محمد قرائی:‌ نه تاج ونه عمامه، آخوند! کارت تمامه



عنوان بالا، تنها یکی ازشعارهایی است که دانشجویان بپاخاسته در روزهای اخیردر دانشگاه و خیابانها فریاد زدند.

پرواضح است که شعارها، زبان گویای خشم فروخورده مردمی است که مجال فوران پیدامیکند. در قیام دیماه ۹۶ مردم بپاخاسته در اقصی نقاط کشور در مقابل جناحی از آخوندها فریاد زدند: اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا. همان دوران و کمی پیشتر با شعار دشمن ما همینجاست، دروغ میگن امریکاست بادکنک جنجالی و پوشالی ضدیت آخوندها با شیطان بزرگ! را ترکانده بودند.
آخوندهای سرتاپا وطن فروش بادجالیت وانمود میکردند که بدلیل مستقل بودنشان تحت فشار دشمنان خارجی قرارگرفته اند. مردم ایران آگاهانه و در پاسخ دجلان آدمکش فریاد زدند، روبه میهن و پشت به دشمن.
 اصلاح طلبان قلابی با شیادی و دجالیت خمینی گونه گفتند و نوشتند که تغییر در دردون رژیم آری ولی خشونت و در حقیقت دفاع در برابر وحوش تا دندان مسلح هرگز. مردم ایران را ازسوریه ای شدن ترساندند و شعار گذار مسالمت آمیز را از زبان آلترناتیوهای کذایی دست سازخویش، اینجا و انجا جار زدند.
قیام خونین محرومان و ستمدیدگان در آبانماه ۹۸ این ترفند ارتجاعی واستعماری آخوندها را هم درهم پچید. در شعله های آتش قیام آفرینان سوزاند و خاکسترش برباد سپرد. زین پس، بقایای شاه و شیخ مثل همیشه دست در دست مماشاتگران غارتگربسیار کوشیدند تا خاک برچشم توده ها پاشیده و آنها را ازعصیان و انقلاب برحذر دارند. مردم دلیر ایران وقعی به یاوه های دشمان ننهادند. بیش از ۱۵۰۰ نفر از قیام آفرینان به خاک و خون غلطیدند. سنگفرش خیابانها وعمق رودخانه و دریاچه ها ازخون جوانان وطن گلگون شد. شازده، دوستدار آقازاده ها و پاسداران، زبان در کام کشید و لال مانی گرفت. مراسم بزرگداشت چهلم شهیدان بخون خفته و پدران و مادران داغدار در حکومت نظامی برقرار شده در سراسر ایران برگزار و سپری شد. در اوج غرور و شعف هیولای ولایی تیرغیبی از کمان جهید و سردار قاتل و کودک کش رژیم دود شد و به هوا رفت.
خامنه ای و اعوان و انصار اشک در چشم و بغض در گلو به سوگ سوگلی نظام نشستند. میلیونها خرج شد تا درجنجال بپاشده در رسای سردار بلکه فرجی پیش آید و موج سرنگونی موقتن هم که شده ازسر بگذرد. آخوندها که نفر دوم ولایت را مفت هوایی کرده بودند برای شیره مالیدن به سر مبارک ریزشیهای هاج واج مانده بفکر انتقام سخت افتادند. سرانجام بنا بگفته سخنگوی مجاهدین خلق، کوه ولایت این بارسوسک زایید!.
همگان شاهدند که این انتقام سخت! حتی خودیهای نالان را هم قانع نساخت و در حقیقت بازهم مقام عظمی! چوپ و پیاز را باهم نوش جان کرد.
پس از انفجار ستمگرانه هواپیمای مسافربری توسط سپاه جور و جهل یک باردیگر بغض فروخورده مردم و بخصوص دانشجویان ترکید. مردم دوباره به خیابانها سرازیرشدند. خروشیدند که سپاه جنایت میکند، رهبرحمایت میکند. مرگ براصل ولایت فقیه و مرگ بر خامنه ای. بیش ازاین فریاد زده بودند که مرگ برستمگر، چه شاه باشه چه رهبر. نه شاه میخوایم نه رهبر، نه بدمیخوایم نه بدتر!
در موج دوم قیام پس از آبان، بازهم مردم و قیام آفرینان گامی اساسی و استراتژیک به جلو برداشتند. آنها از جانبی اساسا راس خیمه نظام و دستگاه سرکوبش را نشانه رفتند و از جانب دیگر دست رد به سینه یارغار شیخ  که بقایای سلطنت مدفون باشد.
در این گیرودار نفس گیر این روزها برای رژیم آخوندی، خامنه ای خطاب به امت نالان و پاسداران گیج و ویجش، ادرس دشمن قسم خورده خودش را داد. خامنه ای گفت همه این گرفتاریها سرچشمه اش از مجاهدینی است که در کشور کوچک اروپایی، آلبانی شهر شورشی بپاساخته اند.
قلم بدستان و مزدورانش هم آشکارا گفتند و نوشتند شعارهای تظاهرکنندگان خشم گین بوی آلبانی میدهند!
آخرین شعار در این زمینه از جانب دانشجویان عبارت بود از نه رفراندم نه اصلاح، اعتصاب، انقلاب.
اینست منطق تکامل و انقلاب و تعمیق مرزبندیها.
خونهای پاک ومطهرشهیدان خلق، لاجرم تشبثات رنگارنگ شاه و شیخ را یکی پس ازدیگری شسته و قیام و خیزش را برای رسیدن به مقصد نهایی که همانان رسیدن به آزادی است بیش ازپیش به جلو پرتاب میکند. روزها، هفته ها و ماههای آینده آبستن حوادث است. جامعه و تاریخ ایران در حال زایش موجود میمون و خجسته آزادی است. با پرداخت قیمت و هر لحظه با قیام بودن، موکبش را گرامی بداریم.