م. سروش: به پیش صخره ها فرهاد باشیم

 

بیا تا درد را فریاد باشیم
چو تندر در شب بیداد باشیم

بیا همدل شویم و فارغ از من
ندای مرگ استبداد باشیم

جهان زیباست زیباتر شود هم
ز قید و بند اگر آزاد باشیم

صبوری خواهد این راه نفس گیر
به پیش صخره ها فرهاد باشیم

فراخوان ار دهد تاریخ ما را
همه حاضر دراین میعاد باشیم

بیا تا فارغ از هر بغض و کینه
فقط بیزار از این بیداد باشیم

به رزم این فقیه مار بر دوش
به سان کاوه حدّاد باشیم

هزاران سال در بند و اسیریم
کنون وقت است تا آزاد باشیم

برای نسل فردای وطن ما
رهایی، عشق را بنیاد باشیم

بیا تا همدل و همراه با هم
به فکر میهنی آباد باشیم.