بحران های اجتماعی دامنگیر ولی فقیه ارتجاع

خامنه ای در جمع اعضای مجلس ارتجاع چنین اعتراف می‌کند: ”ببینید ما در داخل کشور یک گسلهایی داریم، گسلهای قومی داریم، گسلهای عقیدتی داریم، سنّی و شیعه داریم مثلاً فرض بفرمایید، گسلهای جناحی داریم، این گسلها تا مادامی که فعّال نشده، زلزله به وجود نمی‌آید؛ اگر چنان‌چه این گسلها فعّال شد، آن‌وقت زلزله به وجود می‌آید؛ سعی دشمن در فعال کردن این گسلها است؛ حواستان باشد. مرتّباً دارند بر آتش اختلافات می‌دمند برای این‌که آن را برافروخته‌تر و مشتعل‌تر بکنند؛ سعی کنید این اتّفاق نیفتد!... همة جنگها غالباً از زبان شروع می‌شود. مراقب باشید دشمن این گسلها را فعّال نکند. یکی از نقاط مهم این است. ... شما در مجلس [کار] را به دعوا نکشانید، به اختلاف نکشانید، عین همین قضیّه را من بین دولت و غیردولت قائلم؛ از جمله دولت و مجلس، دولت و مردم. ... اگر در مجلس تشنّج به وجود بیاید، این تشنّج سرریز می‌شود روی ملّت، در داخل مردم تشنّج ایجاد می‌کند؛ ولو از لحاظ روانی“. (سایت خامنه‌ای 16خرداد 95)

در حالیکه جامعه ایران به‌دلیل انواع کژی‌ها، نابسامانی‌ها، بی‌عدالتی‌ها، حق کشی‌ها، بحرانها، سرکوبها و قتل‌عام ها، در آستانه یک انفجار توفانی قرار دارد، خامنه‌ای به پیروی از خمینی دجال، به عوامل و کارگزارانش هشدار می‌دهد که مبادا گسل‌های قومی و عقیدتی و سیاسی و... را به جوشش و فعالیت درآورید! چرا؟ و این سوالی است که پاسخش هر دیکتاتور خونریز و بدون حامی داخلی و خارجی را به وحشت می‌اندازد: ”اگر تشنّج به وجود بیاید، این تشنّج سرریز می‌شود روی ملّت، در داخل مردم تشنّج ایجاد می‌کند! “

وی می افزاید: ”در مسألة اقتصاد؛ واقعاً مسألة اقتصاد یک مسأله‌ی اصلی در کشور ما است؛ نه [فقط] امروز، که خب بنده پنج شش سال است که مرتّباً روی مسألة اقتصاد تکیه می‌کنم. من پنج شش سال‌ قبل از این، در صحبت اوّل سال گفتم ما داریم تهدید می‌شویم از دو ناحیه و یکی -که شاید هم مهم‌تر بود- از ناحیه‌ی اقتصاد است. واقعیتش هم همین است؛ آن‌وقت هنوز تحریمها نبود و اعمال نشده بود... علی‌ایّ‌حال، مسألة اقتصاد مسأله‌ی بسیار مهمّی است؛ باید ما مسأله‌ی اقتصاد کشور را حل کنیم. ... تکیة مهم باید روی مسأله‌ی رکود باشد، [روی] مسألة تولید داخلی باشد؛ تولید داخلی خیلی مهم است. مسألة اشتغال، که وابستة به همین مسألة تولید داخلی و مانند اینها است، خیلی مهم است. همین‌طور مدام همة ما می‌گوییم؛ که فلان‌ درصد از کارخانه‌ها تعطیلند یا مثلاً کمتر از نصف ظرفیّت کار می‌کنند. خب بالاخره چه می‌شود؟. مسأله‌ی قاچاق که بنده هم مکرّر اشاره کرده‌ام، خیلی جدّی است؛ یعنی واقعاً قاچاق، خنجری است که به پشت نظام وارد می‌شود. البتّه بدیهی است که این مقابله آسان نیست؛ برای خاطر این‌که آن کسانی که درآمدهای میلیاردی از قاچاق دارند، به این آسانی‌ها دست برنمیدارند“. (سایت خامنه‌ای 16خرداد 95)

گزارش وزیر کشور رژیم آخوندی به اعضای مجلس، از پس لرزهای رعب‌آور جامعه
رحمانی‌ فضلی وزیر کشور در گزارشی به مجلس رژیم روز 17خرداد 95 گفت: ”جغرافیای ایران یکی از بسترهای ایجاد آسیب‌های اجتماعی است به‌طوری که خود به خود موجب تقسیم‌بندی حوزه‌یی در کشور می‌شود که همین موضوع می‌تواند به انشقاق اجتماعی تبدیل شود... در 6ماهه گذشته حدود 3 جلسه با حضور مقام معظم رهبری نسبت به بررسی مسائل اجتماعی با حضور تمام سران قوا برگزار شد و آسیب‌های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و تمام دستگاههای مربوطه بسیج شدند تا اقدامات لازم در رابطه با کاهش آسیب‌های اجتماعی را انجام دهند... .. وی اضافه کرد: برنامه‌ریزی متمرکز و عدم توازن و تعادل منطقه‌یی و بودجه‌ریزی مبتنی بر فعالیتها و جمعیت و نظام اداری و ساختاری و سازمانی از دیگر عوامل بسترهای ایجاد آسیب‌های اجتماعی هستند “.
وزیر کشور رژیم با بیان این‌که معضل بیکاری یکی از عوامل مهم ایجاد آسیب‌های اجتماعی به‌شمار می‌رود، اظهار داشت: ”ما هم‌اکنون 3 و نیم میلیون نفر بیکار در کشور داریم که توزیع آنها در سطح کشور نرمال نیست. یعنی در برخی از مناطق بیشتر از 60 درصد بیکاری وجود دارد و تعداد مناطقی هم که بیش از 50 درصد با معضل بیکاری روبه‌رو هستند، زیادند. که این مسأله آثار اجتماعی که می‌تواند از خود بروز دهد و نهایتاً در برخی موارد می‌تواند تبدیل به تنشهای اجتماعی شود همه موضوعات مهمی است که باید به آن توجه ویژه داشته باشیم.
هم اکنون 11 میلیون نفر حاشیه‌نشین در کشور داریم که 3 میلیون نفر از آنان در حاشیه شهرهای تهران، مشهد و اهواز هستند و 2هزار و 700 محله حاشیه‌نشینی وجود دارد که این محلات با ویژگی‌هایی که دارند می‌توانند برای کشور مشکل‌ساز شوند. بنابراین این محلات نیاز به مراقبت، کنترل و ارائه خدمات بیشتر هستند.
معضل مواد مخدر یکی دیگر از عوامل مهم ایجاد بسترهای آسیب‌های اجتماعی است. بر اساس آمارهای موجود نزدیک به یک و نیم میلیون نفر معتاد در کشور داریم و الآن مصرف مواد مخدر از مواد سنتی به سمت مواد صنعتی کشیده شده که بسیار مخرب هستند البته اگر این آمار را ضرب در 4 کنیم یعنی تعداد اعضای یک خانواده مشاهده می‌کنیم حدود 5 تا 5 و نیم میلیون نفر متأسفانه با این معضل روبه‌رو هستند.
همچنین 60 درصد از زندانی‌ها به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به‌خاطر اعتیاد در زندان به‌سر می‌برند و حتی عامل بیش از 50 درصد طلاق‌ها معضل اعتیاد است. بر اساس آمارهای موجود علت بیش از 40 درصد سرقتها در کشور معضل اعتیاد است که نیاز توجه جدی برای حل این موضوع است.
بر اساس آمارهای موجود حدود 2 ونیم میلیون نفر زن سرپرست خانوار داریم که این افراد به‌دلیل طلاق یا مرگ همسر دچار این وضعیت شدند “.
وی با اشاره به وضعیت زندانیان کشور گفت: ”/ سالانه 600هزار نفر عازم زندان می‌شوند که از این تعداد 200هزار نفر آنها داخل زندان می‌مانند که این رقم بسیار بالایی است و آثارش می‌تواند بسیار مخرب باشد.
ما اگر همه این آمارها و اعداد را در بعد خانواده‌ها ضرب کنیم و هم‌پوشانی‌ها را هم حذف کنیم اعداد و ارقام بسیار بالایی به دست می‌آید که این اعداد زمینه‌های نارضایتی اجتماعی را فراهم می‌کند. ما اگر به این مسأله فقر و حتی برخی دیگر از ناراحتی‌ها را مثلاً در حوزه سیاسی یا اقوام یا عدم توازن را اضافه کنیم شرایطی به وجود می‌آید که نشان می‌دهد ما باید در این زمینه اقدامات جدی‌تر داشته و توجهاتمان نسبت به رفع آسیب‌های اجتماعی افزون‌تر شود.
ما با مسائلی مانند امنیت و اعتماد سر و کار داریم و با انبوهی از جمعیت مواجه هستیم که اگر با کاهش انسجام اجتماعی مواجه شویم و یا شاهد کمتر شدن امید مردم و انگیزه آنان شویم همه این مسائل با توجه به تبلیغات، برنامه‌ها و دخالتهای زیادی که در قالب جنگ روانی و فشارهای سیاسی وارد می‌شود می‌تواند در برخی شرایط ما را دچار مشکلات اساسی کند.
خامنه‌ای در همان جلسه توجیهی اعضای مجلس ارتجاع، دست خود را نیز رو کرد و به عجز و ناتوانی نظام آخوندی از حل مسائل اقتصادی - اجتماعی اعتراف کرد: ”این خجلت و شرمندگی نظام از بیکاری جوان، از خجلت خود آن جوان در داخل خانه بیشتر است؛ بنده خودم وقتی‌که به فکر این جوان بیکار می‌افتم [شرمنده می‌شوم‌ ] . در بعضی از شهرستانها بیکاری بالا است. البتّه ما نرخ یا به‌اصطلاح درصد بیکاری را یک‌مقداری معیّن می‌کنیم؛ حالا دوازده درصد یا ده درصد -همین‌که حالا گفته می‌شود- لکن این میانگین است...“.