مرتضی نامور:‌خامنه ای و آویختن به پاسداران بریده، قدرت یا ضعف؟

اخیراخامنه ای درکنار پاسدار رضایی و پاسدار صفوی و چند نفر دیگر در صحنه ظاهر شد تا به اصطلاح قدرت نظامیش را به رخ بکشد.

پس از این داستان رضایی مصاحبه ای با خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران، نموده که اگر گرد و خاکهای حاشیه اش در این مصاحبه را رفت روب کنیم، چیزی جز وحشت وترس همراه با شکلکهای پاسدار گول زن چیزی باقی نمیماند و تنها وضعیت بن بست و آینده تیره وتار رژیم  و شخص خامنه ای را «بازتاب» میدهد.
سوال اصلی این است که خامنه ای چرا در میان این همه پاسداران جوان، بار دیگر به پاسداران بریده و از دورخارج شده متوسل شده است؟
پاسدار رضایی پس از چند فیگور استراتژیک و به قول خودشان «راهبردی» با چندین «احتمال» «اما» و «اگر» و «البته» آنهم در یک جمله، علت آویختن خامنه ای به آنها را بخوبی بیان میکند و میگوید: «متأسفانه باید بگوییم احتمال دارد عربستان به حوادث دیگری در منطقه دست بزند؛ البته الان نمی‌توان‌ دقیق گفت ‌چه حرکتی انجام خواهد داد، اما به نظر می‌رسد عربستان به جز یمن دست به ماجراجویی دیگری بزند...». فارسی سلیس این جمله، یعنی اوضاع خطرناک است و در منطقه رژیم زیر ضرب گیوتین «طوفانهای کوبنده» قرار گرفته است. اگر بن بستهای خامنه ای را در سایر زمینه ها، منجمله در زمینه اتمی و حرکتهای اجتماعی و ….. نیز به آن بیفزاییم، این گونه آویختن ها را بهتر میتوانیم تفسیر کنیم.
هرکه نداند، خود رژیم خوب میداند که سابقه وعلت وجود و حضور این بریده پاسداران در صحنه سیاسی ایران جز کشتار و دم توپ دادن جوانان و نوجوانان ایرانی ازطریق استراتژی امواج انسانی درهشت سال جنگ ویرانگر نبوده و از امثال این پهلوان پنبه ها، درشرایطی که خمینی وجود ندارد، ذخایر استراتژیک نیروئی و انسانی و مالی رژیم به اتمام رسیده، دیگر خبری از امواج انسانی نیست، پاسداران سابق به سرمایه داران غارتگر تبدیل شده اند و ازهمه مهمتر این که تغییرات منطقه ای جدی ایجاد شده است، هیچ معجزه ای برای نجات رژیم رخ نخواهد داد!.
شکست نظامی رژیم درتکریت که قاسم سلیمانی و سپاه قدس تمام قد وارد این جنگ شده بودند، نشان میدهد که قاسم سلیمانی و سایر پاسداران، فقط با استراتژی امواج انسانی، یعنی دادن هزینه های جنایتکارانه ماکزیمم انسانی، قادر به پیشروی هستند. در غیر اینصورت، وقتی که الزامات  این استراتژی را از دست بدهند، به موجودات مفلوکی تبدیل میشوند که از نظر فنون جنگی و استراتژی جنگ، چیزی بارشان نیست.
به دولینک زیر نگاه کنید و به سطح فرماندهی، سرتیپ پاسدار حمید تقوی نگاه کنید. حمید تقوی، یک پاسداربازنشسته بوده است که به دلیل تجارب جنگی اش ؟!! او را به خدمت فرا خوانده اند تا درعراق بجنگد. در این دو ویدئو، آیا چیزی از فرماندهی در او سراغ دارید؟ فرماندهی که با سوت نیروهایش را به جلو میراند و حتی بی سیم ندارد و…
https://www.youtube.com/watch?v=oeMPQ3-gWj0
https://www.youtube.com/watch?v=-rzhJEMP_Zk

این است سطح فرماندهی! فرماندهان جنایتکار سپاه قدس از حمید تقوی تا قاسم سلیمانی و محسن رضایی و صفوی و... که  بریده اند، توانائی حل مشکل نظام را ندارند. آوردن به صحنه این پیرپاتالهای بازنشسته، به این دلیل است که فرماندهان جوانتر که چنگالهایشان را در خون مردم فروکرده اند و به غارت منابع مادی مردم ما و ثروت اندوزی مشغول هستند، برای رژیم نمی جنگند.
چندی قبل صفوی در مصاحبه ی گفته بود که به چه دلیل باید خون ما درعراق و سوریه بریزد؟ و هم درجواب گفته بود که اگر در سوریه وعراق خون ندهیم باید در تهران وشیراز بدهیم؟!!.
مشکل اصلی نظام درقدم اول نه دربالا بلکه در بدنه و پایین است که کسی دیگر انگیزه ای برای جنگیدن برای این رژیم بنیادگرا و جنایتکار ندارد. این درد بی درمان رژیم است که با هیچ چیزی درمان نمیشود. ردیف کردن یک مشت پاسدار میلیاردر وارفته حول وحوش خامنه ای وعکس دسته جمعی گرفتن بیش و پیش از هرچیز، سوت زدت درتاریکی توسط خامنه ای در وحشت از محاصره داخلی و بین المللی درشرایط فعلی است. این همان وضعیتی است که پاسدار رضایی درجملات آخر مصاحبه اش به آن اعتراف میکند و وحشت وهراس خامنه ای را لو میدهد: «...لذا امروز با توجه به وضعیت حساس منطقه احساس خطر کردم و لباس سبز پاسداری بار دیگر به تن کردم...».