هافینگتون پست: لحظه حقیقت ایران

در حالی که انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیک میشود، رژیم بنیاد گرا خود را در دشوارترین معضل خود از زمان آغازش در بیش از ۳۰ سال قبل میبیند. ولی فقیه باید تا ژوئن تصمیم خود را بگیرد که آیا با غرب در رهاسازی برنامه هسته ای خود همکاری کند یا خطر افزایش انزوا و نارضایتی داخلی که علیرغم اعدامهای افزایش یابنده در حال غیر قابل کنترل شدن است را بپذیرد.

تنش بین رئیس جمهور در حال خروج، محمود احمدی نژاد، و علی خامنه ای ولی فقیه رژیم، در طی سال گذشته افزایش یافته و احمدی نژاد در حالی که دوره اش رو به پایان است تهدید میکند عمق فساد رژیم را افشا کند. همچنین علائم افزایش یابنده ای از شکاف بین خامنه ای و علی اکبر هاشمی رفسنجانی، یک رئیس جمهور گردن کلفت و ستبر قبلی رژیم وجود دارد. خامنه ای به طور افزایش یابنده ای در حال رانده شدن به گوشه هم در خانه و هم در خارج است و با گزینه مشکلی در هر تصمیم پیش روی خود مواجه است.
چنانچه او یک فرد مورد اعتماد نزدیک به خود را به عنوان برنده انتخابات نمایشی انتخاب کند، این امر باعث شکاف و نزاع های بیشتر داخلی خواهد شد و جناح های به حاشیه رانده شده فساد رژیم را افشا و بر آتش نارضایتی خواهند دمید. حرکتی اینچنین به معنای سرکوب، سانسور و تصفیه بیشتر در درون رژیم است.
با سیاست انقباض، خامنه ای میتواند مطمئن شود که اهداف سیاست خارجی او با کمترین بحث یا انتقادی به اجرا در میآید، اما چنین سخت گیری سیاسی درقبال غرب و هرگونه افزایش خواهش برای به دست آوردن سلاح هسته ای تحریمهای اقتصادی بیشتر و ناآرامی داخلی بیشتر را به همراه خواهد آورد.
اما خامنه ای میداند که ایجاد یک تلاش دو دلانه در یک انتخابات باز با کاندیداهای متنوع ممکن است که نهایتا صحنه را برای مرگ او فراهم کرد. این امر میتواند سیاستمدارانی که از قبل شروع به سرپیچی از او کرده اند را تشجیع کند و مشروعیت او را حتی در دستگاه حاکمه هرچه بیشتر تضعیف کند. این امر همچنین میتواند شکافهای بیشتر بر سر سیاست خارجی و اهداف استراتژیکی رژیم ایجاد کند همچنانکه از انتقادات اخیری که توسط تعدادی از سیاستمداران ابراز شده مشهود است.
موضوع هسته ای مانند یک شمشیر دو لبه است. برای رژیم ادامه سرپیچی از جامعه بین المللی و ایستادگی در مقابل تحریمهای سخت و افزایش یابنده ناچارا با تشدید ناآرامی های داخلی و انتقاد از حاکمیت خامنه ای را در بر دارد. به طور جایگزین، تلاش دیر هنگام برای توافق با غرب، پرستیژ و اعتبار آنرا به مخاطره میاندازد. در دو راه مملو خطر هستند. در نتیجه، انتخابات تنها انتخاب سختی نیست که خامنه ای با آن مواجه است.
فروپاشی قریب الوقوع رژیم سوریه یکی معضل دیگری است که تهران با ان مواجه است و درگیری شدن اخیر حزب الله در درگیریها نشان میدهد که چقدر رژیم ایران در به تاخیر انداختن این واقعیت مایوس شده است. از دست دادن متحد اصلی منطقه ای برای رژیم ایران چنان ضربه نابود کننده ای برایش خواهد بود که حاضر است مشروعیت خود در جهان عرب را به خطر انداخته تا امر اجتناب ناپذیر را دفع کند.
بالاتر از هر چیز، خامنه ای در وحشت از تکرار اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ به سر میبرد. رادیکالیزه شدن جوانان و شعارهای "مرگ بر ولی فقیه" مطمئنا خامنه ای را به لرزه در می آورد. او در ترس از فراخوان ها برای تغییر رژیم و سازماندهی هرچه بیشتر اپوزیسیون به سر میبرد. جای تعجب نیست که بیشترین وحشت رژیم از شورای ملی مقاومت ایران و رهبر کاریسماتیک ان خانم مریم رجوی است.
طرح های خانم رجوی برای یک جمهوری دمکراتیک، غیر مذهبی و غیر اتمی ایران و خاتمه دادن به گفتگوهای بی ثمر و بی انتهای جاری و استمالت، اما همزمان رد هرگونه دخالت خارجی یا اقدام نظامی به غرب یک راه سازنده جلو رونده و فرصتی برای جلوگیری از هرج و مرجی که سوریه را احاطه کرده است میدهد.
تابستان گذشته، حدود ۱۰۰،۰۰۰ نفر از ایرانیان در یک گردهم آیی جهانی در پاریس شرکت کردند تا خواستهای تغییر [در ایران] را انعکاس دهند. یک ائتلاف گسترده از سیاستمداران و شخصیتهای سیاسی  و نظامیان ارشد سابق از امریکا، اروپا و خاور میانه به آنها پیوستند. این گردهم آیی حمایت گسترده و مشروعیت این اپوزیسیون و دیدگاه آن برای آینده ایران را نشان داد.
در هفته های خیر، حامیان سازمان مجاهدین خلق ایران، نیروی محوری شورای ملی مقاومت ایران، فعالیتهای خود در سراسر ایران در تبلیغ برای تغییر رژیم [سرنگونی رژیم] به عنوان رای ایرانیان را افزایش داده است. علیرغم سرکوب گسترده، گرافیتی [نقاشی و تبلیغات دیواری] و پوستر های افشاگری انتخابات قلابی در تهران و سایر شهرها پدیدار شده اند.  
در حالی که خامنه ای برای پیدا کردن راه حل های موقت تقلا میکند تا کشتی به گل نشسته خود را شناور نگه دارد، مردم ایران و مقاومت آنها به آرزوهای خود برای دستیابی به یک ایران نوین نزدیک تر میشوند. زمان آن فرا رسیده است که جامعه جهانی امیدهای واهی خود در گفتگو با ملاها را کنار گذاشته و به مردم ایران و شورای ملی مقاومت ایران حمایت معنوی و دیپلماتیک ملموس ارائه کند تا ایران را یک کشور بهتری بسازند.
لرد مگینس – عضو کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد
۱۱ آوریل ۲۰۱۳ (۲۱ اردیبهشت ۹۲)