در حالیکه تنها یک روز به برگزاری انتخابات برای مجلس عراق باقی مانده، ارزیابی ها برآن هستند که رژیم آخوندی بجد در تلاش برای دخالت در روند انتخابات بر سر 329 کرسی در این کشور میباشد.
به یقین درصورت عدم دخالت های مستقیم وغیر مستقیم رژیم آخوندی، صحنه سیاسی این کشور می تواند دستخوش تغییرات بنیادین گردد.
پاسخ به وجود هرگونه شفافیت در ایندور از انتخابات منوط به « استقلال نهادهای انتخاباتی و نظارتی » است ، امری که رژیم آخوندی بطور شبانه روزی در تلاش برای تخریب آن و نفوذ در دوایر وزارت کشور عراق با هدف دستکاری در رقابت پیچیده میان جناحهای شیعه، سنی و کردها می باشد.
یکی از اهداف خامنه ای برای بدست آوردن اکثریت و گرفتن قدرت در بغداد نیز همان ایجاد تعادل از دست رفته و بدست آوردن « اهرم فشار» برای مذاکرات آینده با آمریکا است.
سایت عرب نیوز در رابطه با دخالت های نیروی ترویستی قدس تاکید دارد که رژیم آخوندی « میکوشد تعداد فهرستهای انتخاباتی افزایش نیابند، تا شکاف در میان نیروهای شیعیِ مورد حمایتاش زیاد نشده و بتواند نفوذ خود را حفظ کند».
همچنین یک کارشناس مسائل منطقه به دویچه وله می گوید : «اهمیت این انتخابات برای جمهوری اسلامی ایران در حفظ و تداوم نفوذ استراتژیک منطقهای آن، از جنبههای حیاتی برخوردار است؛ زیرا عراق، به عنوان آخرین کانون پایدار نفوذ تهران در خاورمیانه، جایگاه ویژهای یافته است»
سخن از روندی میان گروه ها و دستجات وابسته به شیعان در عراق است که طی چند ماه گذشته دست به صف آرائی علیه یکدیگر و بویژه سیاست های مخرب آخوندی در این کشور زده اند.
پیشتر نیز دولت آمریکا تاکید کرده بود که یکی از موانع برگزاری «انتخاباتی آزاد، عادلانه و فراگیر» در عراق، وجود شبهنظامیان مورد حمایت رژیم آخوندی است که در صورت عدم خلع سلاح آنان ، میتوانند روند را مختل کنند.
بدین سان مشاهده می شود که سایه منحوس دیکتاتوری در تهران به چه میزان این همسایه شرقی ما را تحت نفوذ و تا حدود زیادی تحت کنترل نظامی، سیاسی، فکری و امنیتی خود قرارداده است.
برپایی نیروهای وابسته به تهران مانند « حشد الشعبی، عصائب، کتائب و النجبا » که از فردای جنگ ضد میهنی ایران و عراق و بویژه پس از سقوط دولت پیشین در بغداد، در دستور کار ولایت فقیه قرار گرفت ، تماما با هدف بلعیدن عراق و رفتن بسوی آبهای گرم مدیترانه صورت گرفت.
در راس این نیروها نیز پاسدار قاتل مجاهدین در اشرف، قاسم سلیمانی قرار داشت که طی عملیاتی از سوی دولت ترامپ در سال 1398 در فرودگاه بغداد هدف موشک قرار گرفت و به قتل رسید.
پیش از آن نیز سلیمانی بدلیل مشارکت در سرکوب خونین علیه مخالفان بشار اسد از سوی اتحادیه اروپا و نیز مشارکت در پروژه ساخت بمب اتم، از سوی سازمان ملل در لیست تحریم ها قرار گرفت و حتی دولت آمریکا وی را در سال 2005 تروریست شناخت.
به یقین نقش مخرب سیاست مماشات در رابطه با دیکتاتوری ولی فقیه و باز گذاشتن دستان سپاه در فردای اشغال عراق؛ اکنون تبعات خود را در زمینه های فوق به نمایش گذاشته است. در آن دوران مقاومت ایران براین حقیقت که ایالات متحده « عراق را در سینی طلایی تقدیم » خامنهای کرد ، تاکید نموده بود، امری که اکنون به گذشت قریب بیست سال از آن وقایع بوضوح به اثبات رسیده است.
براین اساس ، سیاست راهبردی خامنه ای کشیدن یک چتر امنیتی در عراق با هدف اعمال هژمونی در منطقه بحرانی خاورمیانه قراردارد. این واقعیت را ما طی گذشت دو سال و شکست های پیاپی ولی فقیه در کشورهای اسلامی و همسایه برای نمونه در« سوریه با سقوط بشار اسد خون ریز، در لبنان با شکست حزب الله » تجریه کرده ایم.
براین منطق می توان تاکید نمود که در سایه شکست های رژیم آخوندی در منطقه، اکنون موقعیت ولی فقیه و نیروی تروریستی قدس در عراق به مانند گذشته نیست و حتی بسیار تضعیف شده است.
علائم و نشانه ها برای این واقعیت را نیز می توان در سیاست « خلع سلاح » نیروهای دست نشانده رژیم که اکنون بطور جد در دستور کار ایالات متحده و کشورهای منطقه قرار دارد ، مشاهده نمود.
همچنین باید تأکید شود که نفوذ و دخالت های رژیم آخوندی در چهار محور « حمایت های مالی ، سیاسی ، عقیدتی و نیز تسلیحاتی » از نیروهای دست نشانده خود در عراق صورت می گیرند.
در صحنه سیاسی اصلی ترین موضوع اکنون برای مردم عراق، همان نفوذ رژیم ایران در عراق ، فساد ساختاری، ورشکستگی اقتصادی و بحران امنیتی میباشند، بویژ آنکه طی ایندور از انتخابات ، رژیم آخوندی از سه جریان بنام های « ائتلاف فتح وابسته به حشد الشعبی، ائتلاف دولت قانون وابسته به مالکی مزدور و قاتل فرزندان ما در عراق و عصائب الحق » حمایت میکند.
در مقابل آنان نیز گروه های شیعه ملی گرا، ائتلاف سنی ها، کردها، نیروهای سکولار قراردارند.
درصورت تحقق این ارزیابی ها مبنی بر تضعیف نفوذ و یا شکست رژیم در روند انتخاباتی برای پارلمان و دولت عراق، می توان این نتیجه گیری منطقی را کرد که خامنه ای آخرین خاک ریز خود در منطقه تحت محور « صدور بنیادگرایی و کشورگشایی» را از دست خواهد داد.