محمد علی شیخی: بررسی وضعیت دانشگاه‌ها و دانشجویان در ایران، فرار مغزها، شرایط تحصیل و آزادی‌های سیاسی

 

دانشگاه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای تولید دانش، تربیت نیروی انسانی متخصص و ایجاد فرهنگ نقد و گفتگو، نقش بنیادینی در پیشرفت یک جامعه دارد. اما در ایران، دانشگاه‌ها طی یک دهه گذشته و به‌ویژه پس از سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ با مشکلات ساختاری و سیاسی عمیقی روبه‌رو شده‌اند. هم‌زمانی این مشکلات باعث شده که کیفیت آموزش عالی و آینده علمی کشور با تهدید جدی مواجه شود.

فرار مغزها و مهاجرت نخبگان

پدیده «فرار مغزها» در ایران به سطحی بحرانی رسیده است. طبق گفته مقام‌های رسمی که درجه اعتبارشان قابل تردید است، بیش از ۲۵ درصد اساتید دانشگاه‌ها طی سال‌های اخیر مهاجرت کرده‌اند.

گزارش‌های پژوهشی و تحلیلی، عوامل مهاجرت نخبگان را ترکیبی از شرایط اقتصادی، نبود فرصت شغلی، محدودیت‌های پژوهشی و فشارهای سیاسی ذکر می‌کنند.

بر اساس تحلیل‌های مراکز پژوهشی، ایران در شاخص جهانی «خروج نیروی انسانی متخصص» رتبه‌ای بسیار نامطلوب دارد.

این روند باعث کاهش ظرفیت آموزشی دانشگاه‌ها، افت کیفیت پژوهش و تضعیف زیرساخت‌های علمی می‌شود. مهاجرت استادان باتجربه عملاً دانشگاه را از نیروهای کلیدی خالی کرده و نسل جدید پژوهشگران بدون مربی و راهنمای کارآمد باقی می‌مانند.

وضعیت دانشجویان و شرایط تحصیلی

۱. فشارهای اقتصادی و معیشتی

دانشجویان ایرانی در چند سال اخیر با افزایش شدید هزینه‌های تحصیل، خوابگاه و غذا مواجه شده‌اند. گزارش‌ها از دانشگاه‌های بزرگ کشور نشان می‌دهد:

دانشجویان بسیاری ناچارند برای تأمین هزینه‌ها، هم‌زمان با تحصیل کار کنند.

برخی خوابگاه‌ها با کمبود امکانات و تراکم بالا روبه‌رو هستند.

این وضعیت نه تنها کیفیت زندگی دانشجویان را کاهش می‌دهد بلکه بازده علمی و تمرکز آنها را نیز به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

۲. احکام انضباطی و فشارهای اداری

گزارش‌های مستقل دانشجویی و حقوق بشری و نیز گزارشهای تهیه شده توسط شورای ملی مقاومت نشان می‌دهد که:

بیش از ۵۰۰۰ دانشجو در سال‌های اخیر احکام انضباطی، محرومیت از تحصیل یا ممنوع‌الورودی دریافت کرده‌اند. بسیاری از این دانشجویان صرفاً به دلیل فعالیت صنفی، فرهنگی یا اعتراض مسالمت‌آمیز مورد پیگرد قرار گرفته‌اند.

۳. آزادی سیاسی و آزادی بیان در دانشگاه‌ها

آزادی بیان و فعالیت مستقل دانشجویی، یکی از پایه‌های دانشگاه مدرن است. اما در ایران:

دانشجویان فعال در حوزه‌های سیاسی یا صنفی با احضار به کمیته انضباطی، تهدید، تعلیق یا اخراج روبه‌رو شده‌اند.

حضور نیروهای امنیتی و مداخلات حراست، فضای نقد و فعالیت علمی را محدود کرده است.

موضوع «دانشجویان ستاره‌دار» به نماد محدودیت آزادی تحصیل تبدیل شده که بسیاری از فعالان دانشجویی را از تحصیل بازداشته است.

این شرایط باعث ایجاد «خودسانسوری» میان استادان و دانشجویان شده و دانشگاه را از نقش اجتماعی خود به‌عنوان مرکز گفتگو و نقد محروم می‌کند.

۴. پیامدهای بلندمدت برای جامعه و آینده کشور

ترکیب سه روند بالا پیامدهای بسیار نگران‌کننده‌ای دارد:

تضعیف شدید سرمایه انسانی: مهاجرت استادان و دانشجویان ممتاز، آینده علمی کشور را تهدید می‌کند.

کاهش نوآوری و پژوهش: نبود آزادی بیان و محدودیت در انتخاب موضوعات پژوهشی باعث کاهش کیفیت پژوهش‌های دانشگاهی می‌شود.

کاهش امید اجتماعی: فشار بر دانشجویان و نبود امنیت شغلی پس از فارغ‌التحصیلی چشم‌انداز آینده را برای نسل جوان تیره می‌کند.

افزایش نابرابری و بی‌انگیزگی: دانشجویانی که توان مالی کمتری دارند، بیشترین آسیب را از فشارهای اقتصادی و تحصیلی می‌بینند.

دانشگاه‌های ایران در یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخ خود قرار دارند. فرار مغزها، فشارهای اقتصادی بر دانشجویان، محدودیت آزادی سیاسی و فضای امنیتی گسترده، کیفیت دانشگاه و آینده علمی کشور را تهدید می‌کند. بدون اصلاحات جدی - از جمله بهبود شرایط معیشتی، باز شدن فضای دانشگاهی، حمایت از استادان و پژوهشگران و رفع موانع سیاسی - روند کنونی می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری برای توسعه علمی و اجتماعی ایران به‌جا بگذارد.

چشم انداز

راه خروج از این بن‌بست ها تنها با سرنگونی این رژیم ضد بشر و ضد علم و دانش و دانشگاه و دانشجو میسر است. علیرغم سرکوب گسترده ای که رژیم آخوندی علیه دانشجویان دانشگاهها بکار گرفته از آتش زیر خاکستری که در تمام قیام های گذشته از دانشگاه های سراسر کشور شعله کشیده است وحشت بی پایان دارد.

به عنوان نمونه نیروهای سرکوبگر خامنه‌ای آیلار حقی، دانشجوی پزشکی دانشگاه آزاد تبریز و اهل ملکان، را در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ هنگام اعتراضات تبریز به قتل رساندند. گزارش‌های دانشجویی و شاهدان می‌گویند او هنگام پناه‌گرفتن در یک ساختمان به‌دست نیروهای امنیتی کشته شد؛ روایت‌ها شامل پرتاب از ارتفاع، اصابت گلوله ساچمه‌ای و شلیک مستقیم از پشت سر است، در حالی‌که نیروهای حکومتی مرگ او را «سقوط در گودبرداری» اعلام کردند. خانواده‌اش برای تحویل پیکر تحت فشار قرار گرفتند تا این روایت حکومتی را امضا کنند. مراسم خاکسپاری آیلار در ۲۷ آبان با حضور گسترده مردم و شعارهای اعتراضی برگزار شد و شرکت‌کنندگان با حمله و ضرب‌وشتم نیروهای امنیتی روبه‌رو شدند.

«در قیام 96 دانشجویان با توده ای کردن شعار «اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» نمایش چندساله نظام آخوندی برای بازی دادن و فریب مردم داخل و سیاستهای خارج را بهم زده و دکان این شعبده بازی آخوندی را بستند. در قیام ۹۸ دانشجویان با شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، همیاری آخوندی-استعماری در بر افراشتن مترسک سلطنتی را به شکست کشاندند. شعار استراتژیکی که در قیامی که از اواسط شهریورماه امسال شروع شده فراگیر شد و بیانگر اراده خلق برای پایان دادن به هر نوع دیکتاتوری و هر شکل ترفند و توطئه مداخله گرایانه استعماری است». (نقل از بیانیه کمیسیون دانشگاههای شورای ملی مقاومت در ۱۳ آذر ۱۴۰۱)

شعله کانون های شورشی که اکنون در هر کوچه و خیابان و شهری علیه اختناق فروزان است، با اوج‌گیری فعالیت های بین‌المللی مقاومت، رژیم را در بن‌بست سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فزاینده ای قرار داده است. استراتژی کانون‌های شورشی اکنون کلید سرنگونی رژیم اند. بی تردید کانون های شورشی که از همه اقشار خلق تشکیل شده و دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور بویژه دختران قهرمان دانشجو در آنها نقشی ویژه دارند فصل نهایی قیام برای سرنگونی رژیم خامنه‌ای را رقم خواهند زد.

قیام و انقلاب دمکراتیک پیروز خواهد شد

 

دکتر محمدعلی شیخی

کمیسیون دانشگاه‌ها – شورای ملی مقاومت ایران