آقای رئیس
نمایندگان محترم
از حضور در خانة دمکراسی اروپا و دیدار با همه شما خوشوقتم.
ما در حالی گردآمده ایم که فاشیسم دینی حاکم بر ایران در منتهای ضعف و در ماندگی قرار داره جامعه ایران از فرط نارضایتی یک انبار باروت آماده اشتعال است. هیأت حاکمه به جریان های متخاصم تجزیه شده و جنگ قدرت درونی در آستانه نمایش انتخابات ریاست جمهوری به وضعیت انفجاری در جامعه ایران درآمده.
انقلاب سوریه و قیام مردم عراق، اتحاد منطقه ای آخوندها را در آستانه فروپاشی قرار داده است. آنها از امواج تغییر در منطقه خاورمیانه به شدت وحشتزده هستند. پیشروی های داخلی و بین المللی مقاومت این وحشت را مضاعف کرده است. رژیم برای نجات از سقوط محتوم خودش تلاشهای خود را در سه مولفه تشدید کرده است.
از یک طرف برای نجات دیکتاتور سوریه با تمام قوا به کشتار مردم این کشور روی آورده یعنی دخالت فعال در کشتار مردم سوریه دارد کما اینکه با تمامی امکاناتش در برابر قیام مردم عراق برای دفاع از مالکی صف آرایی کرده است.
از طرف دیگر تلاشهای خود را برای دست یابی به بمب اتمی صد چندان کرده و جامعه جهانی را با مذاکرات بی حاصل به بازی گرفته و تا آن جا که می تواند برای این پروژه شوم برای خودش زمان میخرد
اما از همه مهمتر سرکوب و خفقان اجتماعی و سیاسی را در داخل ایران تشدید و به اعدام های جمعی ابعاد جدیدی بخشیده است. هدف کانونی سرکوب از بین بردن مقاومتی است که کلید تغییر را در دست دارد. حمله فوریه به زندان لیبرتی و کشتار اعضای مجاهدین در آن جا، در این راستاست. نابودی اپوزیسیون سازمان یافته بویژه در اشرف و لیبرتی عنصر ضروری برای نجات رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران است.
ما هر لحظه در انتظار فاجعه ای هستیم که زمان آنرا نمیدانیم اما محل وقوع کمپ لیبرتی و قربانیان آن 3100 از اعضای مقاومت در این کمپ هستند. آمریکا در اطلاعیه 11 فوریه وقوع حملات وحشیانه را در هر زمان دیگر محتمل دانست، و دولت عراق تصریح کرد که نمی تواند جلوی سایر حملات مشابه این را بگیرد. ایادی رژیم اعلام کردند دوباره حمله خواهند کرد و اطلاعات مقاومت نشان میدهد که حملات بیشتر رژیم ایران با کمک دولت عراق در حال تدارک دیده شدن است.
اما سوال اصلی این است که راه حل چیست؟ راه حل به روشنی انتقال همه ساکنان به آمریکا و یا یک کشور اروپایی ولو بطور موقت است، تا از آنجا به کشورهای ثالث منتقل شوند، و اگر این امکان ندارد، که به نظر می رسد در این زمان بندی این زمان بندی کوتاه امکان ندارد، تنها راه حل بازگشت موقت به اشرف است. شهری که آنها 26 سال است که با دست خودشان ساخته اند آن جا که می شود گفت در عراق به طور نسبی از امنیت برخوردار است. اما آمریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا ما را به بازاسکان قطره ای متاسفانه ارجاع می دهند و وقتی میپرسیم تکلیف اکثریت عظیمی که در لیبرتی باقی میمانند با موشک و خمپاره چه می شود؟ ما را متهم می کنند که با بازاسکان مخالفیم.
اجازه بدهید این جا مختصری از سابقه امر بگویم: در 4 می 2011 پس از قتل عام 8 آوریل، آقای استیونسون که از عراق بازگشته بود در یک گفتگوی6 -5 ساعته در پاریس طرح اولیه پارلمان اروپا برای انتقال ساکنان به کشورهای ثالث را با من در میان گذاشت و من در آن زمان مجاهدان اشرف را به این طرح متقاعد کردم و از آن زمان برای اجرای این طرح تلاشهای زیادی کردیم. اما از ابتدای 2012 تا روز قبل از موشکباران تنها و تنها 7 تن توسط کشورهای ثالث پذیرفته شدند. و حرکت کردند. سه تن از 8شهید 9 فوریه پناهندگان آلمان بودند که تنها کافی بود سفارت آلمان یک مهر تمدید بر پاسپورت آنها بزند! این همه واقعیت و همه حقیقت پروژه بازاسکان است.
اما متاسفانه همین کشورها با صدور اطلاعیه های مکرر و تضمین سلامت و امنیت ساکنان البته فقط روی کاغذ، آنها را برای انتقال به زندان لیبرتی تحت فشار گذاشتند. اطلاعیه های خانم اشتون با این مضمون را همه بیاد می آورید. یک کر هماهنگ برای فریب ساکنان! و مجاهدان اشرف و لیبرتی. اما بعد از 9 فوریه باید این جا اعلام کنم که دیگر کسی نباید انتظار داشته باشد باز هم فریب بخوریم و با ادامه ریل قبلی به یک فاجعه مجدد خوشآمد بگوییم.
از ابتدای 2012 مقاومت ایران در تیرانا و واشنگتن و ژنو تلاش کرد که دولت آلبانی را به پذیرش همه یا بخش عمده مجاهدان متقاعد کند. این یکی از نمونه های گویاست و من دلم میخواد که این جا قدری توضیح بدهم. به موازات کمیساریای عالی پناهندگان و آمریکا هم همین موضوع را دنبال میکردند. در نوامبر گذشته نماینده دولت آمریکا به ما نوشت که آلبانی 210 نفر را پذیرفته است. نمایندگان ما، نمایندگان هیات مقاومت ایران، اوایل ژانویه امسال به تیرانا رفتند و با نخست وزیر به طور مستقیم ملاقات کردند و تضمین کتبی دادند که همه هزینه های این افراد را یعنی ساکنین اشرف و لیبرتی را مقاومت ایران به عهده می گیرد. تضمین دادند که همه هزینه ها را تامین خواهندکرد آمریکا و آلبانی بدرستی ما را از اعلام این خبر برحذر داشتند تا رژیم ایران وارد موضوع نشود و مانع ایجاد نکند اما سفر 15مارس نماینده ویژه دبیر کل به تیرانا و اعلام خبر پذیرش 210 نفر باید بگویم که شانس پذیرش رقم بزرگ را از بین برد و سوزاند. به نظر ما نماینده ویژه میخواست از این موضوع بعنوان یک ابزار تبلیغاتی برای تحت الشعاع قرار دادن کشتار 9 فوریه و موضوع مبرم و عاجل امنیت آنها در شورای امنیت سوء استفاده کند. یعنی می خواست موضوع مبرم امنیت وحفاظت از آنها را در سایه قرار بدهد. از دسامبر گذشته نمایندگان ساکنان لیست شماره 1 بیماران و کسانی که انتقالشان اولویت دارد را در اختیار سازمان ملل و آلبانی و آمریکا قرار دادند و در انتظار انتقال آنان بودند. و خواستار هر نوع همکاری.
اما بعد از 9 فوریه وضعیت اساسا تغییر کرده است. ساکنان از نظر اخلاقی و سیاسی و انسانی خود را دیگر خود را مجاز نمیدانند لیبرتی را ترک کنند و اکثریت عظیم خواهران و برادرانشان را در آن جا در زیر خمپاره و موشک تنها بگذارند. آنها میخواهند یا بقیه ساکنان همزمان از عراق منتقل شوند یا به اشرف منتقل بشوند که یک امنیت نسبی دارد و بعد از آن انتقال سایر افراد صورت بگیرد.
باید بگویم که در 47 روز گذشته دولت عراق حتی از اقدامات اولیه امنیتی در لیبرتی خوداری کرده. اقدامات بسیار ساده که میتواند تلفات حملات بعدی را بسیار کمتر کند: از جمله بازگرداندن همچنان که آقای استیونسون گفتند 17500 تی وال که بعد از ورود ساکنان اشرف نیروهای عراقی انها را از کمپ خارج کردند، انتقال کلاه ها و جلیقه های حفاظتی و تجهیزات پزشکی از اشرف به لیبرتی، و هم چنین اجازه سازندگی در لیبرتی و بزرگ کردن کمپ لیبرتی برای پایین آوردن خسارت در حملات بعدی که بسیار در چشم انداز و نزدیک است، این حداقل های در دسترسی است که اگر عراق سوء نیت نداشت همان روز اول به همه اینها می توانست جامه عمل بپوشاند. و آنها را اجرا کند.
با این همه علیرغم همه این فشارها من از بیماران و افرادی که انتقال آنها اولویت دارد، شخصا تقاضا کردم علیرغم میل باطنیشون انتقال به آلبانی را بپذیرند. حالا اگر که نماینده ویژه دبیرکل بخواهد آلبانی را بهانه نگهداشتن ساکنان زیر موشک و خمپاره قرار بده و بدون حل مساله امنیت، بازاسکان قطره ای را به ساکنین دیکته کند به کشتار چهارم سوخت میرساند و این را من باید اعلام کنم که هیچکس به آن تن نخواهد داد.
شما به یاد دارید که در تمام سال 2012 ما متاسفانه با یک کر هماهنگ مواجه بودیم از نماینده ویژه شروع میشد و توسط دبیرکل و وزارتخارجه آمریکا و هم چنین خانم اشتون و برخی دولت های اروپایی ادامه پیدا میکرد اونها از ما میخواستند که به ساکنان اشرف دستور بدهیم به زندان لیبرتی منتقل شوند. واقعیت اینه که اونها درک نمی کنند که این افراد خودشان هستند که تصمیم می گیرند. اما در آن دوران در سال گذشته وقتی ما نگرانی های خودمان را در مورد امنیت لیبرتی مطرح میکردیم، امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی را این مخاطبین و مقامات و دولتها به اصطلاح تضمین میکردند و به ما قول می دادند که صددرصد تضمین شده است که البته بعدا معلوم شد که این تضمینها هیچ ارزش و اعتباری ندارد.
حالا متاسفانه مجددا همان کر هماهنگ شروع به کار کرده کر شروع به نواختن کرده است. نامه های کوبلر و سخنرانی بسیار تاسف بار ایشون در شورای امنیت و مواضع وزارتخارجه آمریکا و خانم اشتون. مبنی بر این که دستور بدهید 210 نفر یعنی فقط 6 درصد به آلبانی بروند و 94 درصد را زیر موشک و خمپاره در لیبرتی رها کنید. این دستوری است که الان مجددا همه این مقامات علیه ساکنین آغاز کردند. و من مجددا باید این جا بگویم که آقایان و خانمها زمان آن رسیده که درک کنید و به انتخاب آزادانه ساکنان احترام بگذارید آنها از کسی دستور نمی گیرند ما می توانیم با آنها صحبت کنیم به آنها توصیه کنیم ولی آنها خودشان هستند که تصمیم خودشان را و تصمیم برای خودشان را اتحاذ می کنند.
مارتین کوبلر بجای اینکه در شورای امنیت به این سوالها پاسخ بدهد که امنیت و سلامتی که قول داده بودی راستی چه شد، بجای اینکه گزارش کند دولت عراق از حداقل تدابیر امنیتی در لیبرتی سرباز میزند، بجای اینکه وضعیت اسفناک پزشکی در این کمپ را به اطلاع شورای امنیت برساند، بجای اینکه بگوید باز اسکان سریع و پروژه تی تی ال شکست خورده است، مجددا از ما میخواهد دستور بدهیم افراد اشرف به قتلگاه لیبرتی بروند و افراد لیبرتی هم امنیت خود را فراموش کنند و دل خودشان را به باز اسکان قطره ای خوش کنند و هم چنین بدون هیچ اقدامی در انتظار قتل عام بعدی بنشینند. من بارها به او گفته ام و در این جا هم می خواهم مجددا تکرار کنم که در جنبش ما چیزی با دستور حل نمیشود. اما اگر آقای کوبلر خیلی به فرهنگ دستور دادن و اطاعت چشم بسته علاقمند است، بگذارید به نام بشریت ابتدا به خود او دستور بدهیم که از تجارت خون و بازی با جان انسانها و وادار کردن آنها به تسلیم در برابر فاشیسم دینی دست بردارد این خواسته همه ماست.
و میخواهیم که بلادرنگ جای خود را به یک فرد بیطرف بسپارد که تسهیل کننده جنایت علیه بشریت و بیخانمان سازی اجباری نباشد و 3100 پناهنده را در کورهای به نام لیبرتی زیر خمپاره و موشک حتی بدون کلاه و جلیقه حفاظتی تلنبار نکند. آنچه من بعد از 3حمام خون، به رزمندگان آزادی توصیه میکنم ایستادگی برای احقاق حقوقشان طبق کنوانسیون چهارم ژنو و قوانین پناهندگی است که طبق جزوه راهنمای کمیساریا وقتی که افراد، افراد حفاظت شده مورد حمله قرار میگیرند باید در اسرع وقت به محل امن تر منتقل شوند، آری آنها باید به محل امن تر منتقل شوند و محل امن تر در این شرایط یعنی اشرف.
من از پارلمان اروپا و از دوستان بزرگ مقاومت که در این سالیان همواره کارزار حفاظت از اشرف را همواره رهبری می کردند، میخواهم اجازه ندهند بار دیگر اشرفیها قربانی این فشار ظالمانه و این کر هماهنگ بشوند. بگذارید یک بار دیگر به صراحت از اتحادیه اروپا و خانم اشتون بخواهم که به یک اقدام عاجل دست بزنند. یا ساکنان را موقتاً به یک کشور اروپایی منتقل کنید. یا شرائط بازگرداندن آنها به اشرف را فراهم کنند،
مردم ایران کوشش نمایندگان شجاع پارلمان اروپا در دفاع از مقاومت مردم ایران بویژه رزمندگان آزادی در شهر اشرف ولیبرتی را فراموش نخواهند کرد. و این تلاشها روابط مستحکم آیندة ایران و اروپا را میسازد.
مطمئنم که این روزهای تیره وسخت خواهد گذشت مثل زمستان که گذشت و بهار که آمد و امیدوارم که مثل بهار طبیعت بهار آزادی مردم ایران نیز فرا برسد و ایرانیان بتوانند یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، مبتنی بر برابری زن و مرد و جمهوریی که به همه آزادیهای انسانها از هر قوم، از هر نژاد، از هر زبان، با هر مذهب و با هر عقیده یی احترام بگذارد با تشکر از همه شما.