در سالهایی که جهان در بیخبری محض به سر میبرد، رژیم با صرف میلیاردها دلار از ثروت مردم، محروم، مردمان ستمدیده ای که بعضًا درسطل های زباله برای قوت لایموت تا کمر خم میشوند شبکه ای مخفی از تأسیسات هستهای را توسعه میداد تا به «بازدارندگی راهبردی» برای حفظ بقا دست یابد. اما این پروژه عظیم و پنهان، از سال ۲۰۰۲ به بعد با افشاگریهای پیدرپی و منسجم و آلترناتیو دموکراتیک و قدرتمند و سازمانیافته یعنی شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق در برابر دیدگان جامعه جهانی عریان شد وجهان را از خواب غفلت بیدارکرد.
آلترناتیو دموکراتیک: یک ادعا یا یک واقعیت سیاسی؟
در برابر رژیم ولابی هایش که سعی میکنند این آلترناتیو را کوچک نشان بدهند و بگویند که پایگاه اجتماعی ندارد و مردم آن را نمیخواهند و به جای آن آلترناتیو های فیک ودست ساز رژیم را علم میکنند، واقعیتهای میدانی و راهبردی چیز دیگری میگویند. این مقاومت علاوه بر پایگاه اجتماعی که خود را در شکلگیری شبکه عظیمی از کانونهای شورشی درسراسر ایران و در۳۱ استان و تظاهرات عظیم در خارج کشور نشان داده، از پشتوانه سیاسیِ قابلتوجهی نیز برخوردار است؛ از جمله حمایت رسمی بیش از ۴۰۰۰ پارلمانتر در کشورهای مختلف جهان و حمایت 137 رئیس جمهور و نخست وزیران سابق و ....
درعرصه تبلیغاتی ، یک تلویزیون ماهواره ای ۲۴ ساعته دارد که به هیچ قدرتی وابسته نیست و تمامی هزینه های آن را هواداران باشرف ا ین مقاومت تامین میکنند.
در عرصه مالی نیز، تنها در قالب همیاری سالانه، ( تاکنون ۲۹همیاری برگزار کرده است) . در همیاری اخیر بالغ بر ۷ میلیون دلار کمک مردمی گردآوری کرده است؛ رقمی که نه از دولتها بلکه از همیاری و کمک هواداران این جنبش به دست می آید . اما آنچه این مقاومت را بهلحاظ استراتژیک متمایز میکند، قدرت اطلاعاتی کمنظیر آن می باشد که درهیچ جای دیگر مشاهده نمیشود. قدرت اطلاعاتی که تاکنون به بهای جان برخی از اعضای کانونهای قهرمان شورشی در داخل ایران تمام شده است.
افشاگریهای هستهای: از نطنز تا ایوانکی
این مقاومت تاکنون بیش از ۱۰۰ افشاگری انجام داده است. نخستین بار در ۲۳ مرداد ۱۳۸۱ (۱۴ اوت ۲۰۰۲)، شورای ملی مقاومت تأسیسات مخفی نطنز و اراک را افشا کرد. این گزارش جهانی، آغازگر سلسلهای از افشاگریهایی بود که یکی پس از دیگری پرده از پروژه نظامی اتمی رژیم برداشت. در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶، سایتهای پارچین و لویزان و پروژه آماد افشا شدند. در سال ۲۰۱۱، وجود سازمان نوآوری و پژوهشهای دفاعی (سپند) بهعنوان نهاد نظامی اصلی پروژه سلاح هستهای افشا شد و ....
در تازهترین مورد، در ۸ مه ۲۰۲۵، سایت «رنگینکمان» در منطقه ایوانکی سمنان افشا شد؛ سایتی که تحت پوشش شرکت شیمیایی «دیبا انرژی سینا» فعالیت میکرد و هدف آن توسعه مخفیانه کلاهک هستهای و موشکهای بالستیک با برد ۳۰۰۰ کیلومتر بود. فاکسنیوز درهمین رابطه می گوید به طور اختصاصی و از سوی شورای ملی مقاومت به تصاویر اختصاصی دست یافته است که در آن گفته شده که یک تأسیسات هستهای پیشتر اعلامنشده در ایران افشا شده است. این سایت بهتازگی شناساییشده، در استان سمنان ایران واقع شده و فاصله قابل توجهی با دیگر تأسیسات هستهای شناختهشده ایران دارد.
هزینه سنگین از جیب مردم .
برآورد میشود رژیم تاکنون بیش از ۲ تریلیون دلار از منابع ملی را صرف پروژههای مخفیانه و آشکار اتمی کرده است. از دید علی خامنهای، پس از سقوط صدام، قذافی و بشار اسد و بن علی و ...، "تنها راه بقا، داشتن سلاح اتمی و موشکی است". این منطق، رژیم را به سمت توسعه یک دکترین دفاعی و بقامحور سوق داد که اساس آن را مخفیکاری و دور زدن نظارتهای بینالمللی تشکیل می دهد.
اثر استراتژیک افشاگریهای مقاومت بر رژیم و سیاست جهانی.
افشاگریهای مقاومت ایران، رژیم را نهتنها در مقابل مردم ایران ، بلکه در برابر جهان نیز بیاعتبار کرده و دروغهای او و اقدامات مخفیانه اش را بر ملا میکند. این افشاگریها:
- بازرسیهای گستردهتر آژانس انرژی اتمی را به دنبال داشتند.
- روند مذاکرات را تحت تأثیر قرار دادهاند.
- بهشدت سیاست مماشاتگرایانه برخی دولتهای غربی را به چالش کشیدند.
- مانع از دسترسی رژیم به امتیازهای مالی و فنی در پوشش توافقها شدهاند.
- هرچه فشار جهانی بر گردن رژیم بیشتر شود، فشار رژیم بر گلوی مردم و زنان و جوانان کمتر خواهد شد و زمینه قیام نهایی برای سرنگونی را فراهم میکند.
رد ادعاهای رژیم درباره منبع اطلاعات
رژیم و لابیهایش بارها مدعی شدهاند که اطلاعات اتمی افشا شده بوسیله مجاهدین از طریق موساد یا سی آی ای به آنها داده شده است ولی هیچ دلیل و سند و مدرکی برای آن ارائه نمیکنند. اما خانم کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، در مصاحبهای با شبکه سی ان ان در سال ۲۰۰۵، تأیید کرد که افشای فعالیتهای هستهای ایران توسط اپوزیسیون ایرانی صورت گرفته است.
در این مصاحبه، وی اظهار داشت:
«...فعالیتهای غنیسازی زمانی کشف شد که توسط اپوزیسیون ایرانی افشا گردید، و هیچکدام از اینها به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش نشده بود»
اظهارات خانم رایس نشاندهنده اهمیت اطلاعات ارائهشده توسط مجاهدین خلق ایران در شکلگیری سیاستهای بینالمللی پیرامون برنامه هستهای رژیم است.
این افشاگریها منجر به بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آغاز بحران هستهای رژیم شد. واکنش های هیستریک و دروغ پردازانه رژیم و لابی های آن هم از همین جا آب میخورد.
آلترناتیوی که آینده را تضمین میکند
افشاگریهای هستهای تنها یکی از جلوههای اقتدار سیاسی و استراتژیک این آلترناتیو است. و اگر این مقاومت نبود، رژیم ولایتفقیه نهتنها ایران بلکه منطقه و جهان را به آتش کشیده بود. این مقاومت، ضامن آیندهای بدون بمب، بدون شکنجه و بدون فقر برای ایران آزاد فردا است. بشریت باید برای این مقاومت کلاه از سر بردارد . آینده دراین زمینه بیشتر سخن خواهد گفت.
برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی، تضمین میکند که ایران فردا، ایرانی خواهد بود غیراتمی، آزاد، و دموکراتیک.