نامه زندانی سیاسی ارژنگ داوودی از قرنطینه زندان مرکزی زاهدان

اعتصاب برای کمی هوا و کمی آفتاب

اعتصاب غذای اینجانب امروز پنجشنبه ۱۶ فروردین ۹۷ که در اصل ۳۴ روز از آن می گذرد صرفا برای برخورداری از کمی هوا و کمی آفتاب است که به طرزی غیرانسانی از تاریخ ۴ مرداد ۹۶ تاکنون در زندانهای زابل و زاهدان از من سلب گردیده است. این زورگویی بی شرمانه و طولانی مدت علاوه بر تشدید بیماریهای قلبی و دیابت؛ باعث شده که دید چشمهایم بیش از پیش ضعیف شود. از تاریخ ۱۶ دی ۹۶ در پی انتقال مجدد به زندان زاهدان دچار عوارض سوء بسیار حاد و وخیم شدم. زیرا که در دخمه ای کوچک تحت عنوان سلول انفرادی شماره ۲ در قرنطینه زندان نگهداری می شوم و از حق ملاقات؛ تلفن و ارتباط با سایر زندانیان: هواخوری؛ پیاده روی؛ مطالعه کتاب؛ تلویزیون؛ امکان تهیه دارو و غذای متناسب با بیماریها و … محروم هستم.

هم میهنان
آیا دولت اسرائیل که اینهمه از طرف رژیم جنایت پیشه خامنه ای مورد مذمت قرار می گیرد با تروریستهای فلسطینی که پس از قتل شهروندان یهودی دستگیر شده اند همین رفتار ضدبشری را دارد؟ مسلما اگر چنین می بود عمال رژیم کوس رسوایی آن را از سراسر جهان به صدا درمی آوردند. خیلی صریح می گویم که ای کاش این حقوقی که دولت اسرائیل زندانیان فسلطینی قائل است؛ از سوی رژیم حاکم برای زندانیان سیاسی و عادی ایرانی منظور می گردید.
مسلما رفتار وحشیانه کارگزاران رژیم با زندانیان بویژه تبعیدیان با مرام مردم غیور سیستان و بلوچستان منافات دارد. بویژه نوع رفتار با تبعیدیان را نه غریب نوازی که غریب کشی به حساب می آورند. وقتی شیخ علی خامنه ای که مدتی را در این خطه و در ایرانشهر به صورت تبعید آزاد به سر می برده خوب می داند که این رفتار وحشیانه مختص این رژیم و رویه استبداد دینی حاکم بر کشور است. زیرا رفتار بسیار خشن و غیرانسانی رایج در زندانهای این استان فقط در ارتباط با زندانیان سیاسی نیست بلکه خوی ذاتی و سرشت واقعی دژخیمان به کار گمارده ای است که تنها استفاده از زور و زنجیر را می دانند و می پسندند.
لذا از آقای زید رعدالحسین کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای حقوق بشری از جمله عفو بین الملل انتظار دارم که تصمیماتی اتخاذ نمایند که هر چه سریعتر ناظرانی جهت بازدید از این زندان عصر حجری اعزام شوند. زیرا صرف ترکیب مخوف و نابهنجار ساختمانهای زندان زاهدان به خودی خود گویای بسیاری از واقعیتی است که در درون آن جریان دارد و بی مناسبت نیست که آن را کشتارگاه مرکزی زاهدان می نامند.
از افراد نامبرده در زیر می خواهم که ذهنیت غلط و رفتار وحشیانه خود نسبت به کلیه زندانیان بویژه زندانیان سیاسی را تغییر داده و کمی انسانیت از خود بروز دهند.
در مورد اینجانب نیز چنانچه این دژخیمان از مقامات بالاتر مجوز قتل مرا گرفته اند حال چه سپاه باشد چه وزارت اطلاعات که بر آنان حرجی نیست و اگر این رفتار ضدانسانی و ضد اخلاقی را به طرزی خودسرانه از خود بروز می دهند که نشان می دهد کمترین بویی از انسانیت نبرده اند و باید بگویم که صدرحمت به یزید که یکشبه کار امام حسین و یارانش را تمام کرد ولی این جانیان بالفطره بیش از نه ماه است که دارند مرا زجر کش می کنند:
۱. سردژخیم کل استان علیرضا بابایی
۲. سردژخیم زندان زاهدان محمدحسین خسروی
۳. دژخیم حسین صادقی معاون زندان
۴. دژخیم محسن غلامی حفاظت زندان
۵. دژخیم غلامرضا وحید بازرسی زندان
۶. حسن بوچی مسئول قرنطینه
۷. دادیار ناظر زندان محمدی که آخوندی است که از آب می ترسد. با حمام و شستشو بیگانه است به همین خاطر یک قبضه کبره روی صورتش بسته شده است.
ارژنگ داوودی ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۷ قرنطینه زندان مرکزی زاهدان