پاتک باند مشایی به منصور ارضی

به دنبال حمله مداح بیت خامنه ای، منصور ارضی، به باند مشایی و فتوای قتل وی، باند رقیب به پاسخگویی دیگری برآمده و  به نقل از خسرو معتضد به منصور ارضی مینویسد: ”مگر اینجا تگزاس و آریزوناست که جایزه تعیین می‌کنید؟“

به گزارش شبکه ایران  وابسته به باند احمدی نژاد- مشایی ، ”بعد از تعداد زیادی از اهل فرهنگ و سیاست که به تقبیح سخنان منصور ارضی در صدور فتوای اعدام یک مسلمان پرداختند به تازگی خسرو معتضد نیز در یادداشتی با عنوان «تحت تعقیب» درباره سخنان اخیر منصور ارضی سخن گفته و می‌گوید برادر مداح ما در این دوره وانفسا، باید مردم را از زن کشی و بچه کشی و شوهرکشی و مردم آزاری بازدارد، نه این‌که خود بیاید و فتوای قتل بدهد!“

 بخشهایی از گفته‌های معتضد را به‌نقل از قدس می‌خوانید:
”جای رسیدگی به اتهامات دادگستری است
صحبت از تعیین جایزه Wanted برای یک مقام بلندپایه دولتی، از سوی یک مداح این روزها نقل محافل شده است. مردی رئیس دفتر رئیس‌جمهوری است. اگر این شخص مرتکب جرایمی‌شده است جای رسیدگی به اتهامهای او دادگستری است، دیوان کشور است، قوه قضاییه است. آخر آقای منصور ارضی چه مقام سیاسی، دولتی، قضایی و امنیتی است که حکم و فتوای قتل برای آن شخص صادر می‌کند و قول می‌دهد دیه خون طرف را هم بپردازد؟ مگر می‌توان در تکیه نشست و فتوای قتل مردم آن هم یک مقام دولتی را داد. من جز یک نشست که در جلسه بررسی غرامات جنگ اول و دوم جهانی (مقدمه‌ای برای طلب دریافت غرامت از عراق به‌خاطر راه‌اندازی جنگ هشت ساله) اسفندیار رحیم مشایی را دیدم، سابقه آشنایی با او را ندارم. از این رو نمی‌توان به بنده برچسب علاقه به جریان انحرافی و ذالک را چسباند.
از مداح اهل بیت انتظار نمی‌رفت این طور حرف بزند
من هیچ از یک مداح اهل بیت (ع) انتظار نداشتم، این‌گونه حرف بزند. این دوست محترم باید به کار ارزشمند خود بپردازد. برادر مداح ما در این دوره وانفسا، باید مردم را از زن کشی و بچه کشی و شوهرکشی و مردم آزاری بازدارد، نه این‌که خود بیاید و فتوای قتل بدهد. من درصدد دفاع از رئیس دفتر ریاست جمهوری نیستم، اما تهدید مردم کار خوبی نیست و به ویژه از سوی کسی که مداح و ذاکر دین است.
احتمالاً حاج منصور ماجراری ترور رزم‌آرا را شنیده!
این آقای مداح، شاید شنیده یا در جایی خوانده که مرحوم آیه ا. کاشانی روزی که سپهبد رزم آرا عزم جزم کرده بود، جنبش ملی کردن صنعت نفت ایران را در ریشه بخشکاند و انگلیسیها هم او را مجبور کرده بودند، آن قانون ملی را در کمیسیونهای مجلس مدفون سازد، روزی در حیاط خانه خود با ناله و شیون گفت: «مصریها «نقراشی پاشا» نخست وزیر دست‌نشانده انگلستان را کشتند و مصر را از شر او رها کردند. آیا یک وطن خواه پیدا نمی‌شود که غیرت داشته باشد و ما را از شر یک دست‌نشانده انگلیس آسوده کند». آن شخص که تحت تأثیر آیه ا… کاشانی قرار گرفت پیدا شد و یکی دو سه هفته بعد رزم آرا که بسیار به خود مغرور بود، ترور کرد. آن هم در صحن مسجد سلطانی آن روز. اما آیه ا… کاشانی مجتهد و از عالی ترین مراجع عتبات درجه اجتهاد خود را گرفته بود.
این چه ربطی دارد به جناب مداح؟
وانگهی دولت ایران در آن روزها با انگلیس به‌عنوان دشمن طرف بود. این چه ربطی دارد، به جناب مداح که نه مجتهد است و نه می‌تواند فتوا بدهد و زمان نیز زمان دیگری است. کشور ما اکنون زیر نام نظام جمهوری اسلامی است، ولی‌فقیه در رأس آن قرار دارد. این‌گونه گفته‌ها ایران را در انظار عالمیان خوار و خفیف می‌کند.
خارجیها با دیدن و شنیدن این سخنان و کارها ما را مسخره می‌کنند
اگر جمهوری اسلامی ایران باید شأن و مقامی داشته باشد، مدعیان علاقه به نظام در هر مقام و هر رده ای، باید احترام آن را خودشان - بیش از هرکس دیگر- به‌جا آورند. خارجیها با دیدن و شنیدن این سخنان و کارها ما را مسخره می‌کنند. شأن و مقام نظام در نظرشان کاسته می‌شود. می‌گویند این چه نظامی است که یک مداح در این کشور برای سر رئیس دفتر ریاست جمهوری جایزه می‌گذارد.
مگر این‌جا تگزاس و آریزوناست؟
حاجی آقای منصور ارضی! شما در همان نوحه‌ها و مداحی های خودتان می‌توانید آنقدر مثالهای گویا بزنید که به گذاشتن جایزه و ...“