مهرداد هرسینی: صدور بحران، سیاستی نخ‌نما شده

در پی شکل‌گیری ائتلاف کشورهای عربی علیه مطامع توسعه‌طلبانه رژیم آخوندی و با شکست‌های پی‌درپی نیروهای وابسته به رژیم آخوندی در یمن، سرانجام خامنه‌ای برای دلداری دادن نیروهای به‌شدت هراسان و ضربه خورده نظام، شخصاً وارد صحنه شد. وی در سخنانی که از آن وضعیت تیره‌وتاریک سیاست‌های کلی دیکتاتوری مذهبی به چشم می‌خورد، با حمله شدید به کشورهای اسلامی و به‌ویژه عربستان سعودی سرفصل ” بحرانی “ دیگر را در منطقه آشوب‌زده خاورمیانه ضریب زد.

ولی‌فقیه ارتجاع که در جمع مشتی بسیجی سخن می‌گفت، برای نخستین بار شخصاً به اوضاع یمن و شکست‌های رژیم در این کشور و همچنین کشورهای منطقه پرداخت و افزود: «قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبهٔ توحّش را غلبه می‌دهند بر جنبهٔ متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار می‌دهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن می‌کنند باید دست‌بردارند؛ این در این منطقه قابل‌قبول نیست».
سایت حکومتی تابناک 22 فروردین 1394

سخنان ولی‌فقیه غرق در بحران در حالی بیان می‌شود که علیه سیاست‌های اشغالگرایانه و کشورگشایانه رژیم، اکنون جبهه‌ای سیاسی و نظامی از کشورهای اسلامی و عربی که در آن قدرت‌های منطقه مانند ترکیه، عربستان، مصر و پاکستان مشارکت دارند، شکل‌گرفته است. با نگاهی به این جبهه و هدف آن برای جلوگیری از رشد بنیادگرایی و تروریسم که به‌یقین نه‌تنها مربوط به یمن، بلکه فراتر از آن کشورهای درگیر در بحران مانند عراق و سوریه در خاورمیانه و همچنین لیبی در شمال آفریقا را شامل خواهد شد، دل‌شوره عجیبی در دل متولیان رژیم آخوندی به راه افتاده است. پیام‌های مکرر رژیم به ائتلاف عربی – اسلامی برای توقف عملیات در یمن و رفتن بر سر میز ” مذاکره “ خود بهترین پاسخ به وضعیت درمانده رژیم آخوندی در این بحران‌های خودساخته را دارد.

درحالی‌که هفته گذشته نیروهای ائتلاف عربی از دستگیری دو تن از فرماندهان سپاه پاسداران در یمن خبر داده بودند و یا ارسال سلاح و مهمات و تجهیزات نظامی درپوش حلال احمر به نیروهای وابسته به رژیم یعنی حوثی‌ها که از سوی مقاومت ایران چندی قبل افشاء گردید، جملگی بر نقش و سیاست‌های جنگ افروزانه و توسعه‌طلبانه ولایت‌فقیه در منطقه استراتژیک باب المندب و گرفتن این شاهراه حیاتی تأکیددارند. ترجمان این جملات آنکه طرح گازانبری رژیم برای گرفتن شبه‌جزیره عربستان از طریق اشغال یمن و سپس به دست گرفتن این تنگه استراتژیک به معنی بلعیدن کشورهایی همچون مصر و یا منطقه شمال آفریقا نیز است.
«تلویزیون العربیه با استناد به افشاگری مقاومت ایران گفت: بنا به گزارشی امنیتی که مخالفان رژیم ایران آن را در داخل ایران تهیه‌کرده و توسط روزنامه الشرق‌الأوسط منتشرشده نیروی قدس سپاه پاسداران نزدیک به 50 تن کمک تسلیحاتی و لجستیکی را در ماه گذشته تحت پوشش کمک‌های هلال‌احمر به حوثی‌ها تحویل داده است». سایت مجاهدین خلق 25 فروردین 1394

روند تحولات و ضربات وارده به نیروهای رژیم به‌قدری شدید است که متولیان حکومت از رئیس‌جمهور تا وزیر خارجه، رئیس دستگاه قضائیه و امامان جمعه یکی پس از دیگری اکنون پرچم سفید بلند کرده و با التماس خواهان ” مذاکره “ میان حوثی‌ها و نیروهای ائتلاف شده‌اند. برای مثال پاسدار لاریجانی هفته گذشته در این رابطه گفته بود:«ایران با هرگونه مداخله ارتش کشورهای منطقه ازجمله پاکستان مخالف است و آن را به زیان ملت مسلمان پاکستان می‌داند و موضع ایران، حل مسئله یمن از طریق گفت‌وگوهای ملی داخلی طرفین است و هرگونه مداخله‌ای می‌تواند موضوع را پیچیده‌تر کند». خبرگزاری حکومتی ایرنا 16 فروردین 1394
به‌هرحال سخن از چشم‌انداز تیره‌وتار سیاست‌های ” راهبردی مقام معظم “ در منطقه خاورمیانه است که از طریق آن رژیم آخوندی تلاش داشت تا بر سر میز مذاکرات اتمی، امتیاز گرفته و حتی‌المقدور پروسه زهر خوران اتمی را به عقب بیاندازد.
حال با سر کشیدن زهر لوزان و انتشار آن ” تسلیم‌نامه “، به‌یقین چنته خامنه‌ای نیز در این راستا خالی‌شده و متولیان حکومت به‌خوبی دریافته‌اند که این اهرم پوسیده دیگر پاسخگو به شرایط و روند شتابان تحولات در منطقه نیست. در ثانی خامنه‌ای که هرگز تصور پیدایش و شکل‌گیری یک ائتلاف بزرگ منطقه‌ای علیه بنیادگرایی هار خود را نمی‌کرد، به‌یکبار نظام آخوندی را در میدانی مملو از مین و در مختصاتی جدید دیده است.

لذا بر این منطق است که خامنه‌ای با به میدان آمدن و ایراد سخنانی که از آن برای هزارمین بار بوی خون، مرگ و نفرت می‌آید و همچنین برای نخستین بار پس از مرگ خمینی، عربستان و به‌تبع آن مابقی کشورهای ائتلاف عربی – اسلامی را به راه انداختن جنگ و بلوا، ترور و آشوب تهدید کرده است.
واقعیت دیگر درنیزاین است که موقعیت ولی‌فقیه در درون هرم قدرت نظام آخوندی پس از شکست قضیه اتمی به‌شدت ضربه خورده است. از این فراتر وضعیت وخیم و روحیه باخته نیروهای رژیم است که پنداری با سر به ” دیوار بتونی “ خورده باشند، گیج و مات و مبهوت از تحلیل این اوضاع درمانده‌اند. به‌یقین سخنان ” رهبر معظم “ علاوه بر تأکید بر تروریسم و جنگ، مصرف و وجه داخلی هم دارد و به روایت بهتر برای ” آرام کردن دلواپسان “ نظام نیز قابل‌خرج است؛ زیرا آنان به‌خوبی می‌بینند که چگونه چنته رهبر فکری‌شان هم درزمینهٔ داخلی و هم در زمینه‌های منطقه‌ای و اتمی یکی پس از دیگری خالی‌شده است. نگاهی به داده‌های اتمی و همچنین شکست نیروهای رژیم در سوریه و یمن و همچنین فشار بر نیروی تروریستی قدس و پاسدار سلیمانی در عراق برای خروج از تکریت و درنهایت بازگشت وی به تهران، جملگی تحولاتی هستند که به‌یقین از چشم ” دلواپسان نظام “ به دور نمانده است.
25 فروردین 1394