ناهید همت آبادی: از آغاز تا پایان کهکشان جاری همچنان با نفرت و انزجار افزوده­ نسبت به ملایان و عواملشان

 

” از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا “

چنین خروشید ” مسعود “ نوید فصل روشن فرداها را که: ” از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا “ و فراز این کلام امید بخش را سالها نیز زنی یگانه با واژه­‌های دیگری بی هیچ هراس از انبوه هولناک دسیسه‌­ها هزارباره تکرار میکند تا بغض فروخفته در گلوی چندین نسل محروم بیقرار، رنج نهفته در قلب کودکان کار، اشک دختران فروخته شده در بازارهای برده‌­دار، درد مادران پریشان داغدار، سرود سروهای سر به دار و استقامت اسیران پایدار را با رساترین صدا فریاد کند و ایستاده استوار بر تارک آرمانی نوین و تاریخ میهنی اسیر، تا انبوه اندوه و یأس شکست مردمی را که هر بار پس از کسب آزادی کوتاه مدت اما وحوش هر زمان بر حسب شرایط ایام و جن‌­زدگان دین فروش هر دوران بسته به بهای نرخ روز نان؟! بر دلیران و جوانان وطن آوار و آنها را به وسعت همه دریاها، خونفشان به کام مرگ یا نابودی کشاندند، از دلها بزداید و بر گزینه‌­های مغلوب و غالب اما هر دو بغایت فاسد و وطن­‌فروش، مهجور و منفور که غولان قلدر ایران­‌خوار از صد سال پیش تا بحال به زور چکمه و ضرب باتوم یا با سوء استفاده از باورهای ساده دینی عام نسبت به عبا و دستار مارپیچ ملایان طی چهل سال سرکوب و کشتار بر مردم رنج دیده و سرزمین گربه نشان تحمیل نمودند، خط بطلان بکشد و نقطه پایان بگذارد تا خروارها خاک زمین، خلیج سرشار جنوب و دریای طلاخیز شمال در تصاحب همسایه شمال و در رهن زردپوستان چشم تنگ آن سر دنیا نباشد که درآمد آنهم تازه صرف سرکوب و کشتار مردم ایران، شعله‌ور ساختن تنور ترور و جنگ در کشورهای مجاور و خرج مواجب جاسوسان و مزدوران داخلی و فرنگی و سر و سامان دادن به وضع خبرنگاران و رسانه­‌های مستقل دوست!! گردد.   

حال با اینهمه آیا باز اصلاً جای تعجب از هرزه درایی و دهان دریدگی دشمن قهار و دست آموزانش نسبت به مجاهدان و بویژه رهبری پاکباز آنان برای کسی باقی میماند، وقتی رژیم مفلوک هار که سراپایش به تراکم شقاوت، رذالت و دنائت همه تاریخ بشر آغشته،  اجیران مواجبگیر، مزدوران اجاره ای یا رسمی و توابان خائن پیشتر مصرف شده یا آکبند و اجساد سیاسی مومیایی را هر روزه و هر ساعت در بازار رذالت عرضه میدارد تا به امر ولی مستعمل و مستهلک ضمن هر موضوع مرتبط با مجاهدان یا بی آن به صحرای کربلا زده و مجاهدین و بطور عمده و عمد رهبری آنان را هدف کینه رذیلانه آخوندی قرار دهند، که از قضا تکرار دائم همین جعلیات اطلاعات بدنام درباره مجاهدان و راهبرانشان، تمثیل ضرب­‌المثل معروف فارسی­‌ست که: گفتی باور کردم، اصرار کردی شک کردم و قسم که خوردی مطمئن شدم دروغ میگویی که در این مورد البته نه فقط اثبات دروغ‌های جنایت‌بار با قسم و تکرار، بلکه گاوگند تعفن درونی رژیمی­‌ست که از فرط فرودستی و فلاکت اتفاقاً همه را یکجا بر سر و ریش خویش میپاشد وگرنه که حقیقت وجود و حقانیت آرمانی مجاهدین و ضرورت حضور رهبری آنان طی چهل سال در مصاف بی امان آنان با رژیم خون آشامیست که مجاهدین ایستاده بر عهد و پیمان وفا محض پیروزی و آزادی مردم و میهن دربند بر آن پای فشرده و سوگند یاد کرده اند که صد البته از بابت همین مجاهدین صد بار از میان برداشته شده!! هم هست که رژیم جنایتکار این اواخر همه زالوهای آلوده­­ی زهرآب ملاچشیده را بیشتر از پیش به خزیدن بسوی اشرف یا به جست و خیزهای اجنبی پسند واداشته تا به خیال خبیث آخوندی، حضور چشمگیر مجاهدین را بمثابه تنها آنتی تز بنیادگرایی دینی مخدوش و بویژه نقش حساس رهبری آنان را در صحنه سیاسی ایران و منطقه کمرنگ یا بیرنگ سازد. چنانکه بخصوص پس از برگزاری کهکشان شکوهمند پیروزی و آزادی، رژیم در مرگبارترین شرایط و اوضاع وخامت­بار ناچار بطرز بی‌سابقه و افسارگسیخته‌­ای رأسا یا با مقامات رسمی و مزدوران وزارت کشتار وارد گود شده و نعره­‌کش و عربده‌­جو میخواهد وحشت نابودی نهایی را در زوزه­ و کینه حیوانی نسبت به مقاومت سبک کند گرچه ولی جلادان جهان و ابواب‌جمعی­ دزد و بی جربزه اش بیش از همه میدانند که لات­‌بازیهای رسانه­‌ای و نفس­کش طلبی‌های سیاسی و حتی افزایش سرکوب و کشتار، نه تنها برای بهبود وضع رو به قبله شان افاقه نخواهد نکرد بلکه کینه و نفرت افزوده­‌ی چهل ساله از رژیم خونخوار و بغض فشرده­‌ی مردم گرسنه و ستمدیده را بطور مضاعف در عزم و خشم کانونهای قهرمان شورشی توفنده و استوار خواهد ساخت تا هرچه سریعتر رده آدمخواران وطن را برای ابد به گور موعود سرازیر کنند.

و نکته آخر اینکه: تعریف و بازگوی حماسه‌­ی مجاهدین و جایگاه والای رهبری آنان البته نه در توان ناچیز قلمی چون این بلکه بر عهده تاریخ ستبر میهن میباشد اما در شرایط حاد و هولناک جاری و چشم انداز نزدیک فروپاشی، دریغم آمد اگر اشاره­ای حتی گذرا به جایگاه ویژه\” مسعود “ در تاریخ معاصر و آتی ایران نشود که حضورش غایت باور آرمانی، پایمردی سیاسی و اصالت اخلاقی بزرگ مردی از سلاله‌­ی اسطوره‌­های تاریخ است وقتی در درازنای بیش از نیم قرن با صعوبت، صلابت و صبوری، فراتر از مفهوم واژه­‌ها و بی اعتنا به تراکم دشمنی و شیطان صفتی ملایان و اعوان و انصار ایران­خوار، مسیر سنگلاخ و سهمناک مبارزه مجاهدین و مقاومت ایران را برای آزادی به‌بهای خاندان و خانمان پیموده و بالابلند و سرفراز درفش سنگین نبرد رو در رویی با ارتجاع مذهبی و تروریسم حوزوی را بدوش کشیده تا امروز یا روز دیگری که نه اما دیر خروش: ” از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا “ که سالها پیش ” مسعود “ بسان نوید آزادی ایران سر داد اینک در فریاد و سوگند وفای ” مریم “ پژواک نموده تا غولان قد علم کرده­ی هزار و چهار صد ساله­‌ی جهل و اسلام آخوندی، مرگ و جنگ افروزی، انسان و زن ستیزی برخاسته از جنون ارتجاعی را بدست توانای مردم و کانونهای شورشی به گور تاریخی حواله کرده و نقش تاریخی” مریم “ بعنوان زنی مسلمان، مترقی و انقلابی، در مقام رهبری جنبش مقاومتی غول­اسا، منسجم و دیرپا در حافظه‌­ی مبارزات آزادی مردم ایران ثبت گردد که با عبوری طاقت فرسا از هفتاد هزار خوان خونین و دام و دریای دسیسه و توطئه­‌های مرگزا و تیر و تبر و موشک و بمباران که بر مجاهدان بارید، مجاهدین و مقاومتی سراسری و سرفراز را با موفقیتی شایان تحسین و ستایش به جایگاه جهانی امروز و اینجا رسانده که رژیم پلید حتی حالا که در آلبانی دستش از قتل عام مجاهدان کوتاه است ناچار بیش از پیش با گسیل انواع جاسوسان و مزدوران مزدبگیر ایرانی یا استخدامی از مافیای فرنگ، از طرفی ساکنان اشرف ۳ را هدف گرفته و از طرف دیگر با مصرف صدباره توابان و نوچه ها و رونمایی از” دالی “های سیاسی به شیادی و شیطان­‌سازی مضاعف از مجاهدین روآورده تا برای گریز از چنبره بحرانهای گریبانگیر اجتماعی و وقوع شورش و قیام در پیش شاید روزنه ای دست و پا کند و سرنگونی محتوم را به تأخیر اندازد با آنکه ولی خون­آشام و دست­آموزان جنایتکارش بیش و بهتر از هر کس میدانند و گاهی معترفند که چرخه­ی نابودی و براندازی با چنان سرعتی به گردش افتاده که نه شیطان تراشی و هرزه درایی از نوع آخوندی و نه بازانتشار وزارتی آنها در مدیای مأمور و معذور فرنگی و هر آنچه از این دست نسبت به مجاهدین و رهبران آنها نه فقط آبی را برای رژیم در حال فروپاشی گرم نمیکند بلکه ولرم هم نمیکند چه رسد عربده جویی مقامات آخوندی یا لات­بازی مزدور لمپنها و باز نشر مقالات ولایی توسط خبرنگاران مزور دوست و کهنه دشمنان استعماری!! لحظه موعود قیام ناگزیر که به انگیزه مقاومت و پایداری سهمگین و خونبار اشرفیان در عزم مردم ایران و اراده کانونهای قهرمان شورشی ضرب شده، رژیم مرگ آفرین جهان را وارونه به گور تاریخی پرتاب خواهد کرد و چشم انداز نزدیک پیش رو بی تردید ایرانی آزاد و آباد خواهد بود که زندگی را در جلوه های جدیدی در تن­های خسته­‌ی خونبار و جان‌های پژمرده بیمار احیا خواهد کرد و حضور خجسته ” مسعود “ و ” مریم “ بنای جامعه‌­ای نوین، عاری از سرکوب، ستم، اعدام و آزاد را برای همه اقشار، مذاهب و اقوام ایران، تضمین آرمانی خواهد نمود تا همگان یکسان با جاذبه‌­های ناشناخته­‌ای از مجاهدان آشنا و شادی و امید روشنائی‌ها در دلها دوباره بارور شود به یقین.