پیام سرنگونی در آینه خیز گسل های اجتماعی

طی هفته های اخیر شاهد رشد اعتراضات و مجموعه بزرگی از تظاهرات در شهرهای میهن مان علیه سیاست های مخرب آخوندی می باشیم.

این اعتراضات بحق در حالی صورت می گیرد که خامنه ای تلاش داشت تا بحران ویروس مرگبار کرونا را به یک فرصت تبدیل نموده و بدین سان جامعه دردمند ایران را در فردای قیام های ۹۶ و یا آبان ۹۸ منکوب نماید.

اما از آنجائیکه هر پدیده ای قانون مند می باشد، رژیم آخوندی نیز براین منطق اکنون شکست سیاست های مخرب خود را به عینه لمس می نماید. 
رشد و نمو خیزش و اعتراضات از سوی گسل های ضربه خورده مانند کارگران، معلمان، بازنشستگان ، کادرهای درمانی مانند پرستاران و یا کشاورزان ترجمان شکست های رژیم ونشان از عمق انزجار جامعه از دیکتاتوری مذهبی را دارند.

ابعاد این وضعیت رشد یابنده بحدی است که کارگزاران سرکوبگر حکومت نیز ناچار به بازتاب گوشه هایی از آن گردیده اند. 
برای نمونه دادستانی اصفهان از جمله در ارتباط با کشاورزان ورزنه می گوید: «مطالبات این قشر موضوع سوءاستفاده جریانهای معاند قرار گرفته و عوامل نفوذی مترصد جهت‌دهی اعتراضات در راستای نیل به‌اهداف سیاسی و خرابکارانه خویش برآمده‌اند!» (۴سایت مجاهدین خلق ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰) 

همچنین با نگاهی به شعارهای مردمی نیز بخوبی می توان به عمق ناعدالتی، فقر و استثمار در دیکتاتوری ولی فقیه رسید. این همان نکته کلیدی در تمامی اعتراضات می باشد که خود را در مخرج مشترکی بنام «تنفرجامعه» از باندهای حکومتی، آنهم در آستانه نمایش انتخابات قلابی به نمایش می گذارد.
بهرحال سخن از بحرانی عمیق در جامعه می باشد که به یقین ماحصل چهاردهه سیاست های مخرب رژیم در زمینه، سرکوب، اعدام، ترور، رشد ناعدالتی و دامن زدن عامدانه به فقر و فلاکت است. دراین رابطه تازه ترین داده های حکومتی نیز از وجود خط «۵۰ درصدی» برای فلاکت سخن به میان آورده اند. فلاکت نیز ترجمان همان بیکاری و تورم می باشد که اکنون در رژیم آخوندی برای اقلام خوراکی و معیشتی بین «۱۰۰ تا ۳۰۰» درصد در نوسان است.

دراین رابطه نیز باید به شعارهای مردم علیه هردو باند حکومت اشاره نمود، تا پازل این روند روبه رشد روشن تر گردد. برای نمونه «مرگ بر روحانی» و یا «دولت خیانت می کند، رهبر حمایت میکند، و نیز «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، صد البته در چارچوب اعتراضات صنفنی نیوده و سخن از روندی بنام شتاب سرنگونی و رادیکالیزه شدن خواسته های جامعه را دارند.

این همان جوهر پیام مقاومت ایران با کانون های شورشی است که عمق سرکوب، غارت و فساد سازمان داده حکومتی را برای جامعه روشن نموده است.
 یک رزنامه با اعتراف به این واقعیت می نویسد: «مردمی که شاهدند برخی مفسدین اقتصادی متخصص و پرورش یافته در بستر ضعفهای نظام اداری، اقتصادی و حتی قضایی کشور، بیت‌المال را چپاول می‌کنند و با چمدانی از میلیاردها دلار به خارج از کشور فرار می‌کنند و برخی نیز هنوز باعدم افشای تخلفات مالی، راست راست با خیال آسوده در شهر پرسه می‌زنند». (همان منبع بالا به نقل از روزنامه حکومتی آفتاب یزد)