دوستان گرامی، شخصیتهای محترم در سایر کشورها
اعضای محترم جوامع ایرانی،
برادران و خواهران عزیزم،
گرمترین سلامها و درودهایم به شما یاران مقاومت، به شما یاران سختکوش، پرشور، شکیبا و ازخودگذشته که هرچند در اجتماعات خود در بیش از ۴۰ مرکز در سه قاره جهان در ظاهر دور از هم، اما انگار که یکتن و یک پیکر هستید. و پیامرسان روح و قلب واحدی هستید که همان ایران تشنه و مشتاق آزادی است؛ همان مردم بهپاخاسته در سراسر میهن و همان اراده راسخی که میخواهد دفتر تاریخ ایران را ورق بزند. با مشتهای گرهکرده، با شعارهای کوبنده و فریادهای پر از خشم در اهواز و شوش و اصفهان و دانشگاههای سراسر ایران.
دوستان عزیز
دو هفته دیگر وارد سال ۲۰۱۹ میلادی میشویم.
سه روز پیش خامنهای گفت که آمریکا و مجاهدین ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، اما نقشه را برای سال ۹۸ بکشند.
به گفته خامنهای، هدف آمریکا این است که با مأمورین مخصوصی که برای مقابله با نظام میگذارد و با کمک به امثال مجاهدین، شاید بتوانند با تحریم و کارهای ضد امنیتی دودستگی و جنگ داخلی ایجاد کنند.
چرا خامنهای اینچنین وحشت کرده و از سال نو و دودستگی و بحران در داخل رژیم و از جنگی که خودش با مردم ایران به راه انداخته نگران است؟
زیرا در سالی که به پایان آن نزدیک میشویم، روزی نبود که ایران ما از جوشوخروش و از فریاد آزادیخواهی در برابر فاشیسم مذهبی خالی باشد.
پس به خامنهای و همه آخوندهای حاکم میگوییم: بله بترسید و بلرزید. سرنگونی رژیمتان به دست مردم و مقاومت ایران قطعاً محقق خواهد شد.
دوستان عزیز
در فرصت امروز میخواهم دو نکته اساسی را توضیح بدهم که چکیده تحولات یک سال اخیر است.
اول اینکه: رژیم برای فرار از سرنگونی، برونرفت و راهحلی ندارد. ما از ۴۰سال پیش خیلی دلمان میخواست و میخواهد که فاشیسم دینی حاکم بر ایران تغییر رفتار بدهد اما به قول خودش، از ترس مرگ خودکشی نخواهد کرد!
دوم اینکه: استراتژی دیکتاتوری دینی برای بقا و گریز از بحران، سرکوب و انقباض در داخل ایران و صدور تروریسم و جنگ و بحران در خارج از ایران است.
در مردادماه گذشته، آخوند روحانی رئیسجمهور رژیم اعتراف کرد که مشکلات داخلی و بینالمللی رژیم از قیام دیماه بالاگرفته. او گفت: «اغتشاش ... پیامی به خارجیها داد که فهمیدند با فشار بیشتر میتوانند تأثیر بگذارند».
بله، دقیقاً از همینجا تعادل درونی و بیرونی حکومت به هم خورد. تنشها علیه رژیم بالا گرفت و بیثباتی بنیادیاش نمایان شد.
در یک سال گذشته، رژیم بارها و بارها تلاش کرد راه قیامها را ببندد، اما هر بار آتشها از زیر خاکسترها زبانه کشیدند.
تلاش کرد جلوی کانونهای شورشی را بگیرد، ولی نتوانست.
به طرحهای تروریستی علیه مقاومت رو آورد، اما بر سر خودش خراب شد.
خواست اقتصاد درهمشکسته را مهار و درمان کند، ولی بدتر شد.
خواست با همراهی دولتهای اروپایی گریزگاهی برای تحریمها فراهم کند، اما بهجایی نرسید.
سیاست نگاه به شرق خامنهای و روی آوردن به روسیه و چین هم دردی را دوا نکرد.
بطوریکه در روزهای اخیر چین از سرمایهگذاری در میدان گاز پارس جنوبی در ایران خارجشده و قبل از آنهم توتال خارجشده بود.
بله، تمام مسئله این است که رژیم برونرفتی ندارد؛ هر راهحلی هم که در پیش بگیرد تیری است که به خودش شلیک میکند.
محصول این درماندگی سیاسی، تنزل کیفی موقعیت رژیم در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی است.
حامیان آخوند روحانی میگویند:«وضعیت دولت روحانی تعلیق در تعلیق است» و «دولت کرخت و گیج است».
سرکرده سپاه خامنهای با توجه به ریزش و انفعال پاسداران گفت: «وضعیت درونی سپاه یکی از دغدغههای رهبری است».
درست به دلیل همین بنبست، آخوندها در این سال بارها به اجرای طرحها و اقدامهای تروریستی رو آوردند.
ازجمله:
ـ توطئه تروریستی علیه مجاهدین در آلبانی،
ـ تلاش برای انفجار تروریستی در گرد همآیی سالانه مقاومت در فرانسه
که اخیراً ۱۰۵تن از نمایندگان کنگره آمریکا با یک قطعنامه دوحزبی این توطئه بمبگذاری را محکوم کردند.
ـ پروژه جاسوسی و تروریسم علیه اعضای مقاومت در آمریکا
ـ حمله موشکی به مراکز احزاب کرد ایرانی
ـ و طرح تروریستی در دانمارک
درباره این طرحها و حملات باید به چند واقعیت مهم توجه کرد:
اول اینکه رو آوردن به تروریسم و تعدد این جنایتها، نه یک واکنش گذرا و تاکتیکی، بلکه یک راهکار و برونرفت در استراتژی رژیم برای بقا و مقابله با بحران سرنگونی است.
دوم اینکه جنون تروریستی رژیم در شرایطی است که بعد از تحریمهای آمریکا بیش از هر زمان دیگری به کمکهای سیاسی و اقتصادی دولتهای اروپا احتیاج دارد.
سوم اینکه دستگیری یک مقام اطلاعاتی رژیم که تحت پوش دیپلمات در اتریش کار میکرد و اخراج سه دیپلمات-تروریست رژیم از فرانسه و هلند، دستگیری یک تروریست در دانمارک که رابطه نزدیکی با سفیر و سفارتخانه رژیم در نروژ داشت و محاکمه دو تروریست رژیم در کنیا اثبات میکند که از شورای عالی امنیت آخوندها تا سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات و وزارت خارجه و سفارتخانههای رژیم همه و همه اجزای دستگاه تروریسم ولایتفقیهاند.
حقیقتی که از دو دهه پیش در احکام دادگاهها و دستگاههای قضایی در کشورهای مختلف ازجمله، آلمان، آمریکا، ایتالیا، سوییس و آرژانتین با تأکید بر مسئولیت مستقیم خامنهای و رئیسجمهور، وزیر خارجه و وزیر اطلاعات وقت این رژیم و سران سپاه پاسداران به اثبات رسیده و حتی برای برخی از آنها حکم جلب بینالمللی صادرشده است.
ظریف وزیر خارجه آخوندها در مجلس رژیم در آبان ماه در پاسخ به نمایندهای که او را درباره ضمایم محرمانه توافق اتمی مورد سؤال قرارداد با صراحت گفت: علاوه بر روحانی، همهچیز با تمام جزییات بااطلاع و موافقت خامنهای انجامشده است. او گفت: ما دستگاهی نیستیم که سرخود عمل کنیم... مگر ما میتوانیم در این کشور کاری بکنیم، بدون اینکه گزارش بدهیم؟ »
بله ازاینجا میتوان فهمید که تئوری اقدامات و تروریسم خودسرانه در رژیم آخوندی که همهچیز حتی زندگی خصوصی مردم را هم کنترل میکند، چقدر غیرمنطقی و سرپوش گذاشتن بر جنایتهای آخوندهاست. تئوریبافیها درباره اقدامات خودسرانه و بدون اطلاع خامنهای و روحانی باطل است و فقط آنها را در تروریسم جریتر میکند.
حالا به چهارمین نکته قابلتوجه میپردازم:
نکته چهارم این است که در حال حاضر رژیم از تروریسم در اروپا و آمریکا بهمثابه یک پاتک و ابزار ضروری تدافعی در مقابل قیام مردم ایران استفاده میکند.
قبلاً تروریسم یک اهرم تهاجمی برای پیش بردن سیاست خارجیاش بود. تئوریسینهای رژیم مانند جواد لاریجانی برادر رئیس مجلس رژیم، در ۲۵سال قبل طبق فتوای خمینی ازجمله در مورد سلمان رشدی، تروریسم را «نوع جدیدی از قدرت» برای توسعه حکومت اسلامی و جا پیدا کردن در تعادل قوای جهانی تعریف کردهاند. همین شخص نوشته بود ولایتفقیه که در ایران مستقر است مسئول جهان اسلام است و توسعه یکی از هدفهای آن است.
راستی آیا اسباب تأسف نیست که باوجود رسوایی تروریسم آخوندها در خاک اروپا، سیاستهای مماشات گر همچنان درصدد یافتن راهی برای معامله با این رژیماند. و به دنبال مدد رساندن به قاتلان مردم ایران هستند؟
ما به آنها میگوییم: آقایان، اگر نمیخواهید در کنار مردم ایران باشید، دستکم امنیت شهروندان خودتان را قربانی نکنید!
چرا به کمک رژیمی میروید که شهرهای اروپا را تهدید میکند؟
حرف ما این است که به خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم و برقراری آزادی و دمکراسی احترام بگذارید.
بگذارید دست این حکومت جنایتکار از درآمد نفت ایران که سرمایه ملی ماست، قطع شود. هر بشکه نفتی که این رژیم بفروشد شلاق یا گلولهای است بر پیکر مردم ایران و مردم منطقه.
راستی آزمایشهای پیدرپی موشکی این رژیم برای چیست؟ آیا بهجز باجگیری و تهدید صلح در منطقه و جهان، هدف دیگری دارد؟
جلسه چهارشنبه شورای امنیت ملل متحد برای رسیدگی به همین موضوع بود که نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ است. اما نماینده رژیم بهجای پاسخگویی، به شکوه و شکایت درباره مجاهدین و مقاومت عادلانه آنها در برابر فاشیسم دینی پرداخت.
ـ بنابراین سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و ماشین تبلیغات حکومتی باید در لیست سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا و لیست تروریستی اتحادیه اروپا قرار بگیرند.
ـ شریانهای مالی رژیم یعنی راه تأمین مالی بیت خامنهای و سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس و گشتاپوی دینی باید مسدود شود.
-پرونده جنایتهای ادامهدار این رژیم علیه بشریت باید به شورای امنیت ملل متحد ارجاع شود. خامنهای و روحانی و دیگر سران رژیم باید در برابر عدالت قرار گیرند.
احترام به بیانیه جهانی حقوق بشر که چند روز پیش هفتادمین سالگرد تأسیس آن بود، ایجاب میکند که مهمترین ناقض حقوق بشر در جهان امروز که تابهحال ۶۵بار در ملل متحد محکومشده، از سوی همه کشورهای جهان طرد شود.
دوستان عزیز
بهموازات تضعیف کیفی موقعیت رژیم در یک سال گذشته، موقعیت آلترناتیو دمکراتیک، شورای ملی مقاومت، در عرصه داخلی و بینالمللی اعتلا پیداکرده است.
استقبال چشمگیر هموطنانمان در داخل و خارج کشور از برنامه اخیر همیاری ملی، نشانه روشن و درخشان از موقعیت این مقاومت و مقبولیت و پایگاه اجتماعی آن است.
به شما حامیان و هواداران مجاهدین و مقاومت ایران درود میفرستم. که برخی از شما در گردهمایی امروز هم حضور دارید، شما در گلریزان همیاری قدرت همبستگی ملی و میهنی را در برابر رژیم ضد ایرانی نشان دادید.
بله، همچنان که هموطنان بهپاخاسته در اصفهان و کازرون و شوش و اهواز و سایر شهرها فریاد میکشند که پشت بهدشمن رو به میهن. شما بههمین شعار میهنی جامه عمل پوشاندید.
از آن زندانی یا کارگر یا معلم که از غذایش میزند، تا مادر عزیزی که خانهاش را در مرکز شهر میفروشد و به جنوب شهر میرود تا در همیاری شرکت کند.
از هموطنانمان کرد و بلوچ و آذری و عرب و ترکمن در داخل ایران تا کسانی که زیر بار قرض رفتند و آنها که مثل سالهای گذشته عمده دسترنج سالانه خود را در طبق اخلاص گذاشتند.
و آن دختر قهرمان کانون شورشی در تهران که با تحصیلات دانشگاهی، دستفروشی میکرد و ناراحت بود که چرا پول چندانی برای پرداختن ندارد.
دراینباره مسعود رجوی یکبار از مجاهدین خواست از هزینههای جاری و ضروری خودشان به کانونهای شورشی بدهند تاکسی از آنها مجبور به فروش کلیهاش نباشد.
کانونهای شورشی اینچنین از فروش کلیه برای تأمین مخارج روزانه در داخل ایران ممنوع شدند.
درود میفرستم به کانونهای شورشی یا آن پناهندگان و هوادارانی که میگفتند پولی برای پرداختن ندارند اما برای جانبازی آمادهاند و به مسعود حاضر حاضر میگفتند و اینکه اسم مرا هم بنویس.
بله اینچنین است که هواداران پاکباز مجاهدین از کانادا و آمریکا تا استرالیا و اروپا و سایر کشورها داراییهای خود را نثار میکنند، درواقع آنها با دارایی و حاصل کارشان به جهاد درراه خدا و خلق برخاستهاند.
راستی آنان که مدعی بودند مخارج این مقاومت و این سازمان بهوسیله این یا آن دولت غربی یا عربی تأمین میشود، کجا هستند؟ و چه میگویند؟
ما فقط میگوییم لعنت بر رژیم دجال و ضد بشری با همه یاوهها و دروغهایش و هر آنکس که این دروغها را بازپخش میکند.
بله این درماندگی آخوندها در مقابل جنبش عظیم و گسترده آزادیخواهی مردم ایران است که شما فولاد مایه آن هستید.
شما مجاهدان و پیشتازان، که شعلههای رهایی و صدق و یگانگی را در دلها و جانهای خود برافروختهاید و در تدارک رهایی ملت اسیرتان هستید.
شما که هرروز بیش از روز قبل در کار صیقل زدن ارادههایتان برای پروژه بزرگ آزادی، دمکراسی و برابری هستید.
شما که جز رهایی میهن و مردم ستمزدهتان سودایی ندارید و برای تحقق این هدف شکوهمند همواره ارزشهای نوین انسانی و مبارزاتی خلق میکنید.
راز خستگیناپذیری، امیدواری، سرزندگی و ارادههای پولادین شما، انتخاب مسیر پرداخت و جانفشانی برای آزادی مردم ایران است. و من مطمئنم که آیندهای زیبا و پرشکوه برای خلق و میهنتان رقم میزنید.
درود میفرستیم بههموطنانمان در استانهای مختلف که به خیزش و اعتراض ادامه میدهند و شعله قیامها را روشن و روشنتر نگهداشتهاند.
تظاهرات کارگران نیشکر هفتتپه و دومین ماه اعتصاب و تظاهرات کارگران دلیر فولاد اهواز، تبوتاب خیزش و مقاومت را در سراسر ایران گسترش داده است.
آنها که فریادکنان به آخوندها گفتند شما میمونهایی هستید که بر منبر پیامبر نشستهاید.
کارگران فولاد با پوشیدن کفن به خیابان آمدند و گفتند: «مرگ برستمگر-درود بر کارگر» و «هیهات مناالذله».
و درود میفرستیم به رانندگان و کامیونداران جوانمرد و خستگیناپذیر که چهارمین دور اعتصابهای سراسری خود را برگزار کردند.
درود به کشاورزان تهیدست اما مقاوم اصفهان که بازهم به پا خاستند.
و درود میفرستیم به دانشجویان آگاه که با تحصن و اعتراض، شعلههای ۱۶آذر را برافروختند.
هم چنانکه مسعود رجوی گفته است: آنچه ما و خلق ما امروز با آن دستوپنجه نرم میکنیم، ادامه همان مسیر و مبارزه تاریخی و طبقاتی بین ستمگر و ستمزده است. بین سرکوبگر و سرکوبشده است. بین خلقی است که حاکمیت و حداقل حقوق و آزادیهای خود را میخواهد و رژیم ولایتفقیه که به نام اسلام و دین و قرآن، ستم شاهان و دربارهای فئودالی را به ابعاد نجومی رسانده است.
سرانجام میخواهم به همه شما و به قیام آفرینان و هواداران مجاهدین و به شما اعضای کانونهای شورشی یک حقیقت اساسی را یادآوری کنم.
این حقیقت که امروز موجودیت رژیم بیش از هر زمان دیگری در تاریخ حاکمیتش، تهدید میشود.
جامعه ایران نیز بیش از هر زمان دیگری، آماده و جوشان است.
اما بدانید این اراده رزمنده شماست که در رساندن اوضاع ملتهب کنونی تا نقطه سرنگونی دیکتاتوری آخوندها نقش تعیینکننده دارد.
رمز پیروزی، پیکار متحد مردم ایران و اعتلای قیام با پیشتازی کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت است.
دیوار ظلمت و اختناق با نیروی فدا و همبستگی فرو خواهد ریخت.
پس پیش بهسوی ایران آزاد و دمکراتیک
سلام بر آزادی
سلام بر مردم ایران
درود بر همه شما