سخنرانی حسین ربیعی در اجلاس «متحد علیه بنیادگرایی، نقش مقاومت ایران»

حسین ربیعی

مایه افتخار من است که اینجا در جمع اعضای برجسته سنای آمریکا و پارلمان اروپا، و همچنین خواهران و برادرانم در مجاهدین که اینجا هستند، حضور داشته باشم. به طور خاص مایلم از خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورا تشکر کنم که به من فرصت دادند در اینجا سخنرانی کنم.
میخواهم روزی را با شما در میان بگذارم که هرگز فراموش نخواهم کرد. 29 اکتبر 2015. روزی که شنیدم یک حمله موشکی وحشتناک در کمپ لیبرتی در عراق صورت گرفته، و سپس خبر فاجعه بار شهادت 24 تن از ساکنان(مجاهدین) در نتیجه آن حمله رسید. خواهر نازنینم، نیره ربیعی در میان آنها بود. تمام جهانم فروریخت چرا که فهمیدم تنها خواهرم به شهادت رسیده بود، کسی که خانواده ام و خودم 30 سال در انتظار بودیم تا در ایرانی آزاد مجدداً او را ببینیم. از یک طرف شاهد این وحشیگری، این جنایت علیه افراد بیگناه بودم، و از طرفی دیگر به شجاعت این افراد درود میفرستادم. افرادی که روزانه همه زندگی خود را وقف خدمت به دیگران کرده تا هموطنان خود را در ایران آزاد کنند و این مشعل را روشن نگه دارند تا مسیر به سوی آزادی را هموار سازند.

خواهران و برادرانمان در لیبرتی سمبلهای شجاعت تمام عیار، جانفشانی و عدالت هستند. آنها در خط مقدم نبرد انسانیت و پیکان بشریت علیه ظلمی هستند که مردم ایران را به صورت وحشیانه و با سرکوب و ارعاب مورد ستم قرار میدهد. این خواهران و برادرانم تمام عمر خود را وقف آرمان نبرد علیه اعمال وحشیانه دیکتاتورها کردهاند، یعنی کسانی که پشت نقاب مذهب پنهان شده و از آن به عنوان سلاح استفاده میکنند تا ترور و وحشت را به میان انسانیت صادر کنند. به این دلیل بسیار مهم است که به ملل متحد، دولت آمریکا و دولت عراق در مورد مسئولیت و تعهد خود پیرامون قول حفاظت برای ساکنین باقیمانده در کمپ لیبرتی یادآوری کنیم.
همچنین مایلم به شما یادآوری کنم که این ساکنین تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند. من به آمریکا، ملل متحد و دولت عراق فراخوان میدهم تا همه ترتیبات لازم را جهت تضمین اینکه چنین حملاتی دیگر رخ ندهند اتخاذ کنند.
مایلم صحبتهایم را بدین صورت به پایان ببرم و شما را با این فکر رها کنم که انسانیت در یک دوره زمانی بسیار خطیر از تاریخ بسر میبرد. این به ما مربوط است که تصمیم درستی برای آینده بگیریم. مایلم از صمیم قلب تشکر کنم که این فرصت را به من دادید تا احساسات عمیق خود را با شما در میان بگذارم. زنده باد مجاهدین، زنده باد عدالت، زنده باد آزادی و خدا شما را حفظ کند.