مهرداد هرسینی: حضرت آقا ”یک‌قدم به جلو دو قدم به عقب“

بحران برسر تعیین و تکلیف پرونده اتمی رژیم آخوندی به مراحل حساس و ظاهراً پایانی خود نزدیک شده است. از قرائن و شواهد چنین برمی‌آید که ”صبر طرف‌های مذاکره“ با ولی‌فقیه به سر آمده و آن‌ها خواهان پایان دادن به روند” ادامه مذاکره برای مذاکره” می‌باشند. مواضع اخیر مبنی بر” عدم تمدید مذاکرات“ که برای نخستین بار، بیان‌شده است، به این فرضیه قوت می‌دهد که ضرب‌الاجل پایان مارس، آخرین شانس برای متولیان نظام آخوندی است. ضرب‌الاجلی که بر اساس آن قرار است ”توافق جامع و نهایی“ و یا بخش‌های مهمی از آن به امضاء طرفین برسد.

در این راستا خبرگزاری آسوشیتدپرس در تاریخ 21 بهمن 1394 خبر داد: «تلاش‌ها در تغییر سرعت و کارایی سانتریفیوژها را شامل می‌شود که درنتیجه آن این ماشین گاز هکزافلورید اورانیوم کمتری را می‌تواند غنی کنند. دیگر مسئله موردبررسی در این مذاکرات حجم ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران در سطح پایین است که در صورت تبدیل آن به اکسید یا انتقال آن به کشور دیگری می‌تواند زمان گریز هسته‌ای ایران را طولانی‌تر کرد».

به‌هرحال سخن از مذاکراتی است که قریب 11 سال است در سایه سیاستی بنام” مماشات“ تا به امروز به دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان فرصت داده که تمامی جناح‌های درگیر و به‌ویژه مردم ایران را با شانتاژ و تهدید به گروگان بگیرد و نه‌تنها بر تعداد سانتریفیوژها ی مدرن، ظرفیت غنی‌سازی و ادامه مخفی‌کاری اتمی برای دستیابی به سلاح اتمی، بلکه به‌موازات آن بر ادامه اعمال تروریستی و صدور انقلاب به کشورهای همجواربیافزاید. نگاهی به صحنه منطقه‌ای، به آشوب و بلوایی که رژیم آخوندی در یمن، عراق، بحرین، در سوریه و مسلح کردن حزب الشیطان به سیستم موشکی و تجهیزات مشابه، به‌یقین تائیدی بر این گفته است. لذا بر این باور باید همچنان تأکید داشت که هرگونه امتیاز دادن به رژیم آخوندی درزمینهٔ اتمی و چشم‌پوشی بر مطامع بلندپروازانه ولی‌فقیه در این زمینه و خروج از قطعنامه‌های ملل متحد به‌یقین راه برای ادامه و تشدید سیاست صدور تروریسم و بنیادگرایی هرچه بیشتر و بیشتر بازخواهد کرد.

سخن از تشدید سیاستی است که به طبع آن مردم منطقه در آینده نزدیک هر جریان بنیادگرا را با کوله باری ”از سلاح‌ها و موشک‌ها اما مسلح به بمب‌های اتمی کوچک“ خواهند دید. درست به‌مانند همان سیاست تولید و گسترش موشک‌های ساخت رژیم آخوندی است که اکنون در اختیار بسیاری از گروه‌های بنیادگرا و تروریستی برای به گروگان گرفتن ”مذاکرات اتمی“ قرارگرفته است. همان سیاستی که از طریق آن آخوندهای حاکم به تجربه نشان داده‌اند، از اعمال چنین شیوه و حمایت‌هایی از جریان‌های بنیادگرا تحت نام ”اسلام عزیز“ هیچ ابایی ندارند.

از مخفی‌کاری رژیم برای ساخت سلاح و چاشنی‌های اتمی سخن به میان آمد، جا دارد تا به گزارش اخیر یک موسسه بین‌المللی نیز اشاره اجمالی کنیم. «موسسه علوم و امنیت بین‌المللی با انتشار گزارشی از فعالیت‌های ساخت‌وساز جدید در سایت نظامی پارچین در نزدیکی تهران خبر داد. این موسسه می‌گوید هدف از انجام فعالیت‌های آسفالت جدید در سایت پارچین پاک‌سازی فعالیت‌های هسته‌ای ایران بوده است. گمانه‌زنی‌ها در این راستا است که جمهوری اسلامی تلاش می‌کند آلودگی محیط پارچین به اثرات اورانیوم را پاک کند». خبرگزاری پرس نیوز 24 بهمن 1393

گذشته از این” پاک‌سازی و مخدوش کاری‌ها“، رهبری نظام آخوندی اکنون معنی مفهوم واقعی سیاست ”برد- برد“ را آشکارا اعلام کرده است. بر اساس این سیاست ”لغو تحریم‌ها“ در این دور خواسته اصلی ولی‌فقیه زهر خورده و اوجب واجبات برای ادامه بازی است. سخنان اخیر خامنه‌ای و بیان جملاتی مانند ”با توافق خوب“ موافقم و یا ”توافق نکردن بهتر از توافقی است که با منافع ملت! ما در تضاد است“ بهترین بینه بر همان سیاست ”یک‌قدم به جلو و دو قدم به عقب“ است. سیاستی که اصلاً و ابداً مردم ایران تا به امروز در آن نقشی نداشت بلکه همواره خود قربانیان تبعات آن بوده‌اند. تبعاتی که سایه شوم آن به‌مانند بختک‌های اقتصادی، بحران‌های مالی، تحریم، بیکاری و تورم تاروپود جامعه را در برگرفته و فشار مضاعفی را بروی اقشار ضربه‌پذیر و کم‌درآمد وارد آورده است. تبعاتی که بقول رفسنجانی: «در اثر سوء تدبیر و تحریم‌ها زندگی اقتصادی مردم دچار مشکل شده، 25 درصد جوانان تحصیل‌کرده بیکار هستند و امروز کمبودها به مردم فشار آورده است. 500 هزار میلیارد تومان بدهی دولت به بانک‌ها و پیمانکارها و 4 هزار طرح عمرانی بدون اعتبار و کشتی‌ها مملو از وسایل موردنیاز مردم که ارز لازم برای آن‌ها در نظر گرفته نشده ازجمله مشکلات کشور است».

همبستگی ملی 29 آذر 1393

آری ولی‌فقیه حق دارد از” منافع” سخن به میان آورد، همان منافعی که در وهله نخست ”ریش و سبیل“ آخوندهای دزد و باندهای چپاولگر حکومتی را چرب می‌کند و در سایه آن ”اختلاس، دزدی از اموال ملی“ اکنون به یک صنعت در کشور تبدیل‌شده است.

به‌هرحال درحالی‌که طرف مقابل خواستار برداشتن قدم نخست و نشان دادن ”اراده سیاسی“ از سوی رژیم آخوندی است و بر این سیاق آخوندهای حاکم باید، ظرفیت غنی‌سازی و همچنین تعداد سانتریفیوژهای خود را نخست تعیین و تکلیف نمایند، این ولی‌فقیه و باند ”دلواپسان“ است که اکنون از ترس غالب تهی کرده‌اند و از تبعات هرگونه توافق احتمالی به آه و فغان روی آورده‌اند. نگاهی به جنگ و جدال و شقه و شکاف در باندهای متخاصم بی اندازیم تا ابعاد این ”ترس و ذلت“ را به‌خوبی درک نماییم. برای نمونه محمدی از اعضاء قبلی تیم مذاکره‌کننده می‌گوید: «تقسیم‌بندی توافق سیاسی و توافق روی جزئیات، توافق سیاسی را تبدیل به یک تله کرده و امتیازدهی در جزئیات را اجباری خواهد کرد».

سایت نیروی سرکوبگر بسیج 20 بهمن 1393

اگر سخنان هفته گذشته ولی‌فقیه را ملاک برای خروج یا عدم خروج رژیم از بحران اتمی قرار دهیم، به‌یقین می‌توان آن را نفس‌های آخر مقام معظم در حل‌وفصل مسالمت‌آمیز آن دانست؛ زیرا گذشت زمان و عدم دستیابی به یک توافق جامع و نهایی که آخوندها را از ساخت بمب اتمی بر حذر کند، به ضرر حاکمان تهران خواهد بود. البته شرط اصلی همان بخش مهم نظامی قضیه است، بخشی که هردو طرف مذاکره اصلاً و ابداً به روی مبارک خود نمی‌آورند که بالاخره به کدام سرانجام گرفتار خواهد شد. همان نکته‌ای که ولی‌فقیه به‌خوبی آن را گرفته و با نامه‌نگاری‌های مخفیانه در تلاش است تا به طریقی”دل ارباب بی‌مروت“ را در مذاکرات اتمی به دست آورد. در چنین سناریویی و در صورت شکست مذاکرات اتمی است که فشار تحریم‌ها بر رژیم بیشتر خواهند شد و در کنار افت شدید بهای نفت در بازارهای جهانی که اکنون به بیش از 50 درصد از درآمدهای نفتی رژیم ضربه زده است، چشم‌انداز بسیار تیره‌وتاری را برای اقتصاد و زیربناهای کشور وب ویژه مردم ایران درزمینهٔ معیشتی، اقتصادی، مالی رقم خواهد زد.

26 بهمن 1393