ارمغان ولایت فقیه: 10 میلیون بی سواد و 10 میلیون کم سواد

برخلاف تمامی ادعاهای پوشالی دولت آخوند روحانی مبنی بر مبارزه با بیسوادی در کشور یک کارگزار حکومتی در «نهضت سواد آموزی » با اعتراف به ابعاد روبه رشد نرخ بیسوادی و کم سوادی در کشور (سایت حکومتی خبر آنلاین 4 شهریور 1394) گفت: «۹ میلیون و ۵۰۰ هزار فرد بیسواد و ۱۱ میلیون کم سواد در کشور شناسایی شده است». این آمار و ارقام در حالی از زیر تیغ سانسور اطلاعات حکومت به بیرون درج پیدا می کند که بسیاری از کارشناسان مسائل آموزشی نرخ واقعی بی سوادی در ایران تحت حاکمیت ولی فقیه را بسیار بیشتر ارزیابی می کنند؛ زیرا عمده افراد بی سواد از طیف فقر و زحمت کش روستایی و حاشینه نشین های شهری تشکیل شده اند که فقر و فلاکت بر تار و پود زندگی آنها چنگ انداخته است.

یک سایت حکومتی (سلامت نیوز 30 آبان 1392) با اشاره به دلائل نرخ بالای بی سوادی در رژیم آخوندی می نویسد: «چهارمین بخش بیسوادان، کسانی هستند که درآمد خانواده کفاف تحصیل آنها را نمی‌دهد و سرپرست خانواده توان تامین معیشت و زندگی آنها را ندارد. این همان کودکانی هستند که علاوه بر آنکه از تحصیل دور می‌مانند، مجبورند برای تامین معاش خود به کار (در برخی موارد هم کارهای سخت و دشوار) روی آورند.
گروهی از بیسوادان کشورمان هم کسانی هستند که مجبورند از روستایی به روستای دیگر بروند و ادامه تحصیل دهند. به دلیل سخت شدن رفت و آمد و بالا بودن هزینه‌های آن، خانواده‌های روستایی نمی‌توانند هزینه ایاب و ذهاب را پرداخت کنند».

همچنین این کارگزار حکومتی در ادامه به جزئیات نرخ بیسوادی و واقعیتی بنام فقر و بیکاری در رژیم آخوندی به عنوان عامل اصلی بیسوادی پرداخته و می افزاید: «سه میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از کل بیسوادان و کم سوادان کشور نیز زیر ۱۰ سال و بالای ۵۰ سال هستند. عمده بیسوادان در کشور در گروه سنی بالای ۵۰ سال قرار دارند که باید توجه ویژه ای به این موضوع شود».

وی در ادامه گفت: «آذربایجان غربی در ردیف شش استان آخر کشور از نظر تعداد بیسوادان است که لزوم تدوین یک برنامه مدون را می طلبد. بررسی ها بیانگر این است که باسوادی در مقطع ابتدایی دارای سه اثر مهم است که کاهش فقر، افزایش سلامت جامعه و فرد، مشارکت مردم در اجتماع و احترام به قواعد اجتماعی را در پی دارد».