آسوشیتدپرس : خامنه ای در نزاع و کشمکش سیاسی عمیق‌تری قدم می‌گذارد

دبی - رهبر عالی ایران قرار بوده است که در چشمان هوادارانش بسیاری از چیزها باشد: مرشد روحانی، حافظ انقلاب اسلامی، یک قطب نمای معنوی بالاتر از نزاع و کشمکش معمولی. داور سیاسی بودن جزو اینها نبوده است. ولی درحالی‌که تهمت زنی سیاسی قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری ماه ژوئن برای انتخاب یک جایگزین برای محمود احمدی‌نژاد وجه سنگین تری به خود می‌گیرد این موضوع [داور سیاسی بودن] نقش غیرمعمولی است آیت‌الله علی خامنه‌ای [ برای خود] برگزیده است.
خامنه‌ای روز شنبه در گزنده‌ترین سرزنش خود علیه احمد نژاد به‌خاطر حملات فزاینده او علیه رقبایش [کار وی را] با غرولند کردن ”بد، اشتباه و نامناسب ”توصیف کرد....
خامنه‌ای سپس علی لاریجانی رئیس مجلس را به‌خاطر توهین علنی به احمدی‌نژاد در واکنش به [پخش] نوار توسط احمد نژاد مورد سرزنش قرار داد...
در ایران سیاست تند و خشن موضوع جدیدی نیست، جایی که پارلمان و دولت انتخاب شده می‌تواند در عالم قیاس منازعه‌های واشنگتن را آرامش بخش نشان بدهد.
تهدید قدرت واقعی در ایران نیز نا محتمل است: آخوندهای حاکم و حافظان آنها به رهبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. اما این خشونت کریه عمیق شونده در داخل ایران نشانگر اهمیت انتخابات ریاست‌جمهوری 14ژوئن دارد، و این‌که این انتخابات چگونه می‌تواند نظم سیاسی تهران را تغییر دهد.
خامنه‌ای به‌دنبال فرو نشاندن این کشمکش سیاسی است، چون این می‌تواند علامتی از ضعف در برابر غرب در مذاکرات هسته‌یی که قرار است هفته آینده دوباره شروع شود، محسوب شود. خامنه‌ای هم‌چنین می‌خواهد هرگونه شکاف در شکایات اجتماعی بر سر مشکلات اقتصادی که به‌خاطر تحریمهای در حال گسترش به وجود آمده را بند بیاورد. همزمان اگر دخالت جدید خامنه‌ای در فرو نشاندن این لرزشهای فزاینده که احمدی‌نژاد کانون آنها است شکست بخورد، خامنه‌ای با خطرات ضرباتی به چهره‌اش روبه‌رو خواهد شد...
اما احمدی‌نژاد هیچ علامتی از عزیمت به یک دوران بازنشستگی ساکت بعد از پایان دور دوم و نهایی خود، از خود بروز نمی‌دهد. این احتمال چیزی را ظاهر می‌کند که ایران به ندرت شاهد آن بوده است: یک عامل غیرقابل کنترل سیاسی که می‌تواند متحد و حامیانی در سطح اجتماعی جذب کند که زندگی را برای رقبایی مانند لاریجانی سخت نماید...
خامنه‌ایی در دو سال گذشته به‌طور شدیدی به احمدی‌نژاد به‌خاطر به چالش کشیدن اختیارات وی فشار آورده است.به‌عنوان تاوان احتمالاً آخوندهای حاکم مانع هر حامی کلیدی احمدی‌نژاد در انتخابات خواهند شد و در عوض فردی را که در طرف خامنه‌ای بوده است را به صحنخواهند آورد. چون رابطه خامنه‌ای با احمدی‌نژاد از رابطه‌ای گرم به رابطه‌ای سرد و بعد بی‌درنگ به خصومت کشیده شده است.
هم زمان در حالی که احمدی‌نژاد به آخرین ماه‌های خود در مقام ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شود بسیار مشتاق است تا ضرباتی را به رقبای خود بزند.
سوزن مالونی یک متخصص در امور ایران در بنیاد بروکینز مستقر در واشنگتن گفت، ”ما در حال مشاهده ناپایداری و تزلزلات جدیدی در صحنه سیاسی داخلی ایران هستیم“.. [در این رابطه] هیچ مدرکی واضح‌تر از خامنه‌یی وجود ندارد، فردی که هواداران تندروی وی فکر می‌کنند او تنها به خدا پاسخ می‌دهد. اما به نظر می‌رسد که حتی او هم نمی‌تواند توفانها و گردبادهای تند سیاسی ایران را با فرمان‌های کم نظیر و به‌طور فزایند‌ه‌یی تند و تیز که از بالا می‌دهد را آرام نماید.
این امر نشان‌دهنده سیر نزولی جایگاه خامنه‌یی و آخوندهای حاکم در مشخص نمودن آهنگ سیاسی داخل ایران است، و این می‌تواند بالاترین میراث سیاسی احمدی‌نژاد به‌خاطر مخالفت او در زمانی که بر سر کار بود و نقش مزاحم و آزار دهنده‌ا‌ی که بعد از کنار رفتن در همین سال خواهد داشت، باشد.
اصلی‌ترین نگرانی خامنه‌ای این نیست که آیا اپوزیسیون می‌تواند بعد از ضربه‌ای که بعد از ناآرامی‌های انتخابات سال 2009 خورد دوباره سازمان‌یافته شود یا نه. رهبران آن در بازداشت خانگی هستند و فعالان می‌دانند که اگر به خیابانها بازگردند با مجازاتی انتقام جویانه روبه‌رو خواهند بود.
در عوض به نظر می‌رسد خامنه‌ای حس می‌کند که قوانین مقرر صحنه سیاسی داخل ایران در معرض خطر قرار دارد.
ابتدا احمدی‌نژاد بود که با به چالش کشیدن اختیارات خامنه‌ای بر سر انتخاب مقام بسیار قدرتمند وزارت اطلاعات در سال 2011 تابو شکنی کرد و بلادرنگ برای خود دشمنان سیاسی تراشید. از آن پس خامنه‌ای به‌رغم رسم دور بودن رهبر عالی از امورات روزانه، رفته رفته قاطی این موضوع گردید...
از زمانی که نیروهای امنیتی تظاهراتهای بعد از انتخاب مجدد احمدی‌نژاد را سرکوب کردند رابطه میان احمدی‌نژاد و خامنه‌ای شروع به از هم گسستن کرد. احمدی‌نژاد از این‌که مجبور بود تا در برابر آخوندهای حاکم که تمامی تصمیم‌گیری‌های سیاسی و سیاست کاری را تحت کنترل داشتند نقش درجه دو داشته باشد به‌طور فزاینده‌یی در واکنش خشمگینانه‌یی بود. در آوریل سال 2011 وقتی که احمدی‌نژاد در اعتراض به منصوب کردن رئیس اطلاعات توسط خامنه‌ای به مدت 10روز نشستهایش را بایکوت کرد، [بدینوسیله] دربهای طغیان را گشود.
دهها تن از متحدان سیاسی احمدی‌نژاد بازداشت و یا به حاشیه رانده شدند، این امر به‌طور موثری مانع حضور یکی از افراد مورد حمایتش [نوچه‌هایش] در انتخابات ژوئن می‌گردد. همزمان این امر باعث روشن‌تر شدن اقبال سیاسی برای رقبای احمدی‌نژاد مانند لاریجانی سخنگوی پارلمان شده است…
اما به نظر می‌رسد که احمدی‌نژاد در حال آماده شدن برای جنگ قبل از انتخابات است. او در هفته گذشته چند گرد‌هم‌آیی را که به‌عنوان کمپینهای غیررسمی برای بالاترین دستیار خود، اسفندیار رحیم مشایی تفسیر شد،هدایت کرد. به نظر می‌رسد که این کار برای به چالش کشیدن مقامات ناظر انتخابات، که یا باید او را تأیید کنند و یا رد کنند، باشد.
سوزان مالونی تحلیلگر بنیاد بروکینگز گفت، ”احمدی‌نژاد یک شخصیت سیاسی است که دارای ته مانده‌ای از یک پایگاه اجتماعی است که زیربنا سیاسی اوست. او محل دفن تمامی اجساد را می‌داند و به‌شدت مشتاق صحبت کردن [در مورد این رازها] است. این احمدی‌نژاد را تبدیل به خطرناک‌ترین مرد در جمهوری اسلامی می‌کند“.

خبرگزاری آسوشیتدپرس  ـ 17فوریه 2013
بقلم برایان مرفی