بحران آب ناشی از تبهکاری رژیم آخوندی

کارشناسان زیست محیطی بحران آب را همواره با فاکتور بسیار مهمی بنام “تنش آبی“ محک میزنند. اصطلاح تنش آب به مجموعه ذخایر زیرزمینی و آب شیرین گفته می شود که اولا غیرآلوده و ثانیا قابل آشامیدنی هستند. ازسوی دیگر عوامل کمبود آب همواره در نبود سرمایه گذاری و ناتوانی در مدیریت بحران آب نهفته است.  تغییرات آب و هوایی، کمبود باران، گرم شدن محیط زیست و تغییرات شدید و تحولات جوی نیز از جمله عواملی هستند  که به تنش آب  ضریب زده و باعث تغییرات در سفره های زیرزمینی، رودخانه ها و سطح دریا ها و دریاچه ها میشون.

فلات ایران اکنون مدت زمانی است که با بحران روبه رشد آب دست و پنجه نرم می کند. تمامی شواهد و قرائن و همچنین آمار های کارشناسانه سخن از این دارند که تبهکاری و ویرانگری سیاست های ضد محیط زیست رژیم ولایت فقیه مسبب اصلی بروز این بحران می باشند. آژیر خطر بحران آب که در پاره ای از مناطق کشور به “خشکسالی“ راه برده است، نه تنها به وضعیت اسفبار رودخانه ها، تالاب ها، سد ها و دریاچه های بلکه به بخش بزرگی از منابع زیرزمینی نیز کشیده شده است.

در آبان 1392  موسسه صلح در آمریکا نخستین علائم هشدار دهنده را در ابطه با بحران آب در ایران اعلام کرد. این موسسه در گزارشی در این رابطه نوشت: ”در حال حاضر خطری که از جانب بحران قریب الوقوع زیست محیطی در ایران احساس می شود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است“.
همزمان نیز عیسی کلانتری، مشاور رئیس جمهور ارتجاع به سرویس بین المللی سایت حکومتی تیک گفته بود: “مشکل اصلی که ما را تهدید می کند این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت می شود. اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران 30 سال دیگر کشور ارواح می شود“.
 متولیان حاکمیت با این سخنان به بروز فاجعه ای اعتراف می کنند که اکنون مردم میهنمان نتایج بی عملی آنها را در دو دولت پاسدار احمدی نژاد و آخوند روحانی به خوبی لمس می نمایند. این بدان معنی است که نه تنها آب های روی سطح در کشور اکنون با مشکلات لاینحل روبرو شده اند، بلکه زیر زمینی نیز  با آن دست به گریبان می باشند. در یک کلام یعنی کشور در آستانه “ خشکسالی “ قرار دارد. وزیر نیروی آخوندی روحانی گفت: خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌های داخل کشور، بحران منابع آب زیرزمینی،‌ روان‌آب رودخانه‌ها که طی 10 سال گذشته به 46 درصد رسیده و افزایش نیاز آب از نشانه‌های خشکسالی در کشور است“. پیشتر از آن نیز در همین رابطه یک کارگزار حکومتی در مدیریت بحران استانداری سمنان از ” تشدید عوارض خشکسالی“ در این استان خبر داده بود. وی گفته بود ”در حال حاضر 26 روستای این استان در شرایط بحرانی قرار گرفته است. سه شهر سمنان، شاهرود و شهمیرزاد در شرایط کسری منابع آبی قرار می گیرند ( گرفته اند) که باید تدابیری برای مقابله با این مشکلات اندیشیده شود“.
خبرگزاری حکومتی ایرنا - 1 اردیبهشت 1393

وی در بخش دیگری از سخنانش به بی آبی هزاران روستای میهنمان اذعان کرد و گفت: ”ما حدود 6 هزار و 500 روستا داریم که در سال‌های گذشته فقط با تانکر آبرسانی شده‌اند.
وزیر نیروی کابینه آخوند روحانی به غارت گسترده منابع آبی توسط باندهای چپاولگر رژیم که منجر به خشک شدن رودخانه ها و منابع آبی زیرزمینی شده اعتراف کرد و افزود: در حال حاضر بیش از نیمی از آب کشور از طریق چاه‌ها تامین می‌شود اما با حفر چاه‌های غیرمجاز و برداشت‌های بیش از حد مجاز از چاه‌ها، ذخایر استاتیک سفره‌های زیرزمینی 100 میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده و در حال حاضر به 11 میلیارد متر مکعب رسیده است“.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس تسنیم – 14 اردیبهشت 93
از سیاست مخرب رژیم آخوندی در زمینه زیست محیطی سخن به میان آمد، جا دارد تا برای نمونه به سد کارون 3 اشاره شود که به کاهش حجم “ 13 ورودی” به دریاچه تاریخی ارومیه راه برده است تا جائیکه براساس آخرین ارزیابی ها و برآورد های حکومتی بیش از 93 درصد این دریاچه اکنون خشک شده است.
“ مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان آذربایجان غربی می گوید، 93 درصد دریاچه ارومیه خشک شده و شوری آب آن تقریبا دو برابر میزان استاندارد شده و به حالت فوق اشباع رسیده است. “

 در این رابطه گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز که در بهمن 1392 از ایران دیدار کرده بود، در گزارشی وضعیت اسفبار این دریاچه را چنین توصیف کرده است: “یک دهه پیش کشتی های تفریحی پر از توریست آبهای دریاچه را در جستجوی فلامینگو های مهاجر دور میزدند، حالا کشتی ها در میان گل و لای زنگ می زنند و فلامینگو ها از فراز آنچه باقی ماند است، بسوی مکان های بهتر پرواز می کنند. در حالی که ایران برای پیشبرد برنامه های موشکی خود میمون به فضا می فرستد، دولت روحانی هیچ پولی برای کوشش های احیای دریاچه فراهم نیاورده است“.

حال باگذشت قریب شش ماه از این هشدارها، نمانیده رژیم آخوندی در مجلس با بالابردن دستان نسبت به بی عملی دولت آخوند روحانی شکوه و شکایت کرده و می گوید: ”متاسفانه از سوی دولت یازدهم تا کنون هیچ اقدام عملی در رابطه با احیای دریاچه ارومیه صورت نگرفته است. باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که اگر راهی برای احیای دریاچه ارومیه نباشد، باید برنامه دیگری برای استفاده حداکثری از این منطقه داشته باشیم“. و سپس در ادامه می افزاید: ”احداث پارک ملی و اماگن توریستی در مناطق خشک شده دریاچه ارومیه باید در دستور کار قرارگیرد!“.
خبرگزاری حکومتی ایسنا  15 اردیبهشت 1393
 
مشابه همین سیاست نیز در رابطه با دریاچه بختگان که زمانی دومین دریاچه بزرگ ایران بود، اتخاذ گردیده است، بطوریکه با کشیدن سد بروی رودخانه کر، عملا این دریاچه اکنون خشک شده است. همچنین سیستان که زمانی انبار غله و حبوبات کشور محسوب می شد، ورودخانه های سیستان و هیرمند و بویژه تالاب بین المللی هامون شهرت فراوانی در این منطقه داشتند، اکنون قریب یک دهه است که با خشکسالی دست و پنجه نرم می کند و در پی خشکسالی کامل این تالاب بین المللی و قطع آب رودخانه هیرمند که با خود فقر و بحران اقتصادی را بهمراه آورده است، اکنون مردم این منطقه محروم را ناچار به کوچ اجباری و این استان را  به بیابانی با توفان های شن تبدیل کرده است.

وضعیت رودخانه ها نیز به همین منوال و در پاره ای از موارد بسیار وخیم تر گزارش شده اند. برای نمونه رئیس شورای عالی استان ها در حاکمیت می گوید: ”اکنون رودخانه زاینده رود اصفهان در وضعیت بحرانی قرار دارد و خشکی این رودخانه از طراوت و زیبایی شهر اصفهان کاسته است“. وی در ادامه به ابعاد فاجعه آمیز بحران آب در استان های کشاورزخیز اشاره کرده و می افزاید: ”کم آبی در پایتخت کشور بحرانی است و احتمالا قطع آب در تابستان امسال وجود دارد. در استان های تهران، اصفهان ، یزد، خوزستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان وضعیت کم آبی بحرانی تر است و باید فکری در این باره کرد. “  خبرگزاری حکومتی ایرنا 18 اردیبهشت 1393

رودخانه کارون نیز که روزی منشاء آبادانی و کشاورزی در خوزستان بود، طی سالیان اخیر به میزان قابل توجهی کاهش سطح آب را ثبت کرده است. خبرگزاری نیروی تروریستی قدس در این رابطه می نویسد: ”شهردار اهواز گفت: عمق رودخانه کارون در حال حاضر به یک متر رسیده است“. وضعیت بحرانی کارون در حالی است که این رودخانه تا چند سال پیشتر نزدیک به “دو هزار متر مربع در ثانیه“ آب داشته بود. آخرین بررسی های حکومت از کاهش 90 درصدی حجم رودخانه کارون سخن دارند تا جائیکه اکنون کارون تنها در 200 متر مکعب در ثانیه آب داشته و عمق آن به یک متر رسیده است.   

تالاب ها نیز وضعیتی مشابه به مانند دریاچه ارومیه، هامون و بختگان و پریشان دارند. برای نمونه تالاب میانکاله، تالاب شادگان و تالاب انزلی جملگی به خط قرمز و شرایط بحرانی رسیده اند. بر اساس آخرین  آمار های حکومتی که از سوی سازمان محیط زیست انتشار یافته ”هم اکنون 6 تالاب در معرض خطر و در شرایط قرمز قرار گرفته اند. از 40 تالاب موجود در ایران، حدود 20 تا 80 درصد آن خشک شده که عوامل متعدد در تخریب آن ها دخالت دارند. این عوامل شامل صنایع، سکونتگاه ها، انتقال برق، بهره برداری ناپایدار از تالاب ها است“.
سایت مجلس حکومتی 13 فروردین 1393

 نمونه دیگربه تالاب گاو خونی در استان اصفهان بر میگردد. وضعیت بحرانی این منطقه بحدی است که اکنون تالاب بین المللی گاو خونی در خطر نابودی کامل و خشکی قرار گرفته است. مدیرکل سازمان محیط زیست استان اصفهان در این رابطه می گوید: “در حالی که وجود تالاب عامل مهمی برای جلوگیری از گسترش کویر و بیابان های شرق اصفهان بود، در حال حاضر به سبب حشکسالی و وضعیت کنونی تالاب، هم مزارع شهر و هم شهر قسمت شرقی و شمال شرق اصفهان بشدن در حالت بحرانی به سر می برند. ”وی در ادامه می افزاید: ”از بهار سال 86 تا کنون هیچ آبی بطور مستقیم و وارد تالاب نشده و تنها آبی که وارد تالاب شده ، ناشی از زهاب کشاورزی بوده است“.
سایت حکومتی انتخاب

در 29 بهمن سال گذشته وزیر نیرو در کابینه دولت آخوند روحانی از ”عبور مرحله بحران آبی به تنش آبی“ سخن گفته بود. وی که با باشگاه خبرنگاران رژیم گفتگو میکرد، وضعیت و عمق بحران را این چنین ارزیابی کرده بود: “درخصوص آب های تجدید شونده با کاهش 10 میلیارد متر مکعب روبرو هستیم. در گذشته میزان آب ها ی تجدید شونده کشور 130 میلیارد متر مکعب بوده است که این میزان به 120 میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده است. این امر نشان از تنش ابی در کشور است“.

به این وضعیت بحرانی باید میزان مصرف آب را نیز اضافه کرد تا تصویری جامع تر از سونامی کمبود آب در کشور بدست آید. یعنی از یک سو سوء مدیریت در بحران آب و بی برنامگی رژیم آخوندی بهمراه پروژه های مشکوک سپاه پاسداران در نابودی منابع آب و از سوی دیگر  میزان مصرف آب های تجدید شونده که در ایران بیش از 20 درصد فراتر از استاندارهای بین المللی است، تابلو فاجعه ای را ترسیم می کند که به آن بحران و تنش آب در ایران  می گوییم .
در چنین تابلویی بحران آب به هیولایی برای نظام آخوندی تبدیل شده است. هراس از قیام و خیزش های عمومی که خط سرخ دیکتاتوری ولی فقیه می باشد، عنقریب کاتالیزاتورهایی مانند، آب، فقر، بیکاری و معیشتی بستر های مناسبی برای این خیزش عمومی ارزیابی می شوند.رژیم آخوندی بی محابا از بحران آب در کشور با “بحرانی امنیتی” نام می برد. به گوشه هایی از این وضعیت بغایت بحرانی، وزیر نیرو در  کابینه آخوند روحانی طی سخنانی در مجلس ارتجاع اعتراف کرده است. وی که توسط مجلس ارتجاع احضار شده بود در این رابطه  گفت: ”کمبود آب در برخی مناطق کشور منجر به مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است و در برخی موارد نیز به مسائل امنیتی کشیده شده است“.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس تسنیم
 14 اردیبهشت 1393