نمک مجلس بر زخم دریاچه ارومیه: عملیات نجات منتفی شد!

یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع در مخالفت با این طرح،پیشنهاد کرد که به جای تخصیص بودجه، به کشاورزان زیاندیده از خشک شدن دریاچه ارومیه پول بدهید بروند کار دیگری کنند!

به گزارش عصرایران 26 مرداد ، در حالی که سال هاست ناقوس مرگ "نگین فیروزه ای ایران" نواخته شده ، سرانجام نمایندگان مجلس ارتجاع نیز صدای آن را شنیدند و طرح دوفوریتی انتقال آب به دریاچه ارومیه برای نجات آن را در جلسه علنی روز سه شنبه خود بررسی کردند و البته ای کاش اصلاً به این موضوع وارد نمی شدند و نمک به زخم دریاچه ارومیه نمی پاشیدند تا این دریاچه ملی به درد خود بمیرد !
واقعاً چه کسی فکر می کرد که نمایندگان مجلس طرح دوفوریتی نجات دریاچه را رد کنند و با بی تفاوتی شاهد مرگ آن باشند؟!

جلسه بررسی طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه ، نشان دهنده واقعیت های فاجعه باری در مجلس هشتم بود.
غلبه نگاه های منطقه ای بر رویکردهای ملی در این جلسه به طرز مشمئز کننده ای خود را نشان داد ؛ آنجا که یکی از نمایندگان در مخالفت با این طرح ،خطاب به نماینده های ارومیه گفت: اگر مردم منطقه شما مدتی است مشکل زیست محیطی دارند ، جنوبی ها مدت هاست که چنین مشکلاتی دارند!

... و کسی نگفت که چرا نگاه "منطقه من و منطقه تو" را در مجلس حاکم می کنید؟ مگر شما نمایندگان کل ملت ایران نیستید؟ اگر جنوبی ها مشکلات زیست محیطی دارند - که دارند - موظفید مشکل آنها را هم حل کنید نه این که چون از عهده حل مشکل جنوب بر نمی آیید ، بقیه کشور را نیز بی خیال شوید.

اگر امروز نماینده شرق کشور ، برای حل مشکل غرب کشور مساعدت نکند و بگوید به من چه؟ ، فردا هم نماینده فلان استان غربی ، در برابر مشکل شرق نشینان بی خیال می شود! آیا با چنین گسستی می توان نگاه کلان به مشکلات کشور داشت؟
انگار بعضی نماینده ها در سال پایانی مجلس ، هنوز فرق مجلس شورای اسلامی را با شورای شهر و شورای مجله نفهمیده اند!

امروزه در جهان ، مسائل زیست محیطی جتی با نگرش کشوری هم بررسی نمی شوند و یک نگاه کلان جهانی به آن وجود دارد که حتی دولت ها را از برخی تصرفات زیانبار در محیط زیست درونی خودشان نیز بازمی دارد یا به آنها در حل مشکلات کلان زیست محیطی شان کمک می کند زیرا علم ثابت کرده است که اگر مثلاً در جنگل های آمازون ، اتفاقی بیفتد ، آثار آن در اقلیم های دوردست جهان نیز قابل اندازه گیری خواهد بود.

اما در مجلس ما ، طوری با این مساله برخورد کردند که انگار چون اسم دریاچه ارومیه است ، خشک شدن دریاچه هم مشکل خاص مردم شهر ارومیه است و نه یک بحران واقعی در ابعاد ملی که کمترین اثر آن ، ریزگردهای نمکی خواهد بود که چندین استان را در خواهد نوردید!

نمایندگان مجلس ، به دو فوریت این طرح رأی ندادند تا طرح نجات دریاچه ارومیه ، به انتهای نوبت بررسی طرح ها و لوایح برود و ای بسا موقعی نوبتش برسد که دیگر نشانی از بزرگترین دریاچه داخلی نمانده است.
این ماجرا یادآور آن حکایت تاریخی و معروفی است که می گویند در یک روز سرد زمستانی ، همسایه ای برف های پشت بام خانه خود را در حیاط خانه مجاور ریخت و کار به شکایت کشید و دادگاه ، یکی از روزهای تابستان سال بعد را برای بررسی شکایت تعیین کرد ، زمانی که اصلاً برفی در کار نبود!