آتش زدن سفارت عربستان – پرتقال فروش پیدا شد!

در پی به آتش کشیدن سفارتخانه عربستان رسانه های حکومتی بطور زنجیره ای طی روزهای اخیر برای انحراف افکار عمومی وبرای فرار از فشارهای روزافزون داخلی و بین المللی دست به انتشار خبر کلیشه ای مبنی بر «چهره اصلی حمله به سفارت عربستان کیست» زده اند.

به گزارش خبرگزاری حکومتی ایلنا (4 دیماه 1394): «سخنگوی وزارت کشور سرنخی از آمر حمله به سفارت عربستان داد و از فردی گفت که در شهر کرج زندگی می‌کرده است اما هیچ مرجع رسمی نامی از کسی که دستور حمله را صادر کرده بود، نداد تا پیگیری ایلنا به نام «حسن کردمیهن» برسد؛ فردی که برای خود برو و بیایی دارد و مغز متفکر حمله به سفارت عربستان خود او بوده است؛ همان کسی که بنا به گفته مقام‌های امنیتی کشور، مدتی در ایران نبوده و بعد از ورود به ایران بازداشت شده است»!
اما حسن کرد میهن که در پاره ای از رسانه های رژیم از وی بعنوان «تکواندور کار و مهندس مکانیک!» نیز نام برده شده است، کسی نیست، جز همان آخوند حکومتی و مسئول سازماندهی اوباش بسیجی در شهرهای کرج و تهران و همچنین از سینه چاکان پاسدار قالیباف، شهردار تهران!
این گزارش در ادامه ناخواسته علاوه بر مسئولیت های فوق، می افزاید: وی «با حمایت مالی برخی سازمان‌ها و نهاد‌ها، فعالیت‌های فرهنگی گسترده‌ای دارد. در کنار هیات‌های مذهبی، برنامه‌های متعدد دیگری نیز در دستور کار قرار داده تا جوانان بیشتری را جذب تفکرهای منحصر به فرد خود کند».

همچنین این آخوند ذوب شده در ولایت بخشی ازکادر نیروی تروریستی قدس است که بکرات برای انجام «امور فرهنگی»! به سوریه اعزام گردیده است. وی در مصاحبه ئی، از جمله علائق و فرمانبرداری از دستورات «مقام معظم رهبری» را با جملاتی مانند «مظلومیت رهبری در کلام حجت الاسلام کرد میهن» اینگونه به تصویر کشیده است: «فعالیت های سیاسی شما این روزها خیلی زیاد شده است، حتی مجالس و منبر های شما را هم تحت الشعاع قرار داده. چرا؟
اولا وقتی حضرت آقا فرمودند سال حماسه سیاسی است تن ما لرزید؛ همه باید جنب و جوششان بیشتر شده باشد. بعد از اینکه آقا دستوری می دهند یا اشاره ای می کنند رخوت و خمودگی شایسته بچه مذهبی ها نیست». (سایت حکومتی فردا نیوز 14 خرداد 1392)

در گزارشات رسانه های حکومتی در ادامه از جمله آمده است: «اما آنچه بیش از همیشه کردمیهن را در رسانه‌ها مشهور کرده است، نقش لیدری او در حمله به سفارت عربستان بود، چنانچه وی تنها کسی بود که نه تنها این اتفاق را محکوم نکرد بلکه به توجیه آن پرداخت «حمایت ما از خشم و غیرت بود نه غارت؛ که اگر در برابر چنین موجودی غیرت به خرج ندهند هیچکس امنیت ندارد تمام علما را خونشان را می‌ریزند. سفارت چیه؟ یک مشت آدمی اینجا هستند که به عزت ما می‌خندند. با بی‌احترامی باید بیرونشون کنند. دولت که کاری نمی‌کند. یک مشت جوون، غیرت به خرج می‌دهند. این شور انقلابی را که نمی‌توانید جلوش را بگیرید».
به یقین خامنه ای با چنین صحنه سازی های قلابی و نمایشی تلاش دارد تا خود را از مسئولیت حمله و آتش زدن سفارت عربستان در تهران مبرا نماید. برکسی پوشیده نیست که سازمانی بنام «اوباش بسیجی» از جمله طیول بیت رهبری و تحت نظارت مستقیم شخص ولی فقیه می باشد.
خامنه ای بکرات اثبات کرده است که در شرایط بحرانی و وجود فشار «قمار باز» خوبی می باشد، اکنون تلاش دارد تا با انتشار چنین اخبار دست سازی شده، رژیم را از مهلکه فشارهای منطقه ای برهاند.
سخن از بحران در حکومتی است که از فردای به قدرت رسیدن در ایران، سیاست حمله و هجوم به سفارتخانه های کشورهای خارجی را بعنوان بخشی از «استراتژی صدور بحران» برگزیده است. خاطرمان هست که پیش از حمله اوباش بسیجی به سفارتخانه و کنسولگری عربستان در شهرهای مشهد و تهران، ولی فقیه طلسم شکسته با هشدار به عربستان (سایت خامنه ای 8 مهر 1394) گفته بود: «جمهوری اسلامی ایران تاکنون از خود خویشتن‌داری نشان داده و رعایت ادب اسلامی و حرمت برادری در دنیای اسلام را کرده است اما این را بدانند که دست ایران، برتر از خیلی‌ها است و امکانات بیشتری هم دارد و اگر بخواهد در مقابل عناصر اذیت کننده و موذی عکس‌العمل نشان دهد، اوضاع آنها خوب نخواهد بود و در هیچ صحنه هماوردی، حریف نخواهند شد».
ترجمان این سخنان در دنیای سیاست همان اعتراف به طرح و نقشه برای راه انداختن بلوا علیه کشورهای همسایه است، کما اینکه هنوز جوهر این سخنان خشک نشده بود، به عیان مردم ایران و جهان یکبار دیگر دیدند که چگونه اختاپوس بنیادگرایی و تروریسم اکنون با به آتش کشیدن سفارتخانه های خارجی، زمینه بحرانی دیگر در منطقه را آماده می نماید.