سه دهه بعد از ایران گیت، حالاهمان سراب دوباره، به شکل حسن روحانی پدیدار شده است: این مدره کارنامه عجیبی دارد که عبارت است از: 35 سال خدمت مستمر به جمهوری اسلامی بعنوان دستیار نزدیک خمینی و خامنهای. همچنین، روحانی تنها یکی از شش کاندیدای ریاست جمهوری بود که وارد صحنه شدند درحالی که 678 تن دیگر توسط رژیم رد صلاحیت شدند. روحانی، عامل خامنهای با یک لبخند است که حالاخواستار روابط بهتر با غرب شده است.
البته باید پرسید کدام حاکمی درایران هست که خواهان کاهش تحریمهای غرب که اقتصاد رژیم ایران را غرق کرده، نباشد؟ اما آزمایش و تست میانه روی آنها این نیست که شما ازما چه میخواهید، بلکه دراین است که چه حاضر هستید بدهید؟ بخصوص که تحریمها برای اعمال چندین قطعنامه شورای امنیت ملل متحد وضع شده که خواستار توقف غنیسازی اورانیوم است.
روحانی چه در مقاله اش در واشنگتن پست، چه در سخنرانیاش در سازمان ملل ، از غنیسازی عقب نشینی نکرده. اما تکذیب کرده که این رژیم به دنبال تسلیحات اتمی است. عجب دروغ شفافی - آخر کدام کشور است که در نفت غرق باشد، اما اقتصادش را تنها بخاطر تولید برق اتمی، قربانی بکند؟ آنهم در زمانی که کشورهای پیشرفتهای همچون آلمان دارند این روش تولید برق اتمی را ترک میکنند؟!
پس چنین ادعایی نمی تواند پایه درستی برای مذاکرات موفق باشد.ملاها دنبال مذاکرات موفق نیستند. آنها دنبال راحت شدن از دست تحریمها هستند و بیش از هر چیز دیگر، دنبال خریدن وقت هستند....
دولت (آمریکا) میگوید خواهان عمل است و نه کلمات. بسیار خوب، تنها یک دلیل ساده از حسن نیت بخواهید و بگویید: رژیم ایران از قطعنامهها تبعیت کند. غنیسازی اورانیوم را تعلیق کند و بعد ما صحبت خواهیم کرد.حداقل چنین کاری ساعت را متوقف خواهد کرد. هر کار دیگری، یعنی که دارند با تو بازی میکنند.
واشنگتن پست در پایان مقاله خود با یاد آوری فضیحت ایران گیت، می نویسد: و راستی، آیا شما میدانید که یکی از آن سه ایرانی “مدره” در ملاقات مک فارلین؛ در آن ملاقات اسلحه در ازای گروگانها در تهران در 27 سال قبل، حسن روحانی بود؟!
مثل این که ما (درآمریکا) هیچ موقع از تجربه ها درسی نمی آموزیم!
واشنگتن پست -5مهر92