خامنه ای درمانده – اعتراف به  بحران سرنگونی

 

ولی فقیه کودک کش در تازه‌ترین سخنان خود برسر قبر خمینی ملعون، انچه  که نباید می گفت را به بیرون ساطع نمود.
سخن از وجود بحران سرنگونی در نظامی پوشالی است که راس آن یک دیکتاتوری عنان گسیخته با زیر مجموعه های عظیم اطلاعاتی، امنیتی و سرکوبگرانه قرار گرفته دارد. 
به یقین عدم اطلاع رسانی برای همگان از حضور وی در این مراسم و نیز عدم پخش مستقیم سخنان وی از رادیو و تلویزیون حکومتی ترجمان وحشت رژیم از جامعه دردمند ایران می باشند.
وی و عوامل دستچین شده سپاه مردم کش، بسیج سرکوبگر و آخوند های ریز و درشت حکومتی  در این مراسم، ده ها بار آدرس دشمن اصلی خود را با شعار « مرگ بر منافق» به بیرون ساطع نمودند. 
بدین سان خامنه ای  بر واقعیتی بنام وجود یک آلترناتیو قدرت مند در ایران که اکنون به خنجری در گلوی حکومت و خاری در چشم ابواب جمعی استمالت تبدیل شده اعتراف می نماید.
ولی فقیه کودک‌کش در این سخنان از جمله می گوید: « توجه کنید همه توجه کنند آخرین تلاش دشمن البته تا حالا آخرین تلاش تا حالا در آینده کارهایی خواهند داشت آخرین تلاش دشمن همین اغتشاش‌های پاییز گذشته بود.
پادویی‌اش را به وسیله تعدادی عناصر خائنی که پشت به وطن کرده بودند انجام دادند... یک عده هم پیاده‌نظام اینها بودند». ( سایت حکومتی میزان ۱۴ خرداد ۱۴۰۲) 
بر این واقعیت که خائن تر و وطن فروش تر از وی و بادمجان دورقاب چین های رژیم در تاریخ ایران وجود نداشته است، هیچ ایرانی آزاده ای در خود  شک و تردید راه نمی دهد. 
کافی است تا نیم نگاهی به ماحصل حکومت ننگین آخوندی طی چهار دهه گذشته، وضعیت بحرانی در زمیمه فقر و فلاکت، اقتصاد ورشکسته ، بحران های عظیم انسانی، معیشتی، محیط زیستی و یا سقوط ارزش پول ملی در دیکتاتوری ولی فقی انداخته تا بدین سان به ابعاد وطن فروشی و خیانت های وی و آخوند دزد و فاسد برسیم.

وی در ادامه آدرس دشمن اصلی خود را که طی قریب چهل سال گذشته به کمتر از سرنگونی این رژیم ضد ایرانی، رضایت نداده، اینگونه به بیرون ساطع می کند: « حرکت مسلحانه داخل خیابان‌ها را ترویج کردند، با سلاحهای قاچاق اراذل و اوباش‌شان جوان دانشجو یا طلبه بسیجی یا عنصر انتظامی یا عنصر بسیجی را توی خیابان جلوی چشم مردم با شکنجه به‌قتل رساندند و شهید کردند».

وی برای هزارمین بار با « اراذل و اوباش» نامیدن معترضین و قیام آفرینان، یکبار دیگر عمق کینه حیوانی اش را به جامعه دردمند ایران به نمایش گذاشت. همچنین ترجمان جملات فوق نیز به معنای اعتراف به واقعیت دیگری بنام « فعالیت های انقلابی » از سوی کانون های قهرمان شورشی در سراسر کشور می باشد.  

به یقین ردیف کردن فعالیت های روزانه این کانون های قهرمان که صد البته در « بولتن های محرمانه » حکومت درج می شوند ، تاثیرات عمیق خود را بر روح و روان دیکتاتوری مالیخولیا گرفته،  باقی گذاشته است.

دراین راستا نیز باید یادآور گردید که ولی فقیه درگل نشسته بخوبی بر ابعاد مقبولیت و محبوبیت سازمان مجاهدین خلق و بویژه شخص خانم رجوی، بعنوان یک نیروی دموکرات و مسلمان در ایران واقف است.
 بکارگیری الفاظی مانند « اسلام التقاطی» که شاه خائن  نیز از آن با کلماتی مانند « مارکسیست های اسلامی » نام می برد، تنها با هدف گذاشتن مرهم بر زخم های بی درمان آخوند های مرتجع می باشد. 

سوت زدن خامنه ای در تاریکی در حالی است که اکنون دیگر شعار « مرگ بر خامنه ای » و یا « خامنه ای ضحاک، می کشیمت زیر خاک » به « نقل و نبات » مردم برای شیرین نمودن زهر ولایت تبدیل شده است. 

 

برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید