مهرداد هرسینی: بیماری ژنتیک ولی فقیه : زن ستیزی 

 

 

تازه ترین سخنان ولی فقیه درمانده علیه زنان و دختران میهن مان در جمع مشتی بسیجی توسری خورده به یقین ترجمان وجود بحران اجتماعی و مقاومت های زنان میهنمان علیه دیکتاتوری وی می باشد.

خامنه ای در این سخنان که قریب یک ساعت بطول انجامید نه تنها نقش زنان بعنوان نیمی از آحاد جامعه را بعنوان انسان درجه دوم و صرفا برای « خانه داری و آشپزی»  تبیین نمود ، بلکه فراتر از آن نیز به اصلی ترین دغدغه های نظام یعنی مقاومت زنان در برابر قوانین و حجاب اجباری اعتراف نمود.
 
وی دراین رابطه با بی شرمی زائد الوصفی میگوید : « مدیر و رئیس خانه زن است»!!
ودر ادامه می افزاید : « باید از زنان که با وجود درآمدهای ناکافی و ثابت همسران و گرانی اجناس، هنرمندانه خانه را اداره می‌کنند قدردانی کرد»!.
 
بدین سان ولی فقیه درمانده بدون پرداختن به فقر گسترده و فلاکت سازمان داده شده حکومتی برای میلیون ها خانوار،  ذات زن ستیزانه  خود و این واقعیت را که شخص وی در پشت تمامی سیاست های سرکوبگرانه و ضد زن در حاکمیت دیکتاتوری مذهبی می باشد، برملا نمود. 
دومین نکته در سخنرانی خامنه ای نیز همان پرداختن به موضوع حجاب اجباری می باشد که اکنون به بلایی برای حاکمیت آخوندی تبدیل شده است. خامنه ای یکبار دیگر با خط و نشان کشیدن برسر ادامه این  سیاست سرکوبگرانه تاکید کرد: « وقتی درباره حجاب و پوشش زنان و همکاری زن و مرد بحث می‌شود نباید رسانه داخل کشور، حرف غربی‌ها را تکرار و برجسته کند».( سایت حکومتی دنیای اقتصاد ۱۲ آذر ۱۴۰۴) 

علاوه بر این سخنان نیز آخوند اژه ای  رییس قوه قضاییه رژیم در یک ابلاغیه چهارماده ای به تمامی  "دستگاه‌های اطلاعاتی» برای  «  شناسایی جریانات سازمان‌یافته مروّج بی‌عفتی و بی‌حجابی و معرفی آنها به دستگاه قضایی » فرمان دستگیری و راه انداختن موج دیگری از سرکوب را صادر نمود.

 این آخوند دژخیم در این رابطه  می افزاید : « من طی مدت اخیر و بر مبنای همان دستورالعمل ۴ ماده‌ای ابلاغی در فروردین ۱۴۰۲، دستورات مؤکدی را خطاب به مسئولان و دستگاه‌های ذیربط صادر کرده‌ام. دستگاه‌های اطلاعاتی موظف به شناسایی جریانات سازمان‌یافته‌ی مروّج بی‌عفتی و بی‌حجابی شده‌اند؛ فراجا نیز طبق قانون در زمینه مقابله با جرم مشهود مسئولیت دارد؛ به ویژه برخی موارد، بیّن‌الغی است و طرف رسماً نیمه‌برهنه یا برهنه است؛ با این قبیل موارد برخورد قانونی خواهد شد». ( سایت حکومتی عصر ایران ۱۲ آذر ۱۴۰۴) 

براساس این ابلاغیه قرار است تا موضوع به کل جامعه و بویژه بخش های خدماتی و رستوران ها، واحد‌های صنفی ، سرویس های ترابری شهری و کافی‌شاپ‌ها نیز کشیده شود، بطوریکه آنان در هراس از مهر و موم نشدن محل کسب و کار خود، موظف خواهند شد تا ضمن « جاسوسی » علیه مشتریان ، با دوایر سرکوبگر حکومت همکاری نمایند. 

 دراین راستا نیز تمامی علائم و نشانه از سوی متولیان، ارگان های امنیتی، انتظامی، فرماندهان سپاه مردم کش و یا نمایندگان ولی فقیه در شهرهای کشور، سخن از راه افتادن یک سازماندهی جدید یا بقول ولی فقیه درمانده « برنامه ریزی» برای مقابله با مقاومت زنان را دارند.
سخن از طرحی سرکوبگرانه در ابعاد مختلف اجتماعی، صنفی،  فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که اتاق های فکر خامنه ای آن را تصویب و به سران قوای حکومت ابلاغ نموده‌اند. 
.
واقعیت در این میان آن است  که زنان میهن مان از فردای قیام خونین در سال ۱۴۰۱ ، دست به مقاومت های گسترده در زمینه های سیاسی،  فرهنگی و اجتماعی علیه  رژیم زده اند. مهمترین  شاخص برای این مقاومت نیزهمان وجود  دستگیری های کورو صدور احکام اعدام و زندان،  فشارهای اجتماعی، فضای امنیتی، وجود قوانین ارتجاعی و عقب مانده ، تضییقات سازمان داده شده و یا حجاب اجباری و تحمیلات مذهبی از سوی حکومت می باشد.

در رابطه با حجاب اجباری که پروژه آن  عملا با مقاومت بخشی از زنان و بویژه دختران جوان در بسیاری از شهرها  روبرو گردیده ، کافی است تا شیوه زندگی آنان، نوع البسه و پوشش اختیاری و یا مقاومت در برابر حقوق ضایع شده اجتماعی مانند ورود به ورزشگاه ها ، موتور و دوچرخه سواری و یا در زمینه ورزش  اشاره نمود تا بدین سان به  دهنن کجی های عامدانه آنان به خامنه ای و دیدگاه های عقب مانده و ارتجاعی آخوندی رسید. 

سخن از از مقاومتی است که بستر آن را صد البته مقاومت ایران با ارزش های بی بدیل خود در زمینه های اجتماعی، حقوق بشری،  فرهنگی  و سیاسی برپا نهاده و  بدرون جامعه ساری و جاری کرده است. 
 این فرهنگ سازی هم یک شبه صورت نگرفته، سال ها برای پیشبرد آن تلاش و زحمت کشیده شده، خون داده شده و تلاش گردیده تا به جامعه این حقیقت را که « می توان و باید»  حق و حقوق خود  را ازحاکمیت گرفت ، به اصول پایه ای برای  مبارزه و قیام تبدیل گردند.

دراین راستا باید تاکید نمود که شعارها و خواست های این مقاومت و نیروی پیشتاز مجاهدین خلق بعنوان یک نیروی مسلمان و دموکراتیک اکنون  بدرون جامعه رفته ، بطوریکه  بازتاب های آن را بخوبی  می توان در رفتار ، کردار، مقاومت های مردمی بویژه  در میان زنان ، دختران و نیز نسل زد  رویت نمود.
  
همان مواضع و سیاست های ملی و  مردمی از سوی  خانم رجوی  مبنی بر  « نه به حجاب اجباری ، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری » می باشند  که نسل جوان ایران اکنون  آن را بخوبی دریافته و به عمل درآورده است.

براین اساس ما شاهد بودیم که طی قیام ها چگونه جامعه دردمند ایران و بویژه زنان میهن مان  به این سیاست ملی پاسخ مثبت دادند و برخلاف تمامی ادعا های بازماندگان سلطنت و یا دوایر اطلاعاتی رژیم ، تضاد اصلی را بدرستی نه میان «مذهب و غیر مذهب» ، بلکه به تقابل با ضد ارزش های  دیکتاتوری مذهبی پایه گذاری کرده اند. شاخص برای این سخن همان  شعار « چه با حجاب ، چه بی حجاب ، پیش بسوی انقلاب » می باشد که سرلوحه شعار و خواست زنان میهن مان برای دادخواهی و رسیدن به حقوق ازدست رفته خود  قرار دارند.

آری خامنه ای از این روند بسیار هراسان است و تلاش دارد تا با خبط قضیه  و وصل نمودن این خواسته بحق ملی ، آن را به فرهنگ غرب گره زده و بدین سان زمینه را بسیج نیروهای سرکوبگر و زهوار درفته حکومت با هدف  سرکوب خونین زنان میهن مان میها نماید.