جمشید پیمان: عشق تو بود و هیچ نبود اختیار من

فرا رسیدن بهار و آغاز سال نو را به همه ی آزادی‌خواهان ایران که برای تحققش صمیمانه مبارزه می کنند، شادباش می گویم.

برای رهبری مقاومت، عزیزانم در لیبرتی و یاران اشرف نشان در همه جای جهان و برای زندانیان سیاسی، آرزوی سربلندی و پیروزی دارم.

 

حسّی قشنگ داده به من انتظار من

اکنون دوباره می رسد از ره بهار من

 

گویم دوباره دشت پر از لاله می شود

گویم دوباره سکّه شود کار و بار من

 

یعنی دوباره روی تو و یک جهان بهار

یعنی دوباره خوب شود روزگار من

 

دیدم تو را و عشق سراغ مرا گرفت

گفتم ؛بیا بیا به دل بی قرار من

 

عاشق منم وگرنه ره و رسم عاشقی

هرگز نبوده شیوه ی ایل و تبار من

 

دیدم تو را و رشته ی کارم ز هم گسست

عشق تو بود و هیچ نبود اختیار من

 

در می زنند و با دل خود گویم؛ آمدی

حسّی قشنگ داده به من انتظار من

 

بیست و ششم اسفند نود و سه