سخنرانی پرفسور آلخو ویدال کوادراس
عصر شما بخیر، برای من افتخاری بزرگ است که در این گردهمایی بزرگ در استکهلم شرکت میکنم و از بودن در کنار دوستان فراوانی از سوئد، ایران، نروژ و سایر نقاط اروپا لذت میبرم تا همبستگی خود را با مردم ایران که تحت ستم دیکتاتوری ملایان و پیامدهای جنگ آنها رنج میبرند، ابراز کنیم.
امروز گردهم آمدهایم تا سالگردی ربوده شده اما الهامبخش را در تاریخ معاصر ایران گرامی بداریم.
چهل و چهار سال پیش، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، نیم میلیون ایرانی شجاع خیابانهای تهران را پر کردند؛ نه با اسلحه، بلکه با امید.
نه برای تحریک به خشونت، بلکه برای مطالبه آزادی. صدای آنها پژواک فریاد جاودانه آزادیخواهی در برابر خیزش استبداد دینی بود.
پاسخی که دریافت کردند، عدالت نبود. قتلعام بود. به دستور آیتالله خمینی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قتلعامی از غیرنظامیان بیسلاح، شامل مردان، زنان و کودکان، به راه انداخت.
آن روز، ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تنها روزی برای سوگواری نبود، بلکه روز تولد مقاومت بود.
امروز ما در اینجا هستیم، بهعنوان شرکتکنندگان در این مقاومت، تا از میلیونها ایرانی که برای آزادی و دموکراسی در کشورشان مبارزه میکنند حمایت کنیم، ایرانی که خواهان انتخابات آزاد و عادلانه، برابری زن و مرد، صلح و ثبات در خاورمیانه، احترام به حقوقبشر، آزادی دین، روابط دوستانه با غرب و ایرانی غیرهستهیی هستند.
جنگی که مردم ایران امروز از آن رنج میبرند، نتیجه دههها فریبکاری و پافشاری ملایان بر دستیابی به سلاح هستهیی است. این هرگز آرزوی مردم ایران نبوده است.
این همواره وسواس مالیخولیایی ملایان و رهبر آنها، علی خامنهای بوده است، که میلیاردها دلار را برای دنبالکردن این هدف جنونآمیز خرج کردهاند، بهجای آنکه آن را صرف رفاه شهروندان ایران کنند.
بله، دوستان من، مبالغ هنگفتی پول که از منابع طبیعی سرشار ایران به دست آمده، از چهل و شش سال پیش که ملایان به قدرت رسیدند، در جنگافروزی، تروریسم، تجاوزگری و تأمین مالی حماس، حزبالله و شبهنظامیان شیعه در عراق، سوریه و یمن هدر رفته است.
و چه میتوان گفت درباره همکاری نزدیک میان رژیم تمامیتخواه ایران و روسیه پوتین؟
هر جا که جنگ، خشونت، سرکوب مردم، تروریسم و ستم هست، ما دست پنهان دموکراسیستیز ایران را مییابیم.
این رژیم سمی است که خاورمیانه را ویران میکند و اثرات مرگبار خود را به سراسر جهان صادر میکند.
باور کنید، دوستان عزیز، آوردن دموکراسی و آزادی به مردم ایران و پایان دادن به این رژیم شرور و هیولاصفت که هر ساله هزاران ایرانی را اعدام، شکنجه و زندانی میکند، تنها یک ضرورت ژئوپولیتیکی نیست، این یک وظیفه اخلاقی است.
ما در انجام این وظیفه کوتاهی نخواهیم کرد. ما در برابر خطرات، تهدیدها و ناامیدیها از آن دست نخواهیم کشید. ما بر ترس، اضطراب و خستگی غلبه خواهیم کرد.
ما به حرف بزدلان و تسلیمشدگان گوش نخواهیم داد. ما مقاومت خواهیم کرد تا پیروزی نهایی، تا روزی که بتوانیم به تهران سفر کنیم و مردم ایران را در آغوش بگیریم، در شادی آزادی، کرامت و انسانیت.
و زمانی که آن روز فرخنده فرا برسد، ما تسلیم نفرت و انتقام نخواهیم شد.
ما همچون قاضیان نفرتانگیز امروز که ایران را شهادتی کردهاند، رفتار نخواهیم کرد. ما عدالت و تنها عدالت را بهکار خواهیم بست، در بهترین روحیه آشتی و برادری میان همه ایرانیان.
ایران شایسته زندگی بهتری است. این مأموریت ما بهعنوان اروپاییان، همراه با دوستانمان در مقاومت ایران و رهبرشان، مریم رجوی، است که آن را ممکن سازیم. هنوز هم چهرههای برجستهیی در سیاست اروپا هستند، رئیسجمهور فرانسه، امانوئل ماکرون، یا نماینده عالی سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا، کایا کالاس، که بار دیگر خواهان گفتگو و مذاکره با رژیم ایراناند، گویی از تجربیات تلخ گذشته چیزی نیاموختهاند.
سازش و امتیاز دادن در برابر ملایان بیفایده است. آنها فقط زمان میخرند و هرگز به تعهدات خود پایبند نیستند.
آنها برنامه هستهیی نظامی خود را ادامه میدهند. آنها گروگان میگیرند تا از دولتهای غربی باجگیری کنند. آنها دست به ترور مخالفانشان در خاک اروپا میزنند، و من میدانم دارم درباره چه صحبت میکنم.
و آنها ما اروپاییها را ضعیف، ترسو و سادهلوح میدانند. بیپرده بگویم، به ما میخندند، و دلیل خوبی هم برای این کار دارند.
چیزی که نخبگان سیاسی و دیپلماتیک اروپا باید بفهمند این است که تنها راهحل واقعی برای ایران، سقوط دیکتاتوری ملایان و جایگزینی آن با یک دموکراسی واقعی است.
هر چیز دیگری صرفاً نقش بستن طرحی بر شنهایی است که موج دریا آن را خواهد شست و راهی برای تداوم رنج مردم ایران.
مردمی که در فقر، سرکوب، فاجعه زیستمحیطی و تحقیر دائمی مدفون شدهاند. دوستان عزیز، زمان آن فرا رسیده که از شر بدترین گروه غارتگران، افراطیها، جنگطلبان و جنایتکارانی که جهان از زمان جنگ جهانی دوم به خود دیده، خلاص شویم.
این رژیم در لحظهای از ضعف شدید قرار دارد. سوریه را از دست دادهاند. مهرههای اصلی حماس و حزبالله نابود شدهاند، و همینطور فرماندهان اصلی سپاه و ارتش.
تأسیسات هستهیی آنها بهشدت در اثر جنگی که خود بهشکل غیرمسئولانهای آغاز کردهاند، آسیب دیدهاند، و حملات به زیرساختهای اصلیشان ادامه خواهد داشت.
اگر همه اینها را با سطح بالای اعتراضات و ناآرامیهای مردمی در نظر بگیریم، کاملاً روشن است که پنجرهای برای تغییر واقعی در ایران باز شده و از دستدادن این فرصت، اشتباهی مرگبار خواهد بود.
در همه پایتختهای اروپایی، در واشینگتن و بروکسل، تصمیمگیران باید به یاد داشته باشند که هزاران قربانی ماشین کشتار رژیم آخوندی ایران، و هزاران قربانی دیگری که در صورت ادامه بقای این رژیم ستمگر در آینده اعدام یا ترور خواهند شد، بر وجدان آنها سنگینی خواهد کرد.
ما، البته در تعهد خود به مردم ایران و مبارزه آنها برای دموکراسی، آزادی، عدالت و استفاده صحیح از ثروت عظیم کشورشان که متعلق به همه آنهاست و نه مشتی آخوند که هر روز به نام خدا، به خدا توهین میکنند، هرگز دست نخواهیم کشید.
مرگ بر ملایان. زنده باد مقاومت ایران.
و زنده باد ایران نوین، آزاد و دموکراتیک. بسیار سپاسگزارم. دوستان عزیز، اکنون پس از من، با خوشحالی به تماشای ویدیویی خواهیم نشست که در آن رهبر عزیز مان، مریم رجوی، خطاب به ما سخن خواهد گفت. متشکرم.