یزدان حاج حمزه - لازمه رفع خطرات وعوارض داخلی فعالیتهای اتمی رژیم ایران

دوران سی ساله  حاکمیت نظام ولایت فقیه درایران، حاصلی جز تخریب ونابودی  سرمایه های انسانی وسرمایه های مادی جامعه ما نداشته است.  این واقعیت تلخ را حتی طرفداران « حفظ نظام ولایت فقیه » نظیرآقای عزت الله سحابی نیز نمی توانند منکرشوند و درنوشته هایی  مثل« «فکری برای ایران کنید» » شرح کشافی ازموارد تخریب ونابودی سرمایه های ملی ایران را برمی شمرند که ناشی از سیاست استراتژیک داخلی وخارجی مخرب ، ایران برباد ده نظام  ولایت فقیه بود ه واز عملکرد تمام کاربدستان این نظام ودر رأس آنها رهبرنظام ،به وجود آمده   و برخلاف نظر مشارالیه ،این خرابی ها را به عملکرد افرادی نظیراحمدی نژاد نمی توان منحصرکرد .

 فعالیتهای اتمی مخرب رژیم ولایت فقیهی ایران ازجمله اقدامات  راهبردی این رژیم است که برای جامعه ایران  هم عوارض جاری دارد  و هم خطرات  آتی . به این حساب مقاومت سازمانیافته مردم ایران ازدیرباز افشا وتشریح عوارض وخطرات این فعالیتها  را وظیفه ملی خود دانسته ومی داند .درمورد عوارض مخرب این فعالیتها می توان ، ازجمله ، روی نکات زیرانگشت گذاشت .

1- بیش ازهرجیزباید روی فقدان ایمنی وخطر این فعالیتها برای مردم ایران وهمسایگان ایران تکیه کرد و نگران نشت اشعه رادیواکتیو( نظیرآنچه درسال 82 درراکتوراتمی امیراباد تهران داشت اتفاق می افتاد ) و بروزحوادثی نظیرحادثه چرنوبیل درپایگاه های اتمی دولت پاسداران باشیم  .

 2-باید ازبه هدررفتن دهها میلیارد دلارازسرمایه ملی ایران صدایمان درآید که می توانست پشتوانه مادی توسعه اقتصاد ایران شود اما صرف خرید فوت وفن وامکانات تولید مواد ی شده که در بمب اتمی  به کارمی رود. قوه مجریه رژیم این سرمایه هنگفت ملی را ، به صورت مخفی و پنهان ازچشم مردم، به جیب دلالان وفروشند گان بازارپیچیده هسته ای ریخته است .

 3- باید نگران انزوای خسارتباری باشیم که فعالیتهای اتمی رژیم ایران دردنیای یکپارچه کنونی  برای جامعه ایران به وجود آورده و به فرصتهای ازدست رفته ای بیاندیشیم که درصورت داشتن روابط صلح آمیز با جامعه جهانی، می توانستیم ازآنها بهره برداری ملی کنیم .

4- باید به گرفتاری فلج کننده ای بیند یشیم که فعالیتهای اتمی پاسداران درامردادوستد وتجارت ایران با خارج ایجاد کرده  به طوری که دست اندرکاران را وادارکرده، درنبود روابط بانکی متعارف برای واردات کالا به ایران، بدون آنکه تضمینی داشته باشند با هزینه بالا به دلالان بین المللی متوسل شوند .

5-  وبالأخره باید نگران دستیابی دیکتاتوری نظامی ایران به سلاح اتمی یا توانایی تولید این سلاح باشیم که به مثابه دادن تیغ تیزبه دست زنگی مست است  و ازجمله می تواند رژیم را به اتخاذ سیاست داخلی سرکوبگرانه تری بکشاند و مشکل سیاسی مضاعفی را برای جامعه ایران به وجود آورد

گرفتاری های فوق الذکررا ،دیکتاتوری نظامی وبه طور مشخص سپاه پاسدارانی به وجود آورده که ضمن پاسداری ازرژیمی که تخریب ونابودی حرث ونسل ایران را پیشه کرده، درعرصه سیاسی واقتصادی نیزمتصدی و عهده دارپیشبرد این سیاست شده است . در عرصه سیاسی آزادیخواهان مخالف دیکتاتوری رژیم ولایت فقیه را،« محارب » یعنی دشمن درحال جنگ می داند وازاین موضع به سرکوبی انها مشغول است .درعرصه اقتصادی، دولت پاسداران ،  سیاست های مورد نظرجریان حاکم وبه طورمشخص « شورایعالی امنیت » رژیم  را بدون توجه به نامه ها وانتقادات « کارشناسان اقتصادی » به پیش می برد. ارگانهای کارشناسی نظیرسازمان مدیریت وبرنامه ریزی ،هیات امنای حساب ذخیره ارزی ، شورای پول واعتبارو...منحل می کند تا با دست باز سیاست راهبردی مخرب رژیم را اجرا کند و هرریخت وپاش وهزینه ای را که لازم می داند ، به هرقیمت، انجام دهد .

چه می توان کرد ؟

مجموعه گرفتاری های گوناگونی که رژیم ولایت فقیهی ایران برای جامعه ما به وجود آورده ، همانطوری که اشاره شد، ریشه درسیاست استراتژیکی دارد که این رژیم قرون وسطایی برای بقاء خود درقرن بیست ویکم ، به کارگرفته است . ما با مشکلات ناشی ازموجودیت وحاکمیت این رژیم روبرو هستیم وبا قیام وجنبش ضد دیکتاتوری نوین خود، که ازپشتوانه مقاومتی سازمانیافته برخورداراست ، درمسیر حل وفصل ریشه ای این مسأله حیاتی ملی پیش می رویم . دراین مسیر باید ازفرصت هایی که می توان آنها را به خدمت رسیدن به هدف گرفت استفاده کرد . رویارویی جامعه جهانی با رژیم ایران برای تعلیق فعالیتهای اتمی این رژیم، فرصتی است که می توان ازآن برای توقف فعالیتهای مخرب اتمی این رژیم  و تضعیف« دشمن جنگی» مردم ایران ،یعنی حاکمیت خامنه ای – پاسداران ، استفاده کرد    

درشرایطی هستیم که رژیم ایران درمعرض تحریم جدیدی ازجانب طرف خارجی قرارگرفته که روی سپاه پاسداران متمرکز است . دراین شرایط با توجه به نکات زیرمی توانیم دربرخورد با این مسأله نقش منطقی تری داشته باشیم   :

1-   دیکتاتوری نظامی ایران با منطق زوربه حیات خود ادامه می دهد ، برای مقابله با اقدامات مخرب این دیکتاتوری باید با همین منطق با اوطرف شد. طرف های خارجی نیزبا درک این واقعیت، خواه وناخواه ، وارد درگیری جدیدی با رژیم ایران شده اند و برای جلوگیری از فعالیتهای اتمی خطرناک رژیمی که جززبان زورنمی فهمد دوراه پیش روی خود دارند ، توسل به تحریم شدید یا توسل به حمله نظامی وجنگ . مصلحت ملی ما ایرانی ها دراین است که از جنگ خارجی جلوگیری کنیم ولازمه جلوگیری ازجنگ آنست که تحریم ها وفشارروی رژیم موثرواقع شود وبرای موثرواقع شدن تحریم ها باید تشدید شوند  . اگرفشارهای تحریم موثرواقع شد و رژیم ایران دست ازفعالیتهای اتمی مخرب خود برداشت، فبها المراد ، باید ازآن استقبال کرد . اگر خامنه ای و سپاه پاسداران او ، دست ازاین فعالیتها برنداشتند وبه سرسختی ضد ملی خود ادامه دادند ، زیرفشارتحریم  ضعیف وناتوان ترازحال خواهند شد وراه برای رویارویی مردم ایران با آنها هموارترخواهد شد . بنا براین جلوگیری ازجنگ ،جلوگیری ازخطرات وخرابی فعالیتهای اتمی رژیم  ویا  تضعیف دشمن جنگی مردم ایران، یعنی سپاه ، ایجاب می کند  که خود را با تحریم خارجی آماده ومنطبق کنیم  .

2-   اکر سختی های معیشتی واجتماعی گسترش یابنده ای را در مد نظرقراردهیم که ادامه حاکمیت خامنه ای – سپاه  به بارمی آورد ، اگردرنظربگیریم سختی ناشی ازادامه این حاکمیت بسا بیشترازسختی عوارض اجتماعی تحریمی است که موقت وگذراست ، آنوقت تحمل عوارض احتمالی تحریم امکان پذیر وقابل قبول می شود زیرا برای عبوراز سختی همه جانبه ، پایدار،مخرب وعام ، باید پذیرای سختی های خاص، موقت وگذرا شد .

3-   برای آنکه تحریم سپاه پاسداران موثرترشود وزود ترآثارخود را بارزکند، ازداخل کشورنیزمردم  ایران می توانند  ازخرید کالاها وخدماتی که سپاه به عهده دارد ،و یا سودش به جیب سپاه می رود ،خود داری کنند وفعالیتهای اقتصادی این جریان ضد ایران وضد ایرانی را درداخل کشورنیز تحریم کنند .

4-    فراموش نکنیم  ، تنها وتنها عاملی که دراین شرایط می تواند جلوی تحریم ایران توسط قدرتهای خارجی را بگیرد، پیاده شدن دولت پاسداران وهیات حاکمه ازخرشیطان وپذیرش قطعنامه های 5 گانه شورای امنیت درمورد تعلیق غنی سازی اورانیوم وبستن درب راکتورآب سنگین اراک است ولاغیر. خارجی برای رفع خطراتمی شدن رژیم ایران فعلا ازاین کوتاه نمی آید .بنا براین مسؤل، مسبب وباعث  عوارض تحریم ها ،متولی پیشبرد فعالیتهای خطرناک اتمی رژیم ایران یعنی سپاه پاسداران است واین سپاه ودرأس آن خامنه ای فرمانده «قانونی» سپاه  است که باید مسؤلیت عوارض تحریم ها را به عهده بگیرد وجوابگو باشند

5-   وادارکردن دولت پاسداران به پذیرش قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل بیش وپیش ازآنکه به نفع جامعه جهانی باشد به نفع جامعه ایران است . به اقتضای منافع ومصالح ملی ایران باید تحمیل قطعنامه های شورای امنیت به رژیم ایران  را پیگیری کنیم و نگذاریم که جامعه ایران بیش ازاین به آتش سیاستهای ضد ملی این رژیم  بسوزد .

 

 درزیربه نقل ازمنابع معتبرخارجی به نکاتی اشاره می کنیم  که گویای اثر،ابعاد وچشم انداز تحریم های رو به گسترشی است که از ادامه فعالیتهای اتمی مخرب وخطرناک رژیم ولایت فقیه ناشی شده است .

1- برآورد خسارت مالی ناشی ازتحریم های قبلی –

  بنا برارزیابی صندوق بین المللی پول ،براثرسه تحریم قبلی شورای امنیت وتحریم های قبلی خاص آمریکا . سالانه به طورمتوسط 35 میلیارد دلار خسارت مستقیم به تولید ناخالص ملی ایران وارد می شود .

2

-تعداد اشخاص حقوقی وحقیقی ایرانی که در جریان تحریم های قبلی تحریم شده اند

 

بنا برگزارش نشریه معتبراکونومیست لندن درتاریخ 25 فوریه 2010، دولت آمریکا به تنهایی  بیش از 100شخصیت حقوقی( شرکت) وشخصیت حقیقی(فرد مشخص )  ایرانی را [  که شامل لیست تحریمی های شورای امنیت نیزهست] به خاطرهمکاری وپشتیبانی ازفعالیتهای موشکی وهسته ای ایران تحت تحریم قرارداده است و سایرکشورها را نیزتشویق می کند که مثل آمریکا حسابهای بانکی وسایردارایی های اینها را منجمد کنند . درضمن آمریکا سپاه پاسداران رژیم ایران را نیز،که به قدرت اقتصادی روبه رشدی درایران تبدیل شده ،درلیست تروریستی خود قرارداده است . با این وجود کنگره آمریکا هم دولت بوش و هم دولت اوباما را متهم به تخلف دررعایت تحریم های قانونی این کشورعلیه رژیم ایران می کند و دست روی شرکتهایی گذاشته که ضمن آنکه از معامله با دولت های آمریکا سود برده اند از معاملات  ممنوعه نفتی با ایران نیز منتفع شده اند.  

 

3-تعداد موسسات خارجی که تحت تأثیر تحریم های قبلی ،داد وستد خودرا با ایران قطع کرده اند

به گزارش اکونومیست ( 25 فوریه 2010 ) تا سال 2009 تحریم خاص آمریکا بیشتر روی فشاربه بانکهای وتا حدودی موسسات بیمه گر خارجی برای قطع رابطه با ایران متمرکزبوده و تا پایان این سال تعداد 80 بانک خارجی دادوستد پولی خود با اشخاص حقیقی وحقوقی ایران را قطع کرده ویا درحال قطع کردن بوده اند . برخی ازاین بانکها وموسسات نظیربانک کردیت سویس ویا بیمه لویدزانگلیس برای جبران تخلف خود از مقررات قانونی امریکا درداد وستد مالی با ایران حاضربه پرداخت جریمه هایی بیش از500 میلیون دلار به دولت آمریکا شده اند .   

.4-تعداد شرکتهای خارجی که   تا آغاز سال 2010 با ایران معامله داشته اند :

پایگاه اینترنتی گروه «اتحاد بر ضد ایران اتمی» یا (UANI) که در نیویورک مستقر است ۲۰۰ شرکت را فهرست کرده است که به گفته آن، همچنان با ایران داد و ستد می کنند که شرکت های «کوکاکولا» و «هانی ول اینترنشنال» از آن جمله اند. اداره حسابرسی دولت آمریکا در ماه آوریل خبر داد که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ تعداد ۴۱ شرکت خارجی در بخش های نفت، گاز و پتروشیمی ایران فعال بوده اند. اخیرا مشخص شده که 7 شرکت ازاین مجموعه درعین حال  با دولت بوش واوباما نیزمعامله داشته اند

 

 

تحریم های جدیدی که برخی ازشرکتها ی خارجی درآستانه دورچهارم تحریم شورای امنیت آغازکرده اند :

شرکت‌هایی که اخیرا همکاری‌ با ایران را قطع کرده‌اند؟

فشار و تلاش های ایالات متحده آمریکا برای اعمال تحریم های تازه علیه رژیم ایران باعث شده است که کمپانی های نفتی، موسسات تجاری و شرکت های بین المللی جدیدی همکاری های خود را با تهران متوقف کنند.همزمان با تلاش دولت آمریکا برای تشدید تحریم های ایران، کنگره این کشور نیز در تلاش است تا طرحی را برای مجازات شرکت هایی که به ایران بنزین و یا سایر فرآورده های نفتی صادر می کنند به تصویب برساند.خبرگزاری «رویترز» در گزارشی به توقف همکاری شرکت های خارجی با ایران به شرح زیر پرداخته است:
.
• مسئولان شرکت نفتی «انی» ایتالیا در ۲۹ آوریل به مقام های آمریکایی گفته اند که برای اجتناب از تحریم های این کشور فعالیت های خود در میدان نفتی دارخوین را به شرکای محلی واگذار کرده اند. شرکت انی که از سال ۱۹۵۷ در ایران حضور دارد می گوید که فعالیت های آنها در ایران تنها محدود به اجرای قراردادهای بیع متقابل میان طرفین است که در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ بسته شده است

• مدیر اجرایی شرکت نفتی «توتال» فرانسه در ۲۶ آوریل اعلام کرد که در صورت تصویب لایحه مجازات تامین کنندگان بنزین ایران توسط آمریکا، فروش این فرآورده را به ایران متوقف می کند.
• منابع شرکت نفتی «لوک اویل» روسیه هفتم آوریل خبر دادند که به دنبال اتخاذ تصمیم مشابهی توسط شرکت رویال داچ شل در ماه مارس گذشته، لوک اویل نیز فروش بنزین به ایران را متوقف می کند. به گزارش منابع خبری، این شرکت هر ماهه بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه بنزین به ایران صادر می کرده است.

• یک سخنگوی شرکت نفتی «پتروناس» مالزی روز ۱۵ آوریل اعلام کرد که ارسال بنزین به ایران از سوی این کمپانی متوقف شده است. کشتی حامل آخرین محموله بنزین این شرکت در روزهای چهارم و پنجم مارس در بندرعباس پهلو گرفت.

• کاهش فعالیت های شرکت خودروسازی «دایملر بنز» آلمان در ایران جدیدترین نمونه از کاهش سطح روابط تجاری شرکت های آلمانی با تهران در اعتراض به سیاست هسته ای جمهوری اسلامی است. دایلمر روز ۱۴ آوریل اعلام کرد که سهام ۳۰ درصدی خود در یک شرکت خودروسازی را به فروش خواهد رساند و برنامه صادرات خودرو و ماشین آلات سنگین به این کشور را به حال تعلیق در خواهد آورد. سایر شرکت های آلمانی نظیر «زیمنس»، «مونیخ ره» و «آلیانز» نیز اطلاعیه های مشابهی صادر کرده اند.

• منابع خبری در روز اول آوریل اعلام کردند که «ریلیانس» هند که بزرگترین شرکت پالایشگاهی این کشور به شمار می رود، قرارداد واردات نفت خام از ایران را برای سال ۲۰۱۰ تمدید نکرده است. ریلیانس در ماه های فوریه و مارس هیچ نفتی از ایران وارد نکرد.

• منابع خبری در روز هشتم مارس اعلام کردند که شرکت های «ترافیگورا» و «ویتول» فروش بنزین به ایران را متوقف کرده اند.

• شرکت «اینگرسول- راند» که سازنده دستگاه های تهویه هوا برای ساختمان ها و خودروهاست گفته که شرکت های زیر مجموعه آن حق ندارند که هیچ یک از قطعات ساخت آن را به ایران بفروشند.

• شرکت خدمات نفتی «اسمیت اینترنشنال» روز اول مارس اعلام کرد که به تمام فعالیت های خود در ایران خاتمه داده است.

• کاترپیلار، بزرگترین شرکت ساخت ماشین آلات سنگین و راهسازی در جهان روز اول مارس خبر داد که سیاست سختگیرانه تری را برای عدم معامله با ایران به مرحله اجرا در آورده است. این شرکت می گوید که از زیر مجموعه های خارجی خود خواسته است تا از فروش وسایل به فروشندگان مستقل که با ایران داد و ستد دارند خودداری کنند.

• شرکت مهندسی «زیمنس» ماه ژانویه اعلام کرد که سفارش‌های جدید ایران را نمی پذیرد.

• به گفته معامله گران، شرکت «گلنکور» از ماه نوامبر سال گذشته فروش بنزین به ایران را متوقف کرده است. این شرکت سوئیسی در ماه ژانویه حاضر نشد تا در این مورد اظهار نظر کند.

• شرکت بریتیش پترولیوم (بی پی) در سال ۲۰۰۸ همکاری های تجاری خود را با ایران به حال تعلیق در آورد

. بیش از2000 شرکت بیمه ایالت کالیفرنیای آمریکا اعلام کرده اند که ازسرمایه گذاری وخرید سهام شرکتهایی که با رژیم ایران همکاری دارند خود داری می کنند .( رویتر14 مه 2010 )


شرکتهای سوئیسی غیرنفتی که اخیرا رابطه خود را با رژیم تهران قطع کردند

خبرگزاری رویتر در گزارشی از زوریخ نوشت، شرکت مهندسی ABB سوئیس از دریافت سفارشهای تازه از سوی رژیم تهران خودداری میکند. این کار با هدف پایان دادن به عملیات کنونی این شرکت در ایران است.

یکی از مدیران این شرکت با تائید این خبر که در روزنامه ها چاپ شده بود گفت که این شرکت از یکسال پیش هیچ قرارداری با رژیم تهران نبسته و قراردادهای قدیمی هم در حال پایان گرفتن هستند.

او گفت این شرکت در حال حاضر تنها 30 پرسنل در ایران دارد، این رقم در گذشته صد نفر بوده است.

به گفته سخنگوی ABB بیشتر پروژه های این شرکت در ایران در زمینه های زیربنایی بوده اند که با دشواری های مالی روبرو شده و بنابراین تاریخ دقیقی برای پایان این پروژه ها نمیتوان مشخص کرد.

دولت آمریکا شرکتهایی را که به رژیم تهران کمک کنند، جریمه میکند. در سال گذشته بانک کردیت سوئیس و بیمه لوید صدها میلیون دلار بخاطر همکاری با رژیم تهران از سوی آمریکا جریمه شده اند.

این گزارش می افزاید شرکت Rieter نیز که در زمینه نساجی و ماشین آلات کار میکند به خبرنگاران گفته که دیگر با رژیم تهران کار نمیکند و هم اکنون تنها برخی از قطعات ماشین آلاتی را که در گذشته در ایران نصب کرده است به آن کشور میفرستد.

به گزارش روزنامه سوئیسی Sonntag شرکت مهندسی Sulzer نیز از سال 2009 همکاری با رژیم تهران را کاهش داده است.

سخنگوی این شرکت گفت که امروزه آنها تنها اندکی در زمینه سرمایه گذاری مالی در ایران شرکت دارند.