چه با «دلار»، چه بی‌ «دلار»، خامنه‌ای محکوم به سرنگونی است

 

ابعاد افتضاح آزادسازی دلارهای نفتی در فردای بده و بستان بر سر جان انسان‌ها و سرازیر شدن آن به درون صندوق ورشکسته در دیکتاتوری ولی‌فقیه به‌حدی است که اکنون صدای بسیاری از متولیان و رسانه‌های حکومتی را نیز به آسمان بلند کرده است.

برای نمونه در حالی‌که دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به‌طرق گوناگون، اعطاء قریب ۱۰ میلیارد دلار از اموال مردم ایران به دیکتاتوری کودک‌کش ولی‌فقیه را یک «پیروزی بزرگ» قلمداد می‌کند، اما بسیاری از تحلیلگران در رژیم آخوندی آن را نه تنها «ذلت» بلکه شکست سنگینی ناشی از سیاست‌های به‌غایت غلط و مخاطره‌آمیز حکومتی ارزیابی می‌نمایند.

برای نمونه سایت حکومتی جهان صنعت (۲۲ مرداد ۱۴۰۲) در مطلبی ضمن لگد زدن به دولت نحس سیزدهم از جمله می‌نویسد: «برخی رسانه‌های دولتی گونه‌یی از آزادسازی دلارهای ایران در کره‌جنوبی پس از سال‌ها خبر و گزارش می‌نویسند که گویا بزرگ‌ترین پیروزی تاریخ این سرزمین به‌دست آمده است».

سخن از واقعیتی است که اکنون مانند بحران به درون رژیم آخوندی سرازیر گردیده است، زیرا خامنه‌ای کودک کش به‌لحاظ مالی نه تنها متضرر شده است، بلکه برخلاف وارونه گویی‌های حکومت‌، دلارهای آزاد شده صرفاً تحت نظارت و کنترل خارجی و با هدف تأمین منابع ارزی برای خریدهای «غیرتحریمی» هزینه خواهند شد.

در این راستا نیز پاره‌ای از عوامل یا ریزشی‌های حکومت، شخص خامنه‌ای را به چالش کشیده و سیاست‌های راهبردی وی را عامل اصلی برای مجموعه شکستهای رژیم آخوندی عنوان کرده‌اند.

برای نمونه مهدی نصیری سردبیر سابق کیهان وابسته به بیت خامنه‌ای می‌گوید: «نظام چنان ذلیل شده که برای وصول پول‌های بلوکه شده دست به آدم‌ربایی شهروندانش می‌زند!» و «بوی حقارت و استیصال از آن متصاعد است... آنان که می‌خواستند کاخ‌سفید را حسینیه کنند و سخن از عبور از پیچ تاریخی می‌گفتند، اکنون ایران را به نوانخانه‌یی تبدیل کرده‌اند که به معامله نفت در برابر غذا و دارو تن می‌دهد» (سایت مجاهدین خلق ۲۴ مرداد ۱۴۰۲)

خاطرمان هست که خامنه‌ای درمانده به‌کرات تلاش نموده بود تا با فشار بر طرف‌های مقابل، از جمله توقیف و ربودن یک نفتکش متعلق به کره جنوبی در سال ۱۳۹۹، به خواسته‌های خود دست یابد.
در فردای شکست این سیاست تروریستی نیز، علی ربیعی، سخنگوی وقت در دولت آخوند شیاد روحانی به‌صراحت گفته بود: «اگر کسی گروگانگیر باشد، دولت کره‌جنوبی است که به بهانه‌های واهی بیش از هفت میلیارد دلار ما را گروگان گرفته است» (سایت حکومتی شهروند ۱۷ دیماه ۱۳۹۹).

بدین‌سان ملاحظه می‌شود که خروجیشکست سیاست‌های راهبردی رژیم آخوندی النهایه به گروگان‌گیری اتباع خارجی با هدف دستیابی به دلارهای نفتی انجامیده است.
هم‌چنین واقعیت فردای این «بند و بست» به‌حدی است که بسیاری از کارشناسان مسائل داخلی به‌درستی بر این باور هستند، رژیم آخوندی به‌دلیل وجود فساد ساختاری، سوء‌مدیریت و وجود پروژه‌های سنگین امنیتی، نظامی و اتمی هرگز قادر نخواهد بود بر ابر بحرانهای داخلی و به‌ویژه نارضایتی عمومی فائق آید.

روزنامه حکومتی شرق (۲۴ مرداد ۱۴۰۲) در مطلبی تحت عنوان « «راهبرد کلان سیاست خارجی ما چیست؟» به این واقعیت این‌گونه اعتراف کرده است: «اگر راهبرد دولت گذران روزمره و باری به هر جهت و از این ستون به آن ستون باشد، شاید بشود با این اقدامات مدتی سر کرد، »
این رسانه حکومتی در ادامه می‌افزاید: «اما بدون شک، تشدید مستمر انواع بحرانها در حوزه‌های متعدد به‌دلیل فقدان منابع کافی و مدیریت کارآمد ادامه خواهد یافت».

سخن آخر آنکه، آنچه که به مردم دردمند ایران و مقاومت سازمان‌یافته علیه دیکتاتوری ولی‌فقیه برمی‌گردد، همان وجود خواست ملی برای سرنگونی این نظام ضدارزشی، ضد‌ایرانی و کودک‌کش می‌باشد. این امر، چه با «دلار» های آزاد شده و یا بدون آن، به‌یقین صورت خواهد گرفت.