تا جایی که به ایرانیان عادی بر میگردد، هیچ جایی برای شک در مورد اینکه این انتخابات معرکه ای در مقیاس بزرگ است وجود ندارد. تمامی کاندیداها باید توسط شورای نگهبان تایید شوند، ارگانی متشکل از آیت الله ها که به نوبه خود توسط آیت الله علی خامنه ای دست چین شده اند.
مانند اغلب سیاستهای محلی، سیاست داخلی ایران در نگاه بیرونی ها بغرنج به نظر میرسد. تنها سیاست ایران با رقابت به مراتب بیش از کسانی که در غرب هستند، آینده رژیم را در معرض خطر احتمالی قرار داده است. نقش متخاصم ایران در سیاست منطقه ای و تلاش آن برای تکنولوژی هسته ای نتیجه انتخابات را یک نگرانی عمده برای غرب و ایرانیان میسازد.
این وزنه برای ولی فقیه ایران علی خامنه ای که با چالشهای جدی رو به رو است و باید بر طبق آن تصمیمات سختی بگیرد سنگینی میکند. در میان آنها دستور کار هسته ای و حمایت کشور او از، رژیم در وضعیت وخیم بشار اسد در سوریه، و تنها متحد منطقه ای تهران، میباشد.
در خانه او باید با یک اقتصاد از هم پاشیده و افزایش آسمانخراشی قیمتها برای کالاهای اساسی در گیر است مسائلی که به خوبی میتواند منجر به مرگ رژیم او شود اگر در آنجا تکرار قیامهای انتخابات گذشته باشد.
خامنه ای قصد دارد یکی از خواص خود را در بالای حکومت نصب کند تا استراتژی اتخاذ شده در دهه گذشته را ادامه دهد. این امر به این معنی است که رژیم به سمت انقباض بیشتر، تصفیه بیشتر کسانی که با رژیم مخالفت کنند و حتی به طو ر داخلی نقش بیشتری برای سپاه پاسداران حرکت میکند. در صحنه بین المللی این به معنی سیاست تهاجمی تر و متخاصم تر است.
برای رسیدن به اهداف خود خامنه ای یک اقدام چشمگیر انجام داد و اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان کاندیدا حذف کرد. این امر یک شکاف بزرگ و تصفیه شدید داخلی در راس رژیم را نشان کرد. این امر با این واقعیت تشدید شد که خامنه ای به یک تصفیه بزرگ دیگر با حذف اسفندیار رحیم مشایی روی آورد، کسی که توسط احمدی نژاد رئیس جمهور کنونی دست چین شده بود تا جانشینش شود.
آنچه که ورای تردید است این است که این دو تصفیه و پاکسازی بزرگ پایگاه قدرت رژیم را ضیعفتر و آسیب پذیرتر میکند.
باید به یاد سپرد که رفسنجانی نقش تصمیم گیرنده در قرار دادن خامنه ای در مقام ولی فقیه داشت. به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رفسنجانی منتصب شخصی خامنه ای است و بن عنوان عضو مجلس خبرگان، او یک رای در صلاحیت ولی فقیه در چار چوب رژیم آخوندی دارد. حذف رفسنجانی تمامیت رژیم را حتی در میان نزدیکترین حلقه داخلی آن بی اعتبار و نامشروع میکند.
مرز سرخ خامنه ای تکرار صحنه قیام سال ۲۰۰۹ است. او کاملا آگاه است که این دفعه ممکن است قادر نباشد جن را به داخل بطری برگرداند.
وزیر اطلاعات نگرانی شدید خود از اعتراضات مردمی را ابراز داشت و گفت که "ایجاد بیثباتی اجتماعی، اقتصادی و امنیتی، به تصویر کشیدن یک چشم انداز تلخ از کشور، بر هم زدن رفتار عاطفی در جامعه، خدشه دار کردن تصویر سپاه پاسداران و بسیج و ارگانهای انقلابی، حمله به رهبری، و انتقال یاس و ناامیدی به مردم در میان سایر استراتژی های دشمنان است.
نگرانی و وحشت خامنه ای از یک قیام بر زمینه محکم استوار است. یک جنبش قوی وجود دارد که به دنبال یک ایران بسیار متفاوت است. آنها خواهان تغییر رژیم در تمامیت ان هستند و از سرنگونی رژیم آخوندی توسط ایرانیان در داخل به رهبری مقاومت سازمان یافته و هدایت خانم مریم رجوی، رئیس جمهور کاریسماتیک ائتلاف مقاومت، شورای ملی مقاومت ایران، حمایت میکنند.
خانم رجوی از یک جمهوری غیر مذهبی و دمکراتیک، جدایی دین از دولت، برابری جنسی و ایران غیر اتمی حمایت میکند. پیغامی که در گوشهای ایرانیان در خانه و در خارج طنین انداز شده است.
این مقاومت شبکه گسترده خود را در داخل ساماندهی کرده است تا زمینه را برای تغییر بزرگ آماده سازد. ملاها وحشیانه ۱۲۰،۰۰۰ نفر از فعالین مجاهدین خلق را اعدام کرده اند. با این وجود هنوز قادر نیست آنها را از بین ببرد.
در هفته های اخیر، فعالین ایرانی فعالیتهای خود را افزایش داده و برای تغییر رژیم به عنوان رای نهایی فراخوان میدهند. علیرغم سرکوب گسترده، گرافیتی [شعار و نقاشی روی دیوار] و پوستر ها علیه انتخابات نامشروع و علیه رژیم ظاهر شده اند.
شعارهایی از قبیل "رای ما سرنگونی است" در بسیاری از خیابانها و پلهای عبور عابر پیاده بر روی بزرگراه ها در تهران و سایر شهرها از جمله اصفهان و شیراز پدیدار شده اند.
در خارج ایران، این مقاومت در حال به دست آوردن شتاب است. این مقاومت در صدد انجام یک رخداد بزرگ بین المللی به نام "به سوی آزادی" در ۲۲ ژوئن در پاریس و در رد انتخابات فرمایشی است. سال گذشته بیش از ۱۰۰،۰۰۰ ایرانی از سراسر جهان در پاریس گردهم آمدند تا حمایت خود از مقاومت را ابراز دارند. یک گروه از ستارگان شخصیتهای سیاسی از آمریکا، فرانسه، اروپا و جهان اسلام همراه با صدها نمایندگان پارلمان به آنها پیوستند.
برداشتن نام جنبش اصلی اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی امریکا بعد از ۱۵ سال نبرد حقوقی و سیاسی باعث تشجیع شدن اپوزیسیون شد.
نشانه های قوی ای وجود دارد که دین سالاری حاکم به فاز پایانی خود رسیده است. در حالی که غرب با اضطراب مشغول تماشای وضعیت ایران است، نباید روی موفقیت ملاها سرمایه گذاری کند زیرا بادهای تغییر ملاها را از قدرت به پایین کشیده و راه را برای مردم و جنبش مقاومت آنها برای ایجاد و آزادی و دمکراسی باز می کند.
دیوید امس، عضو پارلمان انگلستان و عضو کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد
28می2013