هیل: جزئیات نفوذ منطقه‌ای ایران نیاز به مقابله با آن را نشان می‌دهد

سایت هیل: سایت رسمی کنگره ایالات متحده آمریکا

نویسنده: ژنرال هیو شلتون

شکی نیست که خاورمیانه از یک‌لحظه انتقالی در حال عبور است. درحالی‌که حرکت خطوط گسل ژئوپلیتیکی منطقه را تکان می‌دهد، نقاط داغ واقعیت‌ها و بازیگران جدید را شکل می‌دهد. روشن است که رژیم ایران یک نقش بارز را از طریق عوامل خود در تقریباً تمامی درگیری‌های اصلی از عراق و سوریه و تا یمن بازی می‌کند. در انعکاس تنفر منطقه‌ای عمیق، رئیس‌جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان اخیراً این را به‌عنوان تلاش ایران برای ”تسلط“ بر منطقه توصیف کرد.
در چنین زمینه‌ای، عملیات ”طوفان قاطع“ به رهبری عربستان یک نقطه چرخش است که در آن بازیگران منطقه‌ای یک موضع محکم علیه جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای ایران اتخاذ می‌کنند.
مهم اینکه سیاست گسترش تهاجمی تهران در زمینه‌ای از اقدامات دیپلماتیک غرب برای حل مرافعه اتمی، ابعاد گسترده‌تری به خود گرفته است. همچنین مهم اینکه این مسئله طی ریاست جمهوری حسن روحانی ”مدره“ تشدید شده است.
حمایت حساس نظامی و لجستیکی ایران از دیکتاتوری سوریه، حمایت آن از میلیشیاهای شیعه در عراق و حمایت آن از میلیشیاهای مسلح در یمن درگیری‌های فرقه‌ای را دامن زده درحالی‌که منطقه را به‌شدت بی‌ثبات کرده است. تهران خواهان افزایش دایره نفوذ خود و تشکیل یک بلوک بنیادگراست تا علیه نیروهای پیشرو بایستد.
در عراق، تهران از مصیبت ایجادشده توسط داعش استفاده کرده تا هژمونی خودروی این کشور را دوباره اعمال کند. علیرغم اینکه متحد اصلی آن نوری مالکی و سرکوب فرقه‌ای گسترده مبتلابه کشور توسط آن دولت به کناری رفته، ایران قدرت نظامی و لجستیکی قابل‌توجهی را به‌سوی همسایه غربی خود سرازیر کرده است. ایران یک حضور قابل‌توجه در زمین از طریق فرماندهان سپاه پاسداران خود دارد که میلیشیاهای شیعه جنایتکار را که بسیار متهم به انجام جنایات جنگی هستند، هدایت می‌کنند.
توطئه‌های منطقه‌ای رژیم به یک حمام خون در سوریه، یک نسل‌کشی در عراق و یک بحران جدی در یمن منجر گشته است.
حالا نشانه‌هایی هست که شاید تهران بیش از توانش وارد بازی شده است.
تشکیل یک ائتلاف منطقه‌ای برای پاسخگویی به بحران یمن، به دنبال موضع ترکیه، نشان می‌دهد که چقدر نقش نابودکننده ایران غیرقابل‌تحمل شده است. اردوغان اشاره‌کرده است که کشور وی می‌تواند ”حمایت لجستیکی“ از ائتلاف به عمل آورد و از او کد آورده‌اند که فعالیت‌های منطقه‌ای ایران را ”آیا می‌تواند اجازه داد؟ این عامل یک مزاحمت برای ما و همچنین عربستان سعودی و کشورهای خلیج شده است. این را واقعاً نمی‌توان تحمل کرد“.
سیاست “صدور انقلاب” ایران وسیله‌ای برای فعال کردن یک جمعیت اجماعاً به کناری رانده‌شده و درآوردن هر مشروعیتی که از آن در خارج وجود دارد، برای پوشاندن بن‌بست در داخل ایران است. رژیم با تبلیغ کارهای استثماری قهرمانان جنگی‌اش تلاش کرده که آن‌ها را تبدیل به یک سمبل کند همچنان که در رابطه با تب‌وتاب زیاد حول ژنرال قاسم سلیمانی دیده می‌شود.
واقعیت این است که رژیم ایران از یک سیاست تهاجمی استفاده می‌کند تا حفظ خود در قدرت را نگه دارد. احاطه‌شده توسط ایزولاسیون جهانی و تهدید شکست خوردن مذاکرات، رژیم تلاش کرده که سیاست ”ما علیه آن‌ها“ را بکار گیرد تا توجهات داخلی را از شکسته‌ای عظیم اجتماعی-اقتصادی تئوکراسی حاکم منحرف نماید. رژیم در طولانی کردن جنگ ایران-عراق در سالهای 1980 از این تاکتیک استفاده کرد درحالی‌که مخالفت و اپوزیسیون را همزمان سرکوب کرد.
اما علیرغم تمامی طراحی‌هایش، به نظر می‌رسد که ایران اصلاً انتظار عکس‌العمل ائتلاف به رهبری عربستان را در قبال سیاست‌هایش در یمن نداشت. به نظر می‌رسد که ایران عادت کرده بود به اینکه قدرت‌های منطقه‌ای به دخالت‌هایش طی دهه اخیر رضایت دهند اما بحران حالا به نقطه چرخش رسیده است.
برای مدت بسیار زیادی به رژیم ایران اجازه داده‌شده که با دست باز در کل منطقه فعالیت کند. زمان آن است که سیاست تعامل با ملاهای تهران را که منطقه را بی‌ثبات می‌کنند و چهره آمریکا را در میان دوستان و متحدانش به خطر می‌اندازند را پایان داد. سیاست مماشات و جا باز کردن رژیم را تشجیع کرده تا به دنبال سرزمین و نفوذ بیشتر در منطقه باشد.
زمان آن است که جامعه جهانی در پشت ائتلاف منطقه‌ای علیه عوامل رژیم در یمن بایستد؛ اما این نباید به همین‌جا ختم شود. نفوذ ایران باید به‌شدت در دیگر نقاط داغ نظیر عراق و سوریه محدود شود. این خواسته همچنین توسط اپوزیسیون ایران و خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور شورای ملی مقاومت ایران، مورد تأیید قرارگرفته است که تشکیل ائتلاف را به‌عنوان یک ”اقدام متحد غیرقابل‌اجتناب و بسیار ضروری“ موردستایش قرارداد.
رودررویی با ایران و سیاست‌های توسعه‌طلبانه آن اولین قدم برای ممانعت از حمام خون فرقه‌ای و جنگ‌های آینده منطقه‌ای است. اگر چنین سیاستی در سوریه دنبال شده بود، جان صدها هزار تن را نجات می‌داد و میلیون‌ها نفر را از جابجایی حفظ می‌کرد. جهان نمی‌تواند با دیکتاتورهای تهران همکاری کند صرفاً به خاطر دستیابی به یک توافق اتمی. قدرت‌های غربی قبل از آنکه دیر شود باید دست به اقدام بزنند.
15 آوریل 2015