ایران – ۲۰ میلیون فقیر داریم!

در علم اقتصاد به زبان ساده، فقر به معنای نبود حداقل دارایی مالی برای گذران زندگی است؛ یعنی زمانیکه جامعه دستخوش رکود اقتصادی و مالی می گردد و چرخ های تولیدی از کار می افتد، خیل عظیم بیکاران روانه میادین و خیابان ها شده و در نهایت این امر به شکاف طبقاتی راه برده وبه بحرانی بنام فقرگسترده ختم می گردد.

این جملات ترجمان همان واقعیتی است که اکنون در ایران آخوند زده بوقوع پیوسته است. سخن از بحران عظیم اقتصادی و اجتماعی است که در منطق خود به فقر روبه رشد و به حاشیه رانده شدن میلیون ها ایرانی راه برده است.
پاسدار رستم قاسمی، وزیر سابق نفت رژیم در سخنانی ضمن اعتراف به خط «تولید فقر» در حاکمیت ولی فقیه می گوید: «20 میلیون فقیر در کشور داریم، در حالی که کارخانه های ما خوابیده اند ولی کارخانه فقر در کشور خوب عمل می کند».(خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم 5 فروردین 1396)

اما این پاسدار ذوب شده در ولایت از بیان این واقعیت که 20 میلیون فقیر در کشور بروی چه خط فقری بسر می برند خودداری کرده است؛ زیرا با نگاهی به داده ها و آمار اقتصادی رژیم، به یقین این میزان عظیم از فقر در کشوری که روزانه قریب 3 میلیون بشکه نفت صادر می کند، همان «خط فقر مطلق» می باشد که خود را در نبود «تغذیه، خدمات بهداشتی و پزشکی، پوشاک، خانه و سرپناه و یا آب آشامیدنی» به تصویر می کشد. براین منطق نیز باید پرسید که آیا این جمعیت بزرگ از فقرا، همان ترجمان 20 میلیون «حاشیه نشین های شهری» هستند که در انواع و اقسام آلونک ها و حلبی آباد ها زندگی می کنند و یا اضافه بر این ارقام می باشند؟

در این رابطه پیشتر سازمان ملل اعلام کرده بود که قریب 20 درصد از جمعیت ایران را «حاشیه نشینان شهری» تشکیل میدهند. یک گزارش حکومتی نیز با اعتراف به این واقعیت از جمله نوشته بود: «زندگی ۱۹ میلیون حاشیه نشین بستگی به نوع نگاه ما دارد». (سایت حکومتی قدس انلاین 23 اسفند 1395)
همچنین پاسدار قاسمی که اکنون از سوی باند خامنه ای کاندید نمایش انتخابت شده است، با اشاره به چشم انداز تیره و تار و آینده وخیم رژیم و نبود راه حل برای خروج از مجموعه بحران ها، اضافه می کند: «بحران بی اعتمادی، بی انگیزگی در کشور درکشور داریم و اینها از موضعات اساسی کشور است و کسی حاضر نیست تصمیم بگیرد و ریسک کند».

به هرحال از هر منظر که به چهره کریه فقر و تهی دستی در حاکمیت غارتگر خامنه ای نگاه کنیم، به یقین به مخرج مشترکی بنام بحران زندگی و معیشتی خواهیم رسید. بحرانی که اکنون شیرازه های جامعه جوان و پویای میهن امان را اسیر سیاست های ضد ملی رژیم آخوندی با غارت، فساد و وجود باند های مافیایی و چپاولگر حکومتی در تمامی زمینه ها کرده است.