م.سروش: موسم امید

 

موسم امید

 

ای ابر برو، که نوبت خورشید است

ای یأس نمان، که موسم امید است

 

مائیم و یقین، که شب نماند بر جای

هنگامه و وقت مرگ هر تردید است

 

دور از وطن ای غریب غربت بشنو

این نغمه خوش، که آخر تبعید است

 

با شیخ سخن مگو تو از صدق و وفا

زیرا که به حیله مرجع تقلید است

 

بت بهر شکستن است، برگیر تبر

رسم و ره ما یگانگی، توحید است

 

من عاشق آن بهار سرسبزم که

فارغ ز زمستان و خزان، جاوید است

 

ای دوست بیا، پنجره ها را بگشا

اینک که بهار آمده است و عید است