هادی محسنی: رئیسی ازهیئت مرگ تا رئیس هیأت دولت ولایت فقیه

تنفیذ و منصوب کردن جلاد به‌عنوان رئیس‌جمهور توسط خلیفهٔ ارتجاع نقطهٔ عطف و تغییر ریل در قطار ولایت. سراشیب سقوط و سرنگونی سلطنت دینی (مسعود رجوی ۱۲مرداد ۱۴۰۰)

۲۸ خرداد ۱۴۰۰ انتخابات دورسیزدهم ریاست‌جمهوری حکومت ولایی ایران برگزار شد. دقت در چینش کاندیداها و به‌اصطلاح مهندسی انتخابات دستگاه ولایت فقیه، نشان می‌دهد که این انتخابات با ۱۲ دور قبلی کیفاً تفاوتهایی دارد. مهمترین دلیل این چینش با فیلتر فرمایشی شورای نگهبان، خیزش دوران‌ساز سال۹۶ بود. مردم با پیشتازی دانشجویان آزادیخواه وطن شعار دادند: اصول‌گرا، اصلاح‌طلب دیگه تمومه ماجرا". بدون در نظر گرفتن این موضعگیری شاید بقیه نظرات در مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی ایران غیرواقعی تلقی شوند. نتیجه این‌که:

این انتخابات نه با تمایل و مهندسی خامنه‌ای و شرکا بلکه با تحمیل شرایط با آن شعار مبنایی بود. گزینه رئیسی روی میز سیستم ولایی با آن نگاه قابل تفسیر است. دقیقتر این‌که حذف تعداد کثیر کاندیداها، از جمله اصلاح طلبان! دستگاه ولایت فقیه تماماً تحمیل شرایط انفجاری جامعه با آن شعار خیابانی- دانشگاهی بسیار مهم سال۱۳۹۶ مردم ایران شکل می‌گیرد.

قیام سراسری ۹۸ در واقع مرحله تثبیت و استحکام خط و استراتژی مقاومت ایران به‌ویژه بعد از ۳۰خرداد ۶۰ و نفی تمامیت نظام ایران، بعد از قیامهای سال۹۶ می‌باشد. خط پایان بازی با باندهای سوپاپ اطمینان، اصلاح‌طلبان و لابی‌های داخلی و خارجی است. آنها کارآیی در صحنه را از دست می‌دهند.

روز سه‌شنبه ۱۲مرداد ۱۴۰۰ مراسم تحلیف! و تنفیذ! حکم ریاست‌جمهوری رئیسی برگزار شد. خامنه‌ای در این برنامه از جمله گفت: "دشمنان ما امروز بیشترین تحرکاتشان علیه ما بیش از تحرکات امنیتی و اقتصادی تحرکات تبلیغاتی و جنگ نرم است. تبلیغات رسانه‌یی است برای این‌که بر افکار عمومی مردم مسلط بشوند مبالغ هنگفت هزینه می‌کنند کارهای بسیار انجام می‌دهند..."

رئیسی اما با افسوس بزرگ!از این‌که به‌دلیل کرونا، نتوانسته دست علی خامنه‌ای راببوسد گفت: بوسیدن دست رهبر شرط ادب و احترام است. بعد از اندوه بزرگش! در این مراسم، بفرموده، نقش اپوزیسیون را گرفت. اوانگار مشکلات رژیمی را می‌خواهد برطرف نماید که تازه سرنگون شده است. او از جمله گفت: "شرایط و وضعیتی که در آن قرار داریم چه وضعیت اقتصادی تورم ۴۴درصد بیش از ۴۴درصد شرایط و وضعیت رشد نقدینگی ۶۸۰درصدی در این سال‌ها، بدهیهای دولت از سال۹۴، سه برابر شدن مشکلات بسیاری که در زندگی مردم اثر گذاشته، و علاج کردن وضعیت کسری بودجه ۴۵۰هزار میلیاردی اینها وضعیت مردم را امروز ما وضعیت مناسبی نمی‌بینیم. وضعیت و شرایط اقتصادی را هم به‌دلیل دشمنی دشمنان و هم به‌دلیل کاستیها و مشکلاتی که در درون داشتیم اینها باید تغییر بکند (تلویزیون حکومتی شبکه خبر، ۱۲مرداد ۱۴۰۰).

تحلیف حکم ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی با در نظر داشتن دو واقعه و رخداد تاریخی نیز قابل توجه است: ۱- همزمانی با ۱۴مرداد ۱۲۸۵ سالگرد صدور اجباری فرمان مشروطیت برای رهایی از استبداد نهادینه شده و شروع زندگی نوین و مدنی در ایران زمین. تشکیل نخستین مجلس شورایملی در ایران و به ثمر رسیدن تلاشها و مبارزات آزادیخواهان وطن و... .

رئیسی در واقع ازتبار شیخ فضل‌الله نوری و مشروعه خواهان ضد مدنیت و آزادگی دوران مشروطیت است. ابراهیم رئیسی بر اساس نظرات حقوقی بین‌المللی از جمله گزارشگران بدون مرز و سازمان عفو بین‌الملل و دیگر مقامات سیاسی و حقوقی در جهان، مسئول جنایت علیه بشریت می‌باشد.

۲- همزمانی تحلیف ریاست جمهوری! رئیسی با سالروز اعدام بیش از سی هزار نفر از بهترین فرزندان ایران در سال۶۷، با حکم خمینی و اجرا توسط هیت مرگ از جمله ابراهیم رئیسی.

این دو رویداد یاداور تحمیل فعالیت‌های مدنی و خیزشهای خیابانی آن دوران:

- بر مظفرالدین شاه قاجار برای اجرا و قبول انقلاب مشروطیت در سال۱۲۸۵.

- حالا نیز بر خامنه‌ای که با ادامه اعتراضات خیابانی و رشد و اعتلای کانونهای شورشی در سراسر ایران به‌ویژه سالگرد اعدام بیش از سی هزار گل سرخ سال۶۷، او اجبارا ابراهیم رئیسی را با کمتر از ده درصد رأی دهندگان واجد شرایط با توهم سرکوب شورش و قیام در ایران، به ریاست‌جمهوری گماشت.

یکی اومد که ابراهیموشونه میونه قاتلا سر تیمشونه... از این‌که بوده توی"هیئت مرگ" به‌قول دکترا بدخیمشونه (هنرمند مردمی‌هادی خرسندی)

با این کارنامه تبهکارانه رئیسی، سؤال این است چرا و به چه دلیل خامنه‌ای با حذف تمامی به‌اصطلاح اصلاح‌طلبان و مهره‌های دربارش از جمله علی لاریجانی با این گزینه موافق شد. همان‌طور که در بالا هم ذکر گردید این گزینه تحمیل شرایط انفجاری و اوجگیری اعتصابات گرسنگان و اخیراً هم تشنگان سراسر کشور است. به چند دلیل انتصاب رئیسی می‌شود اشاره کرد:

۱- حکومت ولایی به این نتیجه رسیده است که اتکا به بدنه وفادارش شاید بقایش را بهتر حفظ نماید. درب جناح بندی ولابی گری و باند بازی را قیامها و خیزشهای سالهای ۹۶، ۱۴۰۰، ۹۸ و ادامه اعتراضات و قیامهای سراسری و خیابانی نفتگران، کارگران هفت‌تپه و دیگر اقشار و صنفهای جامعه، بواقع بتونیزه کرده است.

نظام به‌ویژه بعد روی کار آمدن جلاد رئیسی، خوب می‌داند گسترش هوشیارانه و سازمان‌یافته کانونهای شورشی تمامیت جکومت ولایی را در چشم‌انداز نزدیک از صفحه سیاسی ایران برای همیشه از بین خواهد برد.

۲- ولی‌فقیه با انتصاب رئیسی در این توهم است که با وقت گذرانی و بازیهای دیپلماتیک به سبک دوران مماشات ۲۰۱۵، اعلام نماید که که قدرت اتمی منطقه شده است. امکان اتمی شدن زودرس نظام ایران رابرخی ارگانها و کارشناسان اتمی نیز گوشزد کرده‌اند.

۳- پایان ظرفیت درونی رژیم برای بازی با جناحی موسوم به "اصلاح طلبان". قیام ۹۶مهر باطل و پایانی ظرفیت سیستم ولایت فقیه بود.

با در نظر گرفتن شرایط انفجاری جامعه و اوجگیری فعالیت‌های کانونهای شورشی در داخل، نتیجه این‌که: "سیاست مماشات با فاشیسم دینی حاکم بر ایران دیگر فایده و اثر ندارد. رژیم اعدام و قتل‌عام و رابطه با آن دیگر از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست. جامعه جهانی و شورای امنیت ملل‌متحد باید در کنار مردم و مقاومت ایران وخواست آنها برای استقرار یک جمهوری دمکراتیک بر اساس آراء ملت وجدایی دین از دولت قرار بگیرند" (مریم رجوی ۱۲مرداد ۱۴۰۰).