یادی از کریم قائمی دیزجی از شهدای قتل عام ١٣٦٧ در تبریز

بیشتر بچه ها کریم رو از سال ١٣٥٩ که در داروخانه جالینوس در تبریز خیابان جمهوری کار میکرد می شناختند، مهربانی، کاردانی و دلسوزی مثال زدنی او باعث شده بود که این داروخانه هم معروف بشود، هرکس دنبال داروی کمیاب میگشت و یا پول برای خرید دارو نداشت بچه ها نشانی کریم رو میدادند و هیچکس دست خالی برنمیگشت ولو اینکه کریم از حقوق خودش مایه میگذاشت.

کریم در کنار کار داروخانه که خود و خانواده اش به درآمد آن نیاز مبرم داشتند یکی از فعالترین میلیشیاهای تبریز بود. در اواسط سال ١٣٦٠ دستگیر شد با تحمل شکنجه و برخورد پیچیده و اظهار اینکه تشکیلاتی نیست و فقط کارمند ساده داروخانه است توانست بازجویی ها رو پشت سر بگذارد ولی با اینحال محکوم به ١٠ سال زندان شد، در زمستان همان سال یکبار وقتی پاسدار او را بهمراه ١٠ زندانی دیگر به بازجویی مجدد میبرد از یک لحظه غفلت پاسدار استفاده کرده و از قسمت در حال ساخت دیوار مسیر فرار کرد و در سرمای طاقت فرسا با لباس زندان و دمپایی در داخل بستر رودخانه سعی در دور شدن از زندان داشته که متأسفانه دوباره دستگیر شد و مدتها شکنجه شده و در انفرادی ماند، در تشکیلات داخل زندان جزو نفرات بسیار فعال و با انگیزه بود و با تواضع و سادگی بی شائبه یک معدن انگیزه برای تمام زندانیان بند ٣ گانه بود، صورت آفتابسوخته و استخوانی او رو هرگز بدون لبخند نمیدیدی اما این تبسم در عین حال از غرور و عظمت این مجاهد خلق چیزی نمیکاست.

به تأسی از کار در داروخانه همه او را دکتر کریم صدا میکردند و از داروهای اضافی بچه ها داروخانه مختصری ترتیب داده بود و در حد امکان نیازهای داروئی بچه ها را تأمین میکرد، یکی از منظم ترین و تمیزپوش ترین زندانیان بود گوئی که هر روز یکدست لباس نو دریافت میکند، همیشه تمیز و اتو زده، هر هفته ٢ بار لباس زندانیش را میشست و بعد از خشک کردن زیر تشکش قرار میداد و صبح لباسهایش را اتو شده تحویل میگرفت، در کارهای صنفی و روزمره پیشقدم بود و میدانستیم که از وقتی دست چپ و راستش را شناخته در روستای دیزج اسگو کار کرده بود، از کار کشاورزی و دامداری گرفته تا فرشبافی و کار ساختمانی. بنابراین کار در داروخانه برایش یک کار لوکس حساب میشد.
صبحها پای ثابت ورزش صبحگاهی بود.
بسیار از مادر پیرش که آروزی آزادی او را داشت حرف میزد اما با تمام عواطف مثال زدنی نسبت به مادرش هیچوقت دل و پایش در دفاع از آرمانش نلغزید. بالاخره در قتل عام سال ١٣٦٧ این مجاهد قهرمان با دفاع از آرمانش جاودانه شد.
ما از مجامع بین المللی، خواهان محاکمه قاتلان شهید کریم قائمی دیزجی و دیگر شهدای قتل عام سال ١٣٦٧ هستیم.

قابل ذکر است که عکس وی توسط یکی از زندانیان سیاسی در سال ١٣٦٢در زندان تبریز کشیده شده است.
یادش گرامی و راهش پررهرو

بابک