مذاکرات وین – لکوموتیو بدون سوخت

 

از فردای شکست مذاکرات اتمی وین بر سر جاه‌طلبی‌های رژیم آخوندی شاهد دو اقدام از سوی اتحادیه اروپا برای «نجات» گفتگوها و رسیدن به «نیمه» توافقی حتی نیم‌بند می‌باشیم.

در حالیکه انریکه مورا، نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات ماه گذشته با دستانی خالی از تهران به بروکسل بازگشت، حال شاهد سفر از پیش اعلام‌نشده مسئول سیاست خارجی این پیمان به ایران با هدف رام کردن «گراز چموش ولایت» و بازگشت به میز مذاکرات می‌باشیم.

جوزف بورل در توئیتی ازجمله اعلام کرده است که طی سفر خود به ایران، بر سر دو موضوع «از سرگیری مذاکرات اتمی» و موضوع «اتباع اروپایی» که از سوی رژیم آخوندی به گروگان گرفته شده‌اند، گفتگوهایی انجام داده است.

همچنین این سفر پس‌ازآنکه رابرت مالی نسبت به تمایل ایالات‌متحده برای ادامه گفتگوها و دستیابی به احیای برجام ابراز تمایل نموده، صورت گرفته است. بدین‌سان اتحادیه اروپا با این قدم تلاش دارد تا برای آخرین بار لکوموتیو مذاکراتی را که سوخت آن ماه‌ها است به پایان رسیده به راه اندازد.!

میانجیگری اتحادیه اروپا میان دیکتاتوری ولی‌فقیه و ایالات‌متحده در حالی است که رژیم آخوندی از فردای بروز جنگ در اوکراین و با پیدایش بحران غذا و انرژی در این قاره بزرگ، عملاً در صف روسیه قرارگرفته است، امری که به‌هیچ‌وجه خوشایند ۲۷ کشور عضو در این پیمان نمی‌باشد.

این صف‌بندی نیز در منطق خود مجموعه‌ای از شکاف‌ها و اختلافات میان رژیم آخوندی و بروکسل را به همراه دارد، که به‌یقین بر روند مذاکرات اتمی تأثیر قابل‌توجهی خواهد گذاشت.
یک نمونه این واقعیت را باید در سخنان پاسدار امیرعبداللهیان، وزیر خارجه حکومت پس‌ازآنکه وزیر خارجه روسیه اعلام کرد: «از فهم درست ایران از جنگ اوکراین متشکریم»، جستجو نمود.

امیرعبداللهیان در رابطه با فردای هرگونه توافق احتمالی بر سر احیای برجام می‌گوید: «اگر قرار است همه طرف‌ها به برجام برگردند، پس باید به گونه‌ای عمل شود که روسیه هم نفع خودش را ببرد». (سایت حکومتی عصر ایران ۳ تیر ۱۴۰۱)

ترجمان این جملات بدان معنا است که رژیم آخوندی امکان هرگونه تحقق برای احیای برجام را به شروطی ازجمله «نفع» طرف تجاری خود منوط کرده است، امری که در منطق خود باسیاست‌های کلی نه‌تنها در اتحادیه اروپا، بلکه ایالات‌متحده نیز به دلیل وجود تحریم‌های سنگین اقتصادی، مالی، بانکی، نفتی، گازی و انرژی علیه روسیه در تضاد آشکار است.
بدین‌سان از هم‌اکنون می‌توان پیش‌بینی نمود که خامنه‌ایِ زهر خورده به دلیل وجود بحران‌ها و مجموعه بن‌بست‌های رژیم، نه راه همکاری، بلکه راه «تقابل» با جامعه بین‌المللی را همچنان ادامه خواهد داد.

در این راستا نیز راه‌اندازی این دور از گفتگوهای به‌ظاهر «سازنده» از سوی ولی‌فقیه صرفاً تلاشی برای ادامه همان سیاست پیشین، یعنی خرید وقت و بازی دادن طرف‌های مقابل با هدف کم نمودن فشارها برحکومت از جمله قطعنامه اخیر از سوی شورای حکام، می‌باشد.