هر داستان وحشت آوری در تاریخ بشریت و حتی در تاریخ هر فرد، طنز و ریشخند و مزاح را هم با خود حمل میکند.
در گیرودار مبارزه با مخوفترین و ضد بشرترین رژیم تاریخ، من سه تا از قدیمی تر های آن را بطور خلاصه و سمبولیک مینویسم.
در کشور و میهن عزیزی چون ایران که به فرمان و سنگ نوشته بیش از دو هزارو پانصد سال پیش کورش کبیر، اولین بنیانگذار آزادی دین و عقیده و هویت و زبان و آداب در تاریخ بشر بوده است، امروز در قرن بیست و یکم چه سیستم بغایت جاهل و سفاک و خونریز و ضدبشر و ضدتاریخی بر سرزمین پر افتخار کشور و میهن ما حکمروایی میکند. رژیمی که با ربودن انقلاب های تاریخی ما همچون انقلاب مشروطیت و جنبش ملی دکتر محمد مصدق و انقلاب ضد سلطنت تک حزبی و خونخوار آخرین شاه ستمگر چه بر سر ایران محبوب و پر افتخار ما که یکی از بنیانگذاران تمدن بشری میباشد آورده است.
یکم. بعد از شکست سیستم مخوف و جهانسوز و نسل بربادده آدولف هیتلر در زمانیکه ملت و کشور بزرگ و زیبای فرانسه به آزادی رسید و رهبر مقاومت آنان ژنرال دوگل یک حکومت موقت تا اولین انتخابات آزاد تشکیل داد- همانکاری که خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران اعلام کرده است- یکی از نواده های دیکتاتور از ریشه سرنگون شده توسط انقلاب کبیر فرانسه - ادعا میکرد که او باید شاه و رهبر آینده فرانسه شود!!!!! که مدتها مورد مسخره و طنز فرانسویانی بود که تازه از اشغال هیتلری آزاد شده بودند.
دوم. در همان دوره که هیتلر و موسیلینی و همدستان مخوفش ایتالیا را هم در کنار دیگر کشورها اشغال کرده بودند، شاه ایتالیا کنار رفت ولی پسرش به امید واهی، خود را به اسپانیا و پرتغال رساند و پول زیادی هم با خودش برد (نشانی هایش در این یاروی خودمان است!!) تا شاید به عنوان شاه به ایتالیا برگردد. در آنزمان رزمنده های آزادی و کانونهای شورشی در کشورهای اشغال شده توسط نازیسم و فاشیسم رفته رفته یک ارتش آزادیبخش درخارج از مناطق اشغال شده توسط هیتلر تشکیل دادند که شبانه روز برای جنگ با اشغالگران کار میکردند. بخوانید ارتش آزادیبخش ملی ایران در جوار خاک میهن……..
در طول اشغال بیشتر خاک اروپا توسط هیتلر رهبران مقاومت های سازمان یافته هم به انگلستان رفتند تا در امان باشند. این در حالی بود که چمبرلن مماشاتگر با هیتلر برکنار شده و وینستون چرچیل جای او را گرفته بود. او برای کمک به مقاومت سازمانیافته و مسلحانه ایتالیا پسر خود را که افسر ارتش بود مامور رفتن به مراکز مقاومت جهت هماهنگی و کمک به مبارزات آنها کرد.
پسر چرچیل، به پدر خود توصیه میکرد که به پسر شاه ایتالیا کمک کند اما او به پسرش دستور میداد که به ارتش آزادیبخش ایتالیا باید کمک کنی. سرهنگ چرچیل به پدرش مینویسد که اینها همه کمونیست هستند و.... ، چرچیل به او نهیب میزد که ساکت باش و دستور را اجرا کن. اینها هستند که علیه فاشیسم هیتلری به طور جدی و مسلحانه مبارزه میکنند این پسر شاه را ول کن که یک مفت خور و راحت طلب است
طنز روزگار را ببینید که یک روز سرهنگ به پدرش چرچیل گزارش کرد که پدر اینها لباس نظامی شان خراب و پوسیده شده و پول ندارند که یونیفورم تهیه کنند، چرچیل به پسرش گفت به آنها بگو که چند هزار لباس میخواهند؟ آنها رقمی دادند که در انگلستان توسط خود ارتش انگلیس تهیه شد و محرمانه با کشتی برایشان ارسال گردید. پس از رسیدن یونیفورم ها به ایتالیا، ناگهان چرچیل پسر محرمانه به پدرش نوشت اینها آرم های انقلابی و ستاره کمونیستی روی لباس هایشان را هم میخواهند، من نگفتم به اینها کمک نکن!!!
چرچیل جواب داد نق نزن والا تو را از درجه سرهنگی خلع میکنم. به آنها بگو دستور ساختن آرم ها را داده ایم و بزودی میرسد...
بعد از این دو داستان عبرت آمیز تاریخ، حالا مسخره ترین و مضحک ترین آنها را ببینید:
سوم. داستان کامبوج اشغال شده توسط پل پوت آدمکش و آن یارو شاهزاده سیهانوک.
با سوء استفاده از دکترین تاریخی و نجات دهنده کارگران و زحمتکشان مارکس، یک مشت دیکتاتور، این بار با تفسیر دیکتاتوری از آن دکترین تاریخی بنام مارکس بیگناه شروع به کشتن و قتل عام و خونریزی کردند. یکی از این موجودات پل پوت بود که فتوایی صادر کرده بود که انسانهایی که در خانواده و گروه های سرمایه دار و یا خادم آنها بزرگ شده اند اینها گویا دیگر از نظر بیولوژیکی!!!! نمیتوانند اصلاح شوند و باید نسل شان منقرض شود. بنابراین مانند خمینی که فتوای قتل مخالفان حکومت ولایت مطلقه فقیه را صادر کرد او نیز فتوای سر بریدن و دفن کردن هزاران هزار نفر از پیر و جوان را صادر کرد که هنوز جمجمه های بسیاری از آنان در موزه های کشورشان بچشم میخورد…
حالا شاهزاده سیهانوک از نظام سلطنتی پیشین کامبوج به هوای پس گرفتن تاج و تخت به همکاری با پل پت پرداخت و مثل این یاروی خودمان ( بچه شاه) گفت نیروهای پل پت مرتب به من فراخوان داده که برای آزادی کامبوج به آنها بپیوندم. باری کار بجایی کشید که بسیاری ساده لوح پنداشته بودند که بزودی پل پوت او را شاه جدید میکند و بر تخت سلطنت مینشاند!!!
نشان شاه ها و شاهزاده های معزول و مشابهت آن با بچه شاه ایران من را یاد داستانی می اندازد که برای غش غش و ریسه پایانی برایتان نقل میکنم. طنز بخش بزرگی از زندگی من است.
این داستان را در همان کودکی شنیدم که بطور واقعی اتفاق افتاده است: نگارنده در لرستان متولد و تا پایان دبیرستان در آنجا بوده ام، اما مادر و پدرم از کردستان ایران بوده اند. به این دلیل من از نوزادی وکودکی با سه زبان بزرگ شده ام کردی و لری و فارسی. یادم هست که در دوره دبستان که بودم یک ملای روضه خوان به زبان لری از محمد رضا شاه انتفاد میکرد.
یکروز خبری پخش شده بود که محمدرضا شاه به ایتالیا سفر کرده و در آنجا قمار بازی کرده و باخت هنگفتی هم کرده است. این آخوند که اسمش مداح بود در روضه اش به زبان لری میگوید که این خوب نیست که شاه مملکت مسلمان برود و با خارجی ها قمار بازی کند در ایتالیا……
ساواک خرم آباد او را احضار کرده و به او تشر میزند که ای فلان فلان شده تو گفته ای که اعلیحضرت قمار بازی کرده است؟! ملا مداح پاسخ میدهد بله قربان، گفته ام، گفته ام که ماشالله او در این قماربازی برده است. ساواک به او میگوید که برو اما دفعه دیگر اگر نام اعلیحضرت را ببری پدرت را در می آوریم.
باری ساواک گروهبان شمس علی لر را مامور میکند که در روضه خوانی های ملا مداح شرکت کند و سخنرانی او را ضبط کند و اگر اسمی از اعلیجضرت برد و توهین کرد او را دستگیر و به ساواک بیاورد.
روز بعد ملا مداح میرود روی منبر و میگوید امروز روی سخن من با آن شاه خائنی است که مملکت را باظلم و ستم اداره میکند، کسی که سگ زنجیری امریکا است و تمام دربارش و خواهران و برادرانش فاسد و دزد و سارق مال و منال کشور و مردم هستند، همه مملکت را خواهران و برادران او دزدیده و چاپیده اند و...
گروهبان شمس علی که پای منبر ملا مداح بوده بلافاصله ملا مداح را دست بند زده و به ساوک می آورد با نوار سخنرانی که از او ضبط کرده است...
رئیس ساواک به او میگوید که فلان فلان شده اینهمه به اعلحضرت توهین و بدگویی کرده ای دیگه خودت را برای اعدام آماده کن!
ملا مداح میگوید نوار را بگذارید تا ببینم، نوار را میگذارند که در آن ملا مداح بدون اسم بردن از محمدرضا شاه میگوید روی سخن من با آن شاه خائنی است که مملکت را به دیکتاتوری تک حزبی کشانده تمام ثروت کشور را خود و خانواده و برادران و خواهران دزدش بغارت میبرند. او سگ زنجیری آمریکا است و ...
بعد از این پخش نوار ملا مداح میگوید که قربان من که نگفته ام کدام شاه، مقصود من شاه اسپانیا بوده است!!!
گروهبان شمس علی مأمور به حالت خبردار سلام میدهد و میگوید قربان دروغ میگوید همه نشانیهایی که میداد مال اعلیحضرت خودمان بود!!!!