مهرداد هرسینی: یک سال از جنایت علیه بشریت گذشت

سال گذشته در چنین ایامی نیروهای سوات یا همان نیروهای ویژه وابسته به دفتر مالکی در نخست وزیری عراق طی یک کشتار وحشیانه و ضد انسانی، مجاهدان بی سلاح و بیدفاع در اشرف قهرمان را قتل عام کردند. سخن از جنایت علیه بشریت در سایه بی عملی و بی تفاوتی ملل متحد و سیاستی است بنام مماشات که به تبع آن نیروی تروریستی قدس و مالکی خون ریز، عراق را به گورستانی، نه تنها برای جوانان، زنان و مردان شجاع و مبارز ما، بلکه برای بخش بزرگی از مردم شریف عراق  تبدیل کرده است.

همزمان با بروی کار آمدن آخوند ”معتدل“ و دولت ”تدبیر و امید!“ روحانی،  نیروهای تحت امر مالکی جنایتکار بهمراه بریده مزدوران و توابان خودفروخته و وابسته به اطلاعات آخوندی و همچنین  جاده صاف کن ها و عناصر سست، بی مایه ، خائن و اپورتونیست که تشنه بخون مجاهدین هستند، پس از سه هفته محاصره کامل غذایی، دارویی و همچنین قطع آب و برق، در صبحگاه خونین 10 شهریور 52 تن از یاران ما را با دستان بسته و بخشا از پشت سر و صورت هدف گلوله های کینه و انتقام کور خود قراردادند و 7 تن دیگر را به گروگان گرفتند. تا این زمان هنوز از سرنوشت گروگان های اشرفی خبری در دست نیست و با تمامی تلاش های بین المللی، دولت مالکی از دادن هرگونه اطلاع از وضعیت آنان خودداری کرده است.  
هفته ها پیش از این جنایت بزرگ، مقاومت ایران و شخص خانم رجوی در کنفرانس های متعدد بین المللی افکار عمومی و سازمان های حقوق بشری از جمله ملل متحد و ایالات متحده را نسبت به وقوع بروز چنین  طرح و برنامه ای از سوی دیکتاتوری مذهبی هشدار داده بودند.
صحنه های مظلومیت و وفاداری به عهد و پیمان اشرفیان قهرمان بواقع دنیایی را تکان داد و جهانی را برانگیخت. تصاویر و اخبار مربوط به  این جنایت علیه بشریت به فاصله کوتاهی به سراسر دنیا مخابره شد و انسان های آزاده، حامیان حقوق بشر و ایرانیان را به شوک عمیقی فروبرد. مردم جهان با دیدن تصاویرو فیلم های منتشره از شهدای قهرمان در اشرف نه تنها به گوشه های دیگری از ابعاد دنائت و شقاوت دو رژیم سرکوبگر و خون ریزدر ایران و عراق  پی بردند، بلکه به عیان دیدند و شنیدند که بربریت ناشی از حاکمیت غرق در بحران ولایت فقیه برای کشتار، ترور و خون ریزی حد و مرزی نمی شناسد و چگونه خامنه ای زهر خورده و رژیم شقه شقه شده آخوندی حتی از مجاهدین ”بی سلاح“ نیز وحشت دارد.
 
قتل عام 52 تن از اشرفیان قهرمان که تحت ”حمایت کنوانسیون چهارم ژنو“ قرارداشتند و بخشی از یکصد نفری بودند که در یک توافق چهارجانبه (مجاهدین ، آمریکا، عراق و یونامی) قراربود تا حل و فصل نهایی و فروش اموال و دارایی های ساکنان در کمپ باقی بمانند، درحالی صورت گرفت که تک تک ساکنان با ایالات متحده قرارداد ”حفاظت و امنیت“ به امضاء رسانده بودند. یقیننا در صورتیکه این کشور به تعهدات و امضاء خود پایبندی بخرج می داد، این جنایت و دیگر کشتارها و بمباران های موشکی در زندان لیبرتی قابل پیشگیری می بودند. واقعیت این است که سیاست مماشات با نقض تمامی تعهدات خود ونخست با امید به روند روبه پیش مذاکرات اتمی و چراغ و چشمک های رژیم در این زمینه و همچنین با چشم پوشی بر ذات مخرب و تروریست رژیم آخوندی، عملا دستان مالکی را برای قتل عام زنان و مردان بیدفاع مردم ایران در عراق بازگذاشت. براستی براین سیاست و این بی عملی چه باید نام نهاد؟
بقول شهردار جولیانی: « بسیار بسیار غمگین هستم که بگویم حق با من بود. این کمپ دقیقا همین شد. یک اردوگاه اسرا و جایی که انسان ها بدون هیچ توجهی به کرامت و زندگی انسانها کشته می شوند. افرادی که توسط سازمان ملل و بدتر از آن توسط کشور من رها شدند. در حالیکه به آنها قول حفاظت داده شده بود. شرم بر سازمان ملل ، شرم بر مارتین کوبلر و شرم بر تمامی کسانیکه قول حفاظت دادند و حالا این حفاظت را دریغ می کنند. شرم بر تمامی شما».

یقیننا زمان آن فرارسیده تا ابعاد این سیاست شکست خورده مورد موشکافی جدی قرار بگیرد. سیاستی که تا به امروز جاده صاف کن چنین وضعیتی در عراق و کل منطقه خاورمیانه بویژه در سوریه شده است. سیاستی که بغایت هماهنگ شده، مسبب انتقال اشرفیان از خانه و کاشانه 26 ساله خود به زندان لیبرتی  شده است و راه بدانجا برده که درب های زندان لیبرتی بر ناظران بین المللی، کلاه آبی های ملل متحد، وکلا و سازمان های حقوق بشری و خانواده های ساکنان بسته شده است. سیاستی که به خاطر آن محاصره ساکنان در زندان لیبرتی در زمینه های دارویی، غذایی، سوخت رسانی و درمانی هرروز ابعاد فاجعه آمیز تازه ای بخود می گیرد.  
افکار عموم، وجدان های بیدار بشری و ما ایرانیان چنین سیاست ضد انسانی را بویژه پس از گذشت یک سال از نتایج خون بار آن در اشرف قهرمان، به چالش می کشیم و برای جان فرزندانمان دادخواهی می کنیم. افکار عموم و حافظه تاریخی مردم ایران خواستار بازگشایی و راه اندازی نه تنها  پرونده این جنایت بزرگ، بلکه تمامی کشتارها و موشک باران های انجام شده از سوی مالکی و خامنه ای علیه ساکنان زندان لیبرتی و کمپ اشرف که تا کنون 136 شهید و بیش از 1000 زخمی و 7 اسیر برجا گذاشته، می باشند.
طاهر بومدرا، نماینده مستعفی ویژه ملل متحد در پرونده خونین اشرف طی سخنان اخیر خود در مقر ملل متحد در ژنو به گوشه ای از شکست این سیاست این چنین اشاره کرده است: «واقعا امروز زمان آن است که ملل متحد چشم و گوش خود را باز کند و همچنین زمان آن است که ملل متحد بیاید و به خاطر شکست خوردن در مورد اشرفی ها عذر خواهی کند. این که در پیدا کردن استقرار آنها شکست خورده است. این که در مورد دادن استاتوی پناهندگی به آنها شکست خورده است و این که در تامین سلامت آنها شکست خورده است. همه اینها در یک سند امضاء شده که توسط نماینده ملل متحد مارتین کوبلر امضا شد ، قول داده شده بود».

ابعاد جنایت مالکی علیه بشریت تنها در بمباران و قتل عام یاران بی دفاع و بی سلاح ما در اشرف قهرمان و زندانی لیبرتی خلاصه نمی شود، بلکه سنگ بنای حاکمیت ننگین وی که برپایه نقض شدید حقوق بشر و اعمال جبر و بربریت استوار گردیده و به مانند دو لبه ی تیز شمشیری است که یک روی آن بر بخش بزرگی از آحاد این کشور کشیده شده است. هزاران عراقی در زندانها مورد شکنجه های وحشیانه، تجاوز، نا عدالتی و تعرض به مال و جان و ناموس قرارگرفته اند و دستگاه قضائیه این کشور تبدیل به ملعبه ای برای پیشبرد اهداف دیکتاتور شده است. ابعاد شقاوت و کشتار دیکتاتور نوپای عراق بحدی است که همسایه غربی ما مدال رتبه سومی را به لحاظ آمار اعدام ها و زندان سیاسی و سرکوب، پس از دیکتاتوری خامنه ای، دریافت کرده است. در این رابطه سازمان عفو بین المللی در گزارش خود در ماه مارس اعلام کرد: «80 درصد اعدام های انجام شده در ایران و عراق صورت گرفته است».    
آنچه که مسلم است، جنایت علیه بشریت در اشرف مصداق بارز جنایت جنگی و مستحق پیگیری بین الملل برای شناسائی و مجازات آمران و متولیان آن  است. از ملل متحد و دیوان عالی لاهه انتظار هشت تا در این امر انسانی بازماندگان قربانیان را حمایت کند ودر راستای عدالت و کشاندن این جنایتکاران به پای میز محاکمه، درسی فراموش ناشدنی به تمامی دیکتاتورها ی معاصر در جای جای این گیتی بدهد.
افکار عموم و مدافعان حقوق بشر از دولت جدید عراق نیز به جد خواستارهستند تا در زمینه برداشتن فشارها و دستگاه سرکوب علیه ساکنان زندان لیبرتی اقدام فوری بعمل آورد و دست پزشکان، وکلا، خبرنگاران، هیئت های بین المللی و وکلای آنها را برای رفتن به داخل زندان لیبرتی باز بگذارد. همچنین  حق و حقوق ساکنان عطف به منشورهای ملل متحد و تعهدات بین المللی که عراق آن را امضاء کرده است را محترم بشمارد و در پروسه نقل و انتقال ساکنان کار شکنی نکند.

در این راستا تشکیل یک کمیته ی حقیقت یاب تنها راه اصولی برای شناسائی، عاملان و آمران 8 کشتار علیه فرزندان، زنان و مردان ما در کمپ اشرف و زندان لیبرتی می باشد و بهترین تضمین برای  جلوگیری از کشتار های بعدی است.  
 
درود به روان پاک شهدا ی اشرف قهرمان و زندان لیبرتی

5 شهریور 1393