « مرگ یا خودکشی»  درحال دست و پنجه نرم کردن بود، ترجمان این واقعیت است که اولا خامنه ای درمانده از سر « بی بضاعتی » و نبود هرگونه « عنصر خودی»  یا بقول خودش «  جوانان حزب اللهی »  ناچار گردید تا دست دوستی و رفاقت با  نیروهای « تاریخ مصرف» شده, فرسوده, رانده شده و از کار افتاده نظام دراز نماید و درثانی این پالس را به بیرون از حاکمیت ساطع کند که گوئیا نظام وی در حال « پوسته » انداختن می باشد.  

همچنین در تازه ترین نمونه برادر وی، آخوند صادق لاریجانی پس از قریب چند سال سکوت و بی توجهی رسانه ای, روز گذشته از خمره ریاست مجمع تشخیص مصلحت سر برآورد و ضمن زدن زیر آب سیاست های راهبردی خامنه ای بویژه در زمینه خصوصی سازی بانک ها  و رشد فساد مالی در کشور, ولی نعمت خود را با یک « دهن کجی آشکار » به چالش کشید.

وی در این رابطه می گوید : « غلط بودن سیاست تشکیل بانک‌های خصوصی و اینم به شما بگم اصلاً کل سیاست تشکیل بانک‌های خصوصی ۱۰۰ درصد غلط بود ۱۰۰ درصد غلط بود. از زمان آقای احمدی‌نژاد شروع شدها. از اون زمان یه دفعه و شاید هم کمی قبلترش زمان آقای خاتمی بله اون شد ولی زمان احمدی‌نژاد دادن چند تا اونجا گردشگری جای دیگه دادند ۱۰۰ درصد غلط بود». ( سیمای آزادی ۲۰ آذر ۱۴۰۴) 

ترجمان این جملات به معنای کشیدن فرش از زیر پای خامنه ای می باشد، زیرا متولی اصلی برای  ریل گذاری در این رابطه و به تبع آن رشد و نمو قارچ گونه بانک های خصوصی و بروز فساد گسترده در این شبکه مافیایی، کسی بجز شخص ولی فقیه و اتاق های فکر نبوده و نیستند. 
هدف با راه اندازی این زیر شبکه های مالی که تماما بخشی از تیول سپاه پاسداران  هستند، دور زدن تحریم ها و پولشویی، حمایت های مالی از تروریسم و جنگ افروزی و رسیدن به دلار های باد آورده نفتی و صادراتی می باشد. 

آخوند لاریجانی در ادامه می افزاید : « حیات خلوت فساد، ببینید ما که اصلاً مشکل کمبود بانک نداشتیم مشکل عقلانیت و مدیریت سرمایه مردم داشتیم هی بانک درست کردند شد حیات خلوت کارهای فسادآمیز یه عده‌یی؛ خب من سؤالم اینه که وقتی این سیاست غلطه کی باید جلوشو بگیره؟ ».

به یقین پیش پا کشیدن « پروژه احمدی نژاد» و یا « قوه قضائیه »  در سخنان آخوند لاریجانی کاملا عمدی و تلاشی است برای کشیدن گوش خامنه ای و سیاست های راهبردی وی در زمینه خصوصی سازی می باشد. 

خاطرمان هست که ولی فقیه درمانده در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد با ارائه تفسیری تازه از اصل ۴۴  قانون اساسی رژیم ، اجازه داد که « بخش‌های غیرحاکمیتی دولت که شامل نهادهای امنیتی و خدمات بهداشتی نمی‌شود، با هدف خصوصی‌سازی و کم کردن از هزینه‌های دولت، به بخش خصوصی واگذار شود».

بدین سان سیاستی پایه گذاری گردید که در روند مخرب خود به بروز بحرانی عظیم بنام رانتخواری و فساد مالی بویژه در بانک ها انجامید.یک نمونه برای این واقعیت را باید در پروژه بانک ورشکسته و مال مردم خور«آینده » جستجو نمود. ابعاد این فساد بحدی است که بنابرداده های حکومتی تاثیرات  ناشی از این پرونده قریب « ۷ درصد» از رشد کل تورم ۵۰ درصدی در کشور را شامل شده است.  .

مضافا براین نکات، آخوند لاریجانی که در جمع مشتی بسیجی سخنرانی می کرد، آنچنان از مسائل کلی کشور مانند « اف ای  تی اف، بانک ها و سیاست راهبردی در زمینه خصوصی سازی » سخن می گوید، که گوئیا قرار است تا در آینده نه چندان دور « زمام » امور نظام درهم شکسته آخوندی را در دست بگیرد!!

همچنین باید متذکر شد که فریاد آی دزد  از سوی باند لاریجانی در حالی به هوا رفته که خود بخش جدائی ناپذیری از فساد، رانتخواری، سوء استفاده از پست های دولتی،  زمین خواری، رشوه خواری  و وجود آقازاده های دوتابعیتی می باشد. 

برای نمونه سایت حکومتی  بامداد خبر، بتاریخ  ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ تصاویر نامه‌نگاری‌های محمدجواد و صادق لاریجانی به وزیر کشاورزی، دفتر خامنه ای و دیگر نهادهای دولتی را منتشر کرده بود که طی آن خواستار رفع موانع تصرف زمین‌های کشاورزی و "زمین‌‌خواری" شده بودند.

 در یکی از این نامه‌ها با مهر وزارت کشاورزی درباره تصرفات اراضی ملی و تخریب منابع طبیعی توسط  محمدجواد لاریجانی، تئوریسین باند اصولگرایان  خطاب به محمود احمدی‌نژاد نوشته شده است: «نامبرده در چند نوبت و بدون اخذ مجوز قانونی به تصرفات عدوانی در بیش از ۳۴۲ هزار هکتار از اراضی ملی ورامین، نگهداری دام‌های غیرمجاز (۹۰۰ راس گوسفند و ۲۰۰ نفر شتر) و ... اقدام نموده است».

در نمونه ای دیگر نیز باید به برادر کوچک این باند، فاضل لاریجانی اشاره نمود که  از سوی محمود احمدی نژاد پیشتر بدلیل « فساد اقتصادی و تلاش برای اعمال نفوذ غیر قانونی بر قراردادهای سازمان تامین اجتماعی» متهم گردیده بود.  
در ویدئویی که در شبکه های اجتماعی منتشر گردیده ، سعید مرتضوی دادستان و شکنجه گر حکومتی ، در یک قلم از «  تقاضای فاضل لاریجانی برای دریافت ۳۰میلیارد تومان رشوه » سخن می گوید. 

سخن آخر آنکه در دوران سرنگونی نظام آخوندی، آنچه که از هم اکنون قابل رویت می باشد، همان بروز جنگ قدرتی بی سابقه در راس نظام برسر اصلی ترین موضوع یعنی « جانشینی » خامنه ای است. ابعاد این جنگ قدرت به مانند دوران پایانی شاه مخلوع  را بخوبی می توان در مجلس حکومتی، رسانه های دولتی، باند های بجان هم افتاده مانند دولت پزشکیان، اصلاح طلبان قلابی، اصولگرایان، آخوند روحانی، کروبی، خاتمی،  باند پایداری و یا برادران سر برآورده لاریجانی رویت نمود.