کودکان کار- قربانیان ستم، خشونت و فساد آخوندی


طی روزهای اخیر صحنه های دلخراشی از کودک‌آزاری توسط کارگزاران رژیم آخوندی در فضای مجازی انتشار یافته است که به یقین دل هر انسانی را مملو از درد و اندوه می کند.

سخن از قشر جوان و پرپر شده ای بنام «کودکان کار» در حاکمیتی فاسد و غارتگر است که با تمامی ابزارهای نوین، صنعتی بنام «بهرکشی» از کودکان و نوجوانان را در شهرهای میهن براه انداخته است.
کارتن خوابی، کودکان خیابانی و یا کودکان کار که با دستان نحیف و جسمی فرسوده بجای رفتن به کلاس درس و مدرسه در میادین جمع آوری زباله ها و یا در سر چهارراه و گذرگاه ها در حال کسب درآمد و امرار معاش برای خود و خانواده‌هایشان می باشند، صد البته لکه ننگی است بر پیشانی رژیم ضد انسانی ولی فقیه با تمامی باندها و دستجات درونی آن.

در تازه‌ترین نمونه یک کودک دردمند با اذعان به اینکه مأموران شهرداری منطقه ۳ گوش وی را بریده‌اند، گفت: «گوشمو بریدن؛ چون آشغال جمع می‌کردم. با این تیغ‌هایی که سر و صورت رو اصلاح می‌کنن، گوشم رو بریدن».
به یقین این سخنان تنها نوک کوه یخی بنام صنعت کودک‌آزاری و پایمال نمودن حقوق کودکان، آنهم در قرن بیست و یکم از سوی عوامل ولی فقیه می‌باشد. براین منطق شهرهای کشور اکنون مامن «فقر و فلاکت» و به تبع آن رشد افسارگسیخته «کودکان کار و یا کودکان آشغال گرد» شده است.

یک گزارش حکومتی با اعتراف به ابعاد وخیم این وضعیت ضد انسانی می‌نویسد: «کودکان کاری که در معرض انواع خشونت‌ها قرار می‌گیرند و هر از چند گاهی اگر شانس داشته باشند و دیده شوند، رسانه‌ای می‌شود و احتمالا بدون نتیجه، دومینووار به کودک کار دیگری می‌رسد». (سایت حکومتی اقتصاد نیوز ۱۲ شهریور ۱۳۹۷)

به موازات این واقعیت نیز، دیکتاتوری خامنه‌ای عامدانه از دادن هرگونه آمار و ارقام از کودکان کار خودداری می‌نماید و بدین‌سان تلاش می کند تا تمامی داده‌ها از سوی انجمن‌های مدافع حقوق کودکان را در هاله‌ای از ابهام ببرد.
پیشتر یک کارگزار رژیم (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم ۵ مهر ۱۳۹۶) با اعتراف به ابعاد رشد شدید نرخ کودکان کار در ایران گفته بود: «کارشناسان مسائل اقتصاد شهری آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان می‌کنند، ضمن اینکه این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود، اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ‌گونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمی‌توان ارائه کرد».

این وضعیت بحرانی در حالی است که بخش بزرگی از فرزندان و آقازاده‌های متولیان دزد و فاسد حکومتی اکنون با پول‌های حاصله از درآمدهای ملی در خارج بسر می‌برند و رژیم نیز سالانه ده‌ها میلیاردها دلار از سرمایه‌های میهن اسیرمان را در تنور سیاست‌های مخرب موشکی، خرید تسلیحات و بودجه‌های کلان نظامی و سرکوبگرانه هزینه می کند.
سخن از سیاستی‌های مخرب حاکمی خون‌ریز و سرکوبگر است که بهای آن را تا به امروز میهن ما با اقتصادی ورشکسته و مردمی دردمند، به‌ویژه با کودکان و جوانان خود و با پوست و گوشت و استخوان پرداخت کرده‌اند.