جمشید پیمان:‌ اینو که غریبه میخواد بخوره،چرا خودمون نخوریم!

اخبار رایج روز:

خبر اول: با اجرائی شدن توافق هسته ای معروف به " برجام"، یکصد و پنجاه میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران ،به تدریج آزاد و به  دولت جمهوری اسلامی تحویل داده می شود.
خبر دوم :در پی توافق هسته ای،صد ها شرکت تجارتی و صنعتی از کشور های خارجی و شرکای ایرانی شان، همراه با مقامات بلند پایه این کشور ها به ایران سفر کردند . تعداد زیادی هم در راهند و نوبت گرفته اند. هدفاز این تحرکات کم سابقه، صدور سرمایه و تکنولوژی مدرن توسط این شرکت ها و با کمک مشاوران و همکاران ایرانی شان، به ایران است.
امروز عجیب دلم گرفته است، پر از اندوهم و همه ی وجودم گریه. فریاد هایم در تنهائی اتاقم  آئینه ی ذهنم را شکسته و هزار تکه کرده اند. امروز دلم بیشتر از هر زمان دیگر برای ایران خانم می سوزد. دیشب خوابش را دیدم،؛این زیبا ترین زیبایان در چشم و دلم را،خونین و شرحه شرحه دیدم که بر خاک افتاده بود.دورش را بسیار چهره دار و بی چهرگانی دیدم با نیزه ها و شمشیرها  و قمه های برهنه.
ایران خانم روی خاک افتاده بود و درد می کشید و به این رقاصان نیزه دار و شمشیر به دست می نگریست. نگاهش آمیخته ای سوزان از درد و ملامت بود. هر از گاهی ناله ای از گلویش جاری می گشت و کلامش را که در هیاهوی رقاصان، فرصت بر آمدن نداشت، در فضا رها می کرد.
اگر دقت می کردی، تمرکز می کردی، توجه می کردی، می توانستی ناله اش را بشنوی که می گفت: " بچه های من ، شما دیگر چرا؟  "
شگفت زده شدم.بچه های ایران خانم و در کار تکه تکه کردن ایران خانم؟ یکی از رقاصان از رقص خسته شده را پرسیدم اینجا کجاست؟ چه بر سر ایران خانم آمده؟ شما کی هستید؟
 رقاص قمه بردست از نفس وامانده ،هن هن کنان گفت:
خب ما بچه ی ایران خانم هستیم و اینجا هم جشن پول دار شدنشه!
گفتم؛ شما هم؟
جواب داد: " اینو که غریبه می خواد بخوره چرا خودمون نخوریم."
از زخم های ایران خانم خون بیرون میزد و از چشم هاش اشک.
آینه ذهنم دوباره تکه در تکه شد!