در جهانی که هر روز با تهدیدات جدیدی از سوی رژیمی سرکوبگر وتوسعهطلب و بنیادگرا روبهروست، بدون اغراق تنها نیرویی که با شجاعت، ثبات و پیگیری بی مانندی در برابر آن ایستاده، مقاومت سازمانیافته مردم ایران است.
این مقاومت نه یک پدیده تبلیغاتی یا مقطعی، بلکه یک بدیل سیاسی با پایگاه وسیع اجتماعی و مشروعیت بینالمللی و بالاتر از همه اقتدار اطلاعاتی و استراتژیک است.
مقاومت برای بر قراری حاکمیت مردم، نه قدرت
در دل شعارها و مواضع این مقاومت، چیزی فراتر از رقابت سیاسی نهفته است: "سرنگونی رژیم ولایت فقیه". آقای رجوی گفت که ما رقیب هیچکس نیستیم ولی هیچکس هم در فدا برای سرنگونی رقیب ما نخواهد بود .
هدف این مقاومت، جایگزینی یک دیکتاتوری با یک قدرت سیاسی دیگر نیست، بلکه پایان دادن به نظام ولایت فقیه و بازگرداندن حاکمیت به مردم ایران است. به همین دلیل، افشاگریهای مداوم این جنبش علیه سیاستهای سرکوبگرانه و پروژههای مخفیانه رژیم، نه تنها یک فعالیت اطلاعاتی بلکه بخشی از ماموریت آزادیخواهانه آن برای بوجود آوردن صلح و ثبات و آزادی برای مردم ایران و منطقه است.
اقتدار اطلاعاتی که رژیم را فلج کرده است
از افشای تاسیسات نطنز و اراک در سال ۲۰۰۲ تا افشای پروژه آماد، سازمان سپند و نهایتاً سایت «رنگینکمان» در ایوانکی در مه ۲۰۲۵، مقاومت ایران نشان داده که توانایی نفوذ و گردآوری اطلاعاتی در بالاترین سطوح تصمیمگیری رژیم را دارد. مقاومت ایران بخوبی دست رژیم را در مخفی ترین پروژه هایش رو می کند. این توان، نه فقط یک پیروزی فنی و یا تاکتیکی و اطلاعاتی بلکه جلوهای از اقتدار راهبردی است که رژیم ولایت فقیه را در جهان منزوی و بیاعتبار کرده است.
اقتداری که از مردم میآید
این اقتدار از یک ارتش یا یک نیروی خارجی نشات گرفته نشده است. بلکه پایهاش شبکههای عظیم و سازمان یافته مردمی از داخل ایران است. کانونهای شورشی، خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی و میلیونها ایرانی که هر سال در همیاری با ابراز عمیقترین احساسات، خودشان را با این مقاومت گره می زنند. هموطنانی که با گریه و آه و اشک کمک خودشان را برگ سبزی تحفه درویش می نامند. راستی که آدمی در مقابل این همه احساسات باید سرتعظیم فرود بیاورد. و چه حقیر هستند آنهایی که گلریزان همیاری را «همیاری اجباری » می نامند.
جمع آوری بیش از ۷ میلیون دلار کمک مالی داوطلبانه، یعنی آلترناتیوی که از بطن جامعه برخاسته و با اراده مردم تغذیه میشود. حالا بگذارید که رژیم و لابی هایش گلو پاره کنند که مجاهدین پایگاه اجتماعی در میان مردم ندارند.
پاسخی جهانی به دروغهای رژیم
رژیم میکوشد تا اعتبار افشاگریهای مقاومت ایران را با نسبت دادن آنها به موساد یا سازمانهای غربی تضعیف کند. بعد از افشاگری ایوانکی عراقچی با کمال وقاحت گفت: کشف تاسیسات مخفی هسته ای دروغ پردازی رژیم اشغالگر صهیونیستی با بکارگیری فرقه منافقین است»
اما حتی مقامات عالیرتبه آمریکا، از جمله کاندولیزا رایس، صراحتاً اذعان کردهاند که این اپوزیسیون ایرانی بود که ابتدا پروژههای هستهای رژیم را فاش کرد.
عراقچی توضیح نمی دهد که چرا باید «رژیم اشغالگر صهیونیستی» خودش این کار را انجام ندهد تا به اسم خودش ثبت بدهد!
ضربه به سیاست مماشات، کمک به صلح جهانی
این افشاگریها باعث بازرسیهای گستردهتر آژانس انرژی اتمی، تحریمهای هدفمندتر و درنتیجه عقبنشینیهای تاکتیکی رژیم شدهاند. بهبیان دیگر، مقاومت ایران بهطور عملی مانع از این شده که رژیم با پول مردم ایران، به مماشاتگران امتیاز بدهد و امنیت منطقه را گروگان بگیرد.
این رژیم نباید هیچگونه حق غنی سازی اورانیوم را داشته باشد، بازرسی های آژانس باید سخت گیرانه باشد.
چرا این مقاومت ضامن آینده ایران است؟
مقاومتی که از قلب ایران، از میان دریای رنج و شکنجه، از دل قیامها و زندانها برخاسته، امروز تنها نیرویی است که هم رژیم را میشناسد، هم توان مقابله با آن را دارد و هم طرحی روشن برای فردای ایران ارائه داده است.
برنامه ده مادهای خانم رجوی، نمونهای از آن است که به ایرانی بدون اتم، بدون اعدام، با برابری زن و مرد و حاکمیت قانون تا بن استخوان ایمان دارد .
این اقتدار، نه ادعایی توخالی، بلکه واقعیتی است که حتی دشمنان مجاهدین نیز به آن اعتراف کردهاند و تا زمانی که این مقاومت هست نه تنها مردم ایران امید دارند بلکه جهان نیز یک سپر موثر در برابر تهدیدهای یک رژیم بنیادگرا در اختیار دارد.