سینا دشتی: قهرمان پنجاه ساله و همیشه جوان

چند روز دیگر به پنجاهمین سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران خواهیم رسید.

واقعا نمیتوان در یک مقاله به طور کامل، حتی به صورت فهرست وار زمینه گشائی های این سازمان را سرهم جمع آوری کرد. این مهم بر عهده ی یک نهاد تحقیقاتی هست که سال ها باید روی ان کار بکند.
بیگمان صحبت در دستاوردهای خلص ایدئولوژیکی این سازمان، صلاحیت و تبحر خاص خود را میطلبد که نگارنده خود را اصلا در این موضع نمیبیند.
در زمینه ی ایجاد، حفظ و گسترش یک تشکیلات منظم و بسیار مثمر ثمر، خصائص فرماندهی، توان اجتماعی، توان بسیج افراد متفرق در زمینه های مختلف فعالیت سیاسی هم باید افرادی به تعمق و تفکر اقدام کنند که مدیریت سیاسی و هنر سازماندهی در حیطه ی دانش انهاست.
من حتی نمیتوانم در مورد دستاوردهای نظامی این سازمان، چه در دوران نبرد چریکی در زمان شاه و چه نبردهای گسترده و عملیات بزرگ نظامی مثل "فروغ جاویدان" و "چلچراغ" و "آفتاب" بنویسم.
حتی دانش من در مورد بزرگترین ممیزه و خصلت این تشکیلات یعنی رهبری جمعی زنان انقلابی مسلمان مجاهد خلق، هم کافی نیست.
حقوق دان هم نیستم که بتوانم در مورد توانمندی این سازمان در نبرد های بی سابقه ی حقوقی در سطح بین المللی و شکست دادن دو ابرقدرت حقوقی یعنی دولت امریکا و شورای وزیران اتحادیه ی اروپا با استفاده از نظام های موجود قضائی در امریکا و اروپا، بنویسم.
این ها را نوشتم که فقط ذره ای به دشواری نوشتن یک مقاله در مورد این تولد پر افتخار، توجه کرده باشیم.
من مانند کوه نوردی هستم که در پایه ی یک سلسله جبال بلند ارتفاع ایستاده و تلاش میکنم که در ذهن خود ، شکوه و بزرگی این کوهستان کبیر را متصور کرده و راهی برای رسیدن به این تصویر را بیابم.
من اما یک ایرانی هستم که سالهای نو جوانی خود را به نحوی با این جنبش مردمی بوده ام و به نظرم بزرگترین خدمت مستقیم و برکت بلاواسطه ی این سازمان کبیر برای مردم ایران، سیاست صلح این مقاومت بوده است. صمیمانه تقاضا میکنم که به قیود "مستقیم " و "بلا واسطه" توجه بکنید. هیچ ایرانی وطن دوستی را نمیتوان یافت که در مورد گزاره ی "رژیم خمینی ( جمهوری اسلامی و یا هر اسم دیگر) بد ترین بلای سیاسی- اجتماعی ، هست که بر جان این کشور و مردم ایران، بعد ازچنگیز مغول، مسلط شده" با شما اختلاف نظری داشته باشد.
اما مکانیسم این تسلط، به طور بسیار واضح و مشخص از کانال جنگ هشت ساله با دولت سابق عراق، بود. بدون جنگ، گسترش هیولا وار سپاه پاسداران به مثابه ی اهرم اصلی حفظ حکومت اخوندی، امکان پذیر نبود. میلیونها خانواده ی ایرانی فرزندان خود را در این جنگ از دست دادند. بیش از پنجاه شهر و پنج هزار روستا کاملا از بین رفت. میلیونها نفر آواره شدند. کشور ایران در "خون و دود و آتش فرو رفت". اما جنگ های بزرگ از این دست، چالش بسیار سنگینی برای نیروهای سیاسی کشور هم به شمار رفته و میرود. تایید و شرکت در جنگ، مستقیما تایید سیاست ویرانگر خمینی بود. مقابله با جنگ هم میتوانست، و البته هم همین شد، که به سیلی از تبلیغات جهنمی علیه مجاهدین بیانجامد. خمینی که بزرگترین دشمن ایران و ایرانی بود، طبیعتا تلاش کرد تا خود را مدافع مردم و مجاهدین را مزدور دشمن بداند. حرام زاده ترین سرویس خبر فروشی، بی بی سی بخش فارسی، که سوت آغاز کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ علیه دولت دکتر مصدق را کشیده بود و حمایت مشکوک او از خمینی در دوران قیام سال ٥٧، هنوز جای سئوال دارد، مدعی میهن دوستی و ایران پرستی شد و مجاهدین را به همکاری با دشمن عراقی کرد، البته که استعمار انگلیس دوست خوب رژیم خمینی بود. نیروهای مثل نهضت آزادی که میفهمیدند جنگ چه بلائی بر سر ایران آورده اما نه توان و نه جرات مقابله با خمینی را داشتند، از پیشرفت "نیروهای اسلام" در فلان مرداب و یا تالاب، در عرق ناسیونالیستی صوری و بی محتوا غوطه میزدند و پیام تبریک میفرستادند.
در این میان از مدارس، شاگردان را موج موج به میدان میفرستادند تا میدان های مین را با تن نوجوان خود پاک بکنند، أفواج انسانی در بیابان های خشک و نی زار های تر در خون خود میغلتیدند تا پاسدار ابله محسن رضائی و رفسنجانی و صیاد شیرازی جلاد، پز طراحی جنگ و نبرد را به خود بگیرند. جنگ هشت ساله بدون شک بزرگترین عامل خسارت های مادی و انسانی به کشور ایران در دویست سال اخیر تاریخ ایران محسوب میشود. مجاهدین با تعهد به مردم ایران و اتخاذ سیاست صلح، با این غول ویرانگر جنگ، به نبرد برخاستتند. بیش از چهل کشور در فروش و قاچاق سلاح به رژیم و انباشتن سودهای نجومی، دخیل بودند. یک خبرنگار مترقی سوئدی در ان سالها نوشت که تنها کشور اروپایی که در قاچاق سلاح و مهمات به رژیم خمینی در طی جنگ با عراق، شرکت نداشته، ایسلند بوده است که فاقد ارتش منظم هست!
مجاهدین بدون در نظر گرفتن "وجیه الملگی"، بدون محاسبه ی چرتکه ی "وجهه ی سیاسی" و "وزن تبلیغات منفی" با دستگاهی چنگ در چنگ شدند که منافع ان بسیار فراتر از تصور معمول هست.
در هم شکستن ماشین جنگ خمینی، تبلیغ سیاست صلح، معرفی و گرفتن تایید بین المللی از بیش از پنج هزار نماینده ی منتخب مردم در اروپا، امریکا، اسیا و استرالیا، بزرگترین کمپین تبلیغاتی برای صلح در تاریخ مبارزات مردم ایران است.
به خاطر عمه و عموی عزیزم که فقط یک فرزند را در جبهه های جنگ خمینی از دست دادند،
به خاطر تمامی هم کلاسیها و هم مدرسه ای های که جانشان حفظ شد،
به خاطر اهالی دهکده ی کوچک باجگاه در خارج از شیراز که با پنجاه خانوار، فقط ده پسر جوان خود را در جنگ از دست داد و نه بیشتر،
به خاطر تمامی معلمین که تمامی شاگردان دوران راهنمائی خود را در جنگ و روی میدان مین از دست ندادند.
به خاطر تمامی خانواده های ایرانی که فرزند و نور چشم خود را از سوختن در تنور جنک، محفوظ یافتند،
به خاطر هر خانواده و فأمیل که از خوردن بمب و موشک بر سر سفره ی شام خود در امان ماندند،
به خاطر هر دست و پا و کمر و چشم سالم که در انفجاری و یا بر اثر ترکشی، از بین نرفت
به خاطر هر روان سالم که از دیدن صحنه های دهشتبار در جنگ، سلامت خود را از دست نداد
به خاطر هر خانه، هر کوی، هر دهکده و شهر که تا اخرین اجر خراب نشد و به جا ماند
به خاطر ایران و ایرانی
از مجاهدین خلق ایران، از تمامی شهیدان و زندگان این سازمان، از تک تک اعضاء و سطوح رهبری این سازمان، به خاطر تلاش بیدریغ برای صلح، به خاطر انچه که به همه ی ما، با گذشت از جان و مال خویش بخشیدند،
به خاطر بودنشان و به خاطر ماندگاریشان
تشکر میکنم
همیشه سلامت و پویا و مانا باشید که هستید