جمشید پیمان: چند نکته برای مهرگان و پیروزی کاوه، مردم و فریدون بر ضحّاک:

 

 

سی مهر

نکته‌ی‌نخست ــ «حقیقتِ مهرگان و ضحّاک و کاوه»:

جنبش کاوه برابر ضحاک در خرداد آغاز شد و در مهرماه به پیروزی رسید. نتیجه می گیریم:

پیش ستمگر کوتاه بیائی، فقط عمرش را دراز می کنی.

بر او اگر بشوری، پنج ماهه کارش تمام می شود!

نکته‌ی‌دوم ــ «برابر ستم‌گر ایستادن و شوریدن، نه سازش یا گریختن»:

با خواهش و تمنّا، نه ستمی پایان می‌پذیرد و نه ستمگری دادگر می شود.

بر ستم‌کار باید شورید!

نکته‌ی‌ سوم ــ «در پیوند با ستم، چه کسی زشت‌کارتر است؟»:

شاگردی از پیرش پرسید:

کار اهریمن زشت‌تر است یا ستم‌کار؟

پیر فرمود:

ستم‌دیده‌ای که به بیداد ستم‌کار تن می‌دهد و با هیزم خاموشی،آتش ستم او را می افزاید،از هردوی آنها زشت‌کارتر است!

نکته‌ی چهارم ــ «امروز ایران و روزگار چیرگی ضحّاک»:

زیان سامانه‌ی بی‌سامان و پریش‌کار و روان‌پریش جمهوری اسلامی برای ایران امروز،بسا بسا بیش از زیان ضحاک به ایران روزگار کاوه و فریدون است! بنابراین ایستادگی و شورش به در برابر جمهوری اسلامی باید بسا بسا بزرگ‌تر و گسترده تر از آن روزگار باشد! 

نکته‌ی پنجم ــ «کاوه و فریدون روزگار ما کیست؟»:

آنکه ضحاک زمانه، یعنی خمینی، را از پشت پرده‌های ریا و دروغ بیرون کشید. آنکه بر او با همه‌ی توان و هستی‌اش شورید، آنکه درفش شورش را برافراشت و راه پیکار با خمینی و اصحابش را با ایستادگی و شورشگری گشود، آنکه در این پیکار هرگز نهراسید و ترس را از دل مردم رمانید، آنکه در برابر سامانه‌ی بی‌سامان و پریشان‌کار و روان‌پریش جمهوری اسلامی، پیش و بیش از هرکس فریاد برآورد: سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی!

نکته‌ی‌ پایانی: اگر می‌خواهیم مهرگان پیروزی در ایران امروز فرا رسد به کاوه‌های امروز ایران: ارتش «آزادی‌بخش ملی و کانون‌های شورشی» بپیوندیم و حتمیّت و قطعیّت شکست ضحاک چنبره زده بر میهنمان را محقق سازیم!