«مدارس ناامن» قتلگاه دانش آموزان در ایران

بافت فرسوده مدارس و مراکز آموزشی در حاکمیت آخوندی که جان میلیون ها دانش آموز را در خطر قرار داده، اکنون به معضلی برای خانواده‌های ایرانی تبدیل شده است. نبود زیربناهای استاندارد در مدارس، عدم امکانات رفاهی، نبود سیستم‌های ایمنی و یا گرمایی و خنک‌کننده، نداشتن نقدینگی برای هزینه‌های جاری و ترمیم مدارس، وجود سوءتغذیه گسترده در مدارس و همچنین وجود کادرهای غیر کیفی آموزشی در بزرگ شهرها و کیفیت نازل تحصیل، تنها موضوع این نوشته نیست، بلکه واقعیت به بحرانی بسیار عمیق‌تر در میهن امان برمی گردد که در بسیاری از شهرهای کوچک و یا روستاهای دور افتاده به وقوع پیوسته است.

برای نمونه وزیر آموزش‌وپرورش در دولت آخوند روحانی با اشاره به اینکه «بیش از ۶۰ هزار کلاس ناامن در معرض تخریب» در ایران وجود دارد گفت: «برای بازسازی و ایمن‌سازی این مدارس نیازمند ۱۲۰ هزار میلیارد ریال اعتبار هستیم». (خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس ۱۵ بهمن ۱۳۹۵)

اعتراف این کارگزار حکومتی به وجود این حجم بزرگ از کلاس‌های مخروبه به‌یقین مبین واقعیتی نهادینه شدن در حاکمیت غارتگر آخوندی است که بخش بزرگی از سرمایه‌های ملی را به‌عوض صرف رفاه، فقرزدائی و رشد و توسعه اقتصادی، به تنور سیاست‌های مخرب خود در جنگ، ترور و صدور بنیادگرایی معطوف کرده است. براین منطق است که دولت آخوند روحانی برای تأمین منابع مالی این سیاست‌های مخرب و میهن بربادده، همواره ضمن کاهش هزینه‌های عمرانی، آموزشی و رفاه بر بودجه دستگاه‌های سرکوبگر و نظامی حکومت می‌افزاید.

همچنین مرتضی رئیسی معاون سابق عمرانی وزارت آموزش‌وپرورش رژیم با اشاره اینکه «۳۰ درصد مدارس کشور تخریبی بوده و یا نیازمند مقاوم‌سازی هستند»، گفت: «مجموع ۳۰ درصد مدارس تخریبی کشور شامل ۱۶ میلیون مترمربع است که ۶ میلیون مترمربع فضای تخریبی و ۱۰ میلیون مترمربع فضای نیازمند مقاوم‌سازی است».
این گزارش در ادامه نیز ضمن بازتاب سخنان یک کارگزار حکومتی در بخش مدیریت نوسازی مدارس در استان تهران مبنی بر اینکه «۲۵ درصد مدارس تهران فرسوده است» ادامه می‌دهد: «هم‌اکنون در شهر تهران در محوطه‌ای ۲۰۰ متری در حدود ۳۵۰ دانش‌آموز درس می‌خوانند و در برخی مدارس به ازای هر ۸۰ دانش‌آموز، یک سرویس بهداشتی وجود دارد».

به‌هرحال اگر در خوشبینانه ترین حالت همین آمار و ارقام مربوط به بزرگ شهر تهران را برای کل کشور ملاک قرار دهیم، در آن صورت به‌خوبی می‌توان به ابعاد بحران زیربناها و مدارس فرسوده در جای‌جای ایران رسید، بحرانی که بسیار خزنده در حال پیشروی بوده و هر زمان آوار آن به‌مانند سونامی بر سر کودکان و نوجوانان میهن امان سرازیر خواهد شد.