مهرداد هرسینی: صدور تروریسم چوب زیر بغل ولایت‌فقیه

با افزایش شک و تردیدها در به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی میان کشورهای 5 بعلاوه 1 با دیکتاتوری ولی‌فقیه، اکنون شیپور صدور تروریسم از سوی متولیان حکومت آخوندی نیز هرروز بلند و بلندتر نواخته می‌شود. در چنین چشم‌اندازی است که سیاست‌گذاران کلان نظام بر این باورند که برای ایجاد هرگونه تعادل قوا در مذاکرات اتمی و برای جلوگیری از شکست اتمی و خوردن جام زهر، رژیم نیاز شدیدی به سیاست‌های جایگزین مانند تروریسم و صدور بنیادگرایی دارد. اهرم‌هایی که در این برهه به دیکتاتوری ولی‌فقیه امکان تحرک و به آن دینامیک لازم را برای فرار از تله اتمی می‌دهد.

نگاهی به داده‌ها و مواضع سران حکومت طی روزهای گذشته مهر تائیدی بر آن است که ولی‌فقیه برای برقراری تعادل در مذاکرات و ایجاد فشار برطرف مقابل، این سیاست را عامدانه علم کرده است. خامنه‌ای به‌خوبی می‌داند که در چنین وضعیتی و درصورتی‌که مذاکرات اتمی به همین منوال ادامه پیدا کند، به‌یقین شانس زیادی برای آنچه که وی ”حفظ و دستاوردی هسته‌ای نظام“ می‌نامد، باقی نخواهد ماند. لذا بر این سیاق است که اکنون به‌موازات مذاکرات اتمی، طرح دوم یعنی صدور تروریسم را علناً به‌عنوان اهرم فشار و عقب نشاندن طرف‌های مذاکره راه‌اندازی کرده است.

در این رابطه پاسدار جعفری فرمانده سپاه پاسداران در سخنانی که از تلویزیون حکومتی (11 بهمن 1393) پخش شد، به گوشه‌هایی از این سیاست خارجی رژیم چنین اعتراف می‌کند: «بارها گفته‌شده که مرزهای ایران اسلامی امروز گسترش پیداکرده، مرزهای انقلاب اسلامی گسترش پیداکرده ما در مرزهای خودمون از مرزمون دفاع نمی‌کنیم، بلکه در کیلومترها دورتر از مرزهای خودمون امروز در حال دفاع هستیم. حزب‌الله در لبنان که یکی از فرزندان انقلاب اسلامی است، امروز انقلاب اسلامی بعد از 36 – 37 سال که از عمر پربرکتش می گذره فرزندان زیادی رو در گوشه و کنار جهان هسته‌های حزب‌الله امروز در بسیاری از نقاط جهان تشکیل‌شده است».

به‌یقین این جملات گویاترین اعتراف به سیاست صدور تروریسم از سوی ولی‌فقیه به کشورهای مختلف و به‌ویژه به کشورهای اسلامی و همسایه است. امری که به‌کرات از سوی مقاومت ایران نسبت به آن هشدار داده‌شده و جامعه بین‌المللی را همواره نسبت به خطرات ناشی از صدور تروریسم دولتی ایران که متأسفانه در نبود یک سیاست قاطع و به یمن ادامه سیاست مماشات شکل‌گرفته، بر حذر داشته است؛ زیرا در سایه این سیاست دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران نه‌تنها کشورهای پشت میز مذاکره را بلکه حتی توانسته بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را به گروگان بگیرد.

در این رابطه خانم مریم رجوی در سخنان اخیر خود در شورای اروپا به‌درستی بر این نکته انگشت گذاشت و افزود: «خمینی بنیان‌گذار دیکتاتوری مذهبی در وصیت‌نامه خود خواهان برانداختن حکومت‌های تمام کشورهای مسلمان و اخراج زمامداران آن‌ها و تشکیل یک دولت اسلامی با جمهوری‌های آزاد و مستقل شد. نیروی تروریستی قدس که از ربع قرن پیش تأسیس‌شده، ابزار سیاست بنیادگرایی است. سپاه‌های 9 گانه آن هرکدام یک کشور یا منطقه را هدف قرارداده است».
سایت مجاهدین خلق 12.11.1393

واقعیت این است که نیاز ولی‌فقیه به صدور بحران و به‌ویژه صدور تروریسم از دو منظر ضروری است. نخست وضعیت به‌غایت شکننده داخلی رژیم و تنفر گسترده عموم از نظام ولایت‌فقیه و دوم در بن‌بست افتادن حکومت در سطح منطقه‌ای و بین‌الملل است.
خامنه‌ای به‌خوبی از ابعاد نارضایتی مردم علیه فساد و جور و ستم حکومتش خبر دارد. وی می‌داند که به‌مجرد باز شدن سرکلاف اعتراضات و درصورتی‌که بقول متولیان رژیم ”لحظه‌ای غفلت کنیم“ مردم چگونه به خیابان‌ها سرازیر خواهند شد و این نظام ضد مردمی را جاروب خواهند کرد. زمینه‌های نارضایتی به‌وضوح در جای‌جای میهنمان و در بین اقشار مختلف مردم، به‌خوبی دیده می‌شود. اعتراضات دانشجویان، معلمان، کارمندان، بازاریان، روحانیون غیردولتی و کارگران جملگی از آمادگی فضای نارضایتی و عنصر عینی خبر می‌دهند. سخن از ”آشفتگی و پریشانی“ نظام در مقابل مردم بی‌سلاح و بی‌دفاع ایران نیز هست. دیکتاتوری خون‌ریزی به آخر خط و به پایان ”تونل بنیادگرائی“ رسیده است. همان بنیادگرائی هار و قرون‌وسطایی مذهبی که برای مردم و میهنمان قریب سی‌وپنج سال است، کشتار، شکنجه، فقر، محنت، فحشا، بیکاری، بدبختی و گرانی را به همراه آورده است. همان بنیادگرائی مذهبی و سرکوبگری که برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، تمامی زیربناهای اقتصادی و مالی کشور را تا مرز نابودی کامل پیش برده است؛ و مانند قماری بازی که همهٔ هستی و داشت و نداشت خود را ازدست‌داده، راهی جز ادامهٔ هرچه بیشتر و بیشتر این بازی نمی‌بیند.
ایضاً درزمینهٔ خارجی نیز هرروز بر ابعاد فشار بر رژیم بیشتر می‌شود. نه‌تنها درزمینهٔ اتمی، اقتصادی و مالی، بلکه زمینه‌های حقوق بشر، صدور تروریسم و بنیادگرایی اکنون به چالش‌های بزرگی برای دیکتاتوری آخوندی تبدیل‌شده‌اند. در چنین وضعیتی و باوجود چنین بحران‌های بزرگی که رژیم با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، به‌یقین اهرم صدور بحران یکی از راهکارهای پایه‌ای دیکتاتور است. بر این سیاق است که باید به بخشی از این راهکار یعنی ”صدور تروریسم“ توجه ویژه‌ای مبذول نمائی‌ام.
سخن از رژیمی است که به تائید جامعه جهانی ”بانکدار تروریسم“ است. اهرم‌هایی مانند حوثی‌ها در یمن، حزب الشیطان در لبنان، نیروی تروریستی بدر و شبه‌نظامی در عراق، دخالت‌های مستقیم نیروی تروریستی قدس در سوریه برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد خون‌ریز و حمایت از گروه‌های تروریستی مانند داعش، عصائب الحق و کتائب و راه‌اندازی نیروی جدید دیگری در یمن بنام انصار الله، ابزارهای دیکتاتوری ولی‌فقیه برای پیشبرد این سیاست در منطقه است.

در این رابطه پاسدار حسین سلامی، جانشین سرکرده سپاه می‌گوید: «انصارالله درست مانند حزب‌الله می‌اندیشد و عمل می‌کند. انصارالله نسخه‌ای مشابه حزب‌الله در لبنان است و آن‌هم در منطقه‌ای سوق‌الجیشی»
سایت حکومتی مشرق 7 دی‌ماه 1393

آنچه مسلم است، رژیم آخوندی به کمک بازوی تروریستی نیروی قدس و مجموعه‌ای از گروه‌های تروریستی در منطقه در تلاش است تا بر روند سیاست‌های جهانی تأثیر مخرب بگذارد. مداخلات و منافع دیکتاتوری خامنه‌ای در کشورهای عربی و اسلامی اکنون به بخش جداناپذیری از ”تئوری بقاء“ برای حاکمیت تبدیل‌شده است، بطوریکه متولیان حکومتی دیگری از نام بردن ”مرزهای سرخ“ در سوریه، لبنان، دریای مدیترانه، کرانه باختری، یمن و عراق ابایی ندارند. دیکتاتوری ولی‌فقیه پایه‌های حمایت خود از جریانات تروریستی و بنیادگرا را بی‌محابا بر دو محور مالی و نظامی استوار کرده است. دلیل این سرمایه‌گذاری استراتژیک رژیم آخوندی نیز به‌یقین در منافع ”ژئوپلیتیک“ ولایت‌فقیه نهفته است...

«مریم رجوی پرزیدنت اپوزیسیون در تبعید ایران تأکید کرد رژیم ایران از طریق شبه‌نظامیان شیعی، 4 کشور عربی را تبدیل به میدان‌هایی برای ترور و خونریزی کرده است. رجوی نسبت به دادن امتیاز بیشتر به رژیم ایران در مذاکرات هسته‌ای هشدار داد و گفت، راه‌حل قطعی مقابله با بنیادگرایی دینی سرنگونی رژیم ایران به‌عنوان کانون بنیادگرایی دینی و تروریسم است».
روزنامه کویتی السیاسه 8 بهمن 1393
12 بهمن 1393