گردهمایی نمایندگان تشکلهای جوانان با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت - سخنرانی شخصیت های برجسته سیاسی

هوارد دین رئیس پیشین حزب دمکرات آمریکا

با تشکر. من آرزو میکنم که رئیس جمهور اوباما و وزیر خارجه کری میتوانستند این فیلم را که الان ما دیدیم ببینند. در طول سالیان به دفعات متعددی در سیاست خارجی آمریکا ما آنقدر درگیر تخلیات خودمان و عملکرد دیپلوماسی بوده ایم که فراموش کردهایم بحث جان افراد مطرح است و جسارت فوقالعادة افرادی که هم اکنون دیدیم باید نقطة انگیزش رئیس جمهور و وزیر خارجه باشد، وقتی به همراه کسانی که مسئول قتل افرادی هستند که ما در این فیلم شاهد آنها بودیم دور یک میز مینشینند. خانم رجوی، باعث افتخارم است که در حضور شما باشم. من میخواهم به طور خاص بگویم افرادی در این جمعیت هستند که علاوه بر خانم رجوی غرق افتخارند چرا که اعضای خانواده خود را از دست داده اند، برادران، خواهران، والدین و فرزندان خود را به دست رژیم ملاهای قاتل و دست نشانده ها و عروسکهایشان در عراق تحت کنترل مالکی از دست دادهاند.

میخواهم چند جمله یی در مورد تیتری که در روزنامه گاردین خواندم، صحبت کنم. «رژیم ایران اتهامات اعضای پارلمان اروپا مبنی بر اعمال محدودیت در آزادی بیان و فراخوان برای توقف اعدامها را رد میکند». من به گفتگو با ملاها اعتراض ندارم. ما با تعداد زیادی از افراد بد، صحبت کردهایم، که بر افرادی که ما برای آنها اهمیت قائل هستیم، سلطه دارند. چیزی که من به آن معترض هستم روند طولانی در سیاست خارجی آمریکاست وقتی دست به اقدامات مصلحت آمیز میزنیم که به قیمت از دست رفتن جان افراد تمام میشود تا به توافقی دست یابیم که پایدار نخواهد بود. ما در کشورمان کارهای بسیار عالی انجام دادیم، کمک به اروپا برای غلبه بر تهدید نازیها، برقراری صلح، هر چند کوتاه مدت، پس از جنگ جهانی اول، ایستادن در برابر دیکتاتوری در نقاط مخلتف جهان. اما ما همچنین در طول سالیان در سیاست خارجی آمریکا دست به اقداماتی زدیم که برای کشور خودمان و برای دموکراسی خطرناک بودهاند. وقتی که ما دست به این کارها می زدیم، فکر میکردیم کاری در جهت منافع خودمان را انجام داده ایم. نتیجه این است، وقتی برای منافع کوتاه مدت دست به اقداماتی میزنید که باعث رد کردن اصول اعتقادی آمریکا می شود، چنین اقداماتی نه تنها افرادی را که برای آنها اهمیت قائل هستید بلکه خود آمریکا را هم زیر علامت سؤال میبرد. مشارکت ما در قربانی کردن رئیس جمهور آلنده به سالیان طولانی دیکتاتوری و سرکوب در شیلی راه برد. ما در برکناری نخست وزیر مصدق شرکت کردیم، او تنها رهبری در تاریخ ایران بود که به صورت مشروع انتخاب شد. اگر ما در سال 1953 دست به چنین کاری نمیزدیم، امروز با ملاها روبرو نمیبودیم. ما در ویتنام جان 55 هزار سرباز را فدای دفاع از رئیس جمهور «چو» و معاون رئیس جمهور «کی» کردیم. آمریکاییها کی یاد خواهند گرفت که دفاع از کسانی که دارای ارزشهای ما نیستند و اتحاد با آنها در دراز مدت باعث زدن زیرآب کشور خودمان خواهد شد. به اعتقاد من رسیدن به یک توافق هسته یی دراز مدت با ملاها عالی خواهد بود. من با رودی جولیانی موافقم، ما بر روی بسیاری از مسائل با هم اتفاق نظر نداریم اما روی این موضوع اتفاق نظر داریم، ما در گذشته با ملاها به توافق رسیدیم اما آنها دروغ گفتند. آنها به برنامه هسته یی خود ادامه میدهند. آیا ما باید با ملاها به توافقی برسیم و 3000 نفری که هم اکنون در زندان لیبرتی به سر میبرند، و ما آنها را قانع به رفتن به آنجا کردیم، بفروشیم؟ تا به یک توافق کوتاه مدت با ملاها برسیم که در ضمن با توجه به سوابقشان آن را نقض خواهند کرد. شما در مورد کارنامه آنها شنیدید، در دوران روحانی «مدره»! بیشترین اعدامها و اعدام در ملأ عام و شلاق در ملأ عام صورت گرفته است. این تنها مربوط به مجرمین نیست. در ایران افراد تنها به دلیل مخالف با ملاها به قتل میرسند. این یک رژیم مستبد و سرکوبگر است که یک حکومت مذهبی  است. ما نمیخواهیم چهره خودمان و جایگاه اخلاقی خودمان در دنیا را با بستن قرارداد با کسانی که به حرفهای خودشان پایبند نخواهند بود و جهان را به مکانی امن تر تبدیل نخواهند کرد، خراب کنیم. اگر آنها مدعی هستند که میخواهند جهان را به جایی امن تر تبدیل کنند، بگذارند آن 3000 نفری که در لیبرتی هستند آزاد شوند و به کشورهایی در اروپا و آمریکا منتقل گردند، چیزی که شایستة آن هستند. بگذارند آنها این کار را بکنند. هر قراردادی که ما با ملاها میبندیم باید مشروط به آزادی افراد کمپ لیبرتی باشد، کسانی که دولت آمریکا 10 سال پیش به طور مکتوب به آنها قول داد. تا کی ما دیگر میتوانیم قولهایمان را به 3000 تن افراد غیرمسلح  نقض کنیم وقتی با کسانی که هیچگاه به قولهای خود وفادار نبودند، قرارداد میبندیم. نگذارید کشور و اصول خودمان را برای موفقیتهای کوتاه مدت دیپلوماتیک بفروشیم. وزیر خارجه کری، رئیس جمهور اوباما! چیزی فراتر از  یک دنیای عاری از تسلیحات اتمی در اینجا در گرو است. چیزی بیش از تغییر رژیم در ایران در اینجا در گرو است، چیزی که به همراه جان این 3000 تن در گرو است، این است که آمریکا چه نوع ملتی است؟ آیا ما میتوانیم همچنان یک ملت بزرگ بمانیم؟ ما تنها زمانی میتوانیم همچنان یک ملت بزرگ باقی بمانیم که با ایستادگی بر اصولمان وارد این مذاکرات شویم. از 10 سال پیش که فرماندهان ما در صحنه سندی را به امضا رساندند، بیش از 100 نفر در اشرف و لیبرتی به هنگام اعدامشان به دست مالکی و ملاها آن سند را در دست داشتند. دولت من کی برای دفاع از اصول آمریکا خواهد ایستاد؟
لوئیس فری مدیر پیشین اف بی آی
خیلی متشکرم، خیلی متشکرم.
خانم رجوی، مایه افتخار و انگیزش بسیار برای من است که امروز اینجا هستم. باید بگویم که به عنوان پدر 6پسر، دیدن این زنان و مردان جوان خوب در اینجا که رهرو و نتیجه مستقیم رهبری انگیزانندة شما هستند، چقدر خوشحال کننده است. این را به شما تبریک می گویم. این واقعاً خیلی تکاندهنده است و از زمانی که اینجا آمدهام، به دفعات تکان خوردم. برای لحظاتی می خواهم در مورد سالگردها، بحرانها و به طور خاص در مورد نوری روشن صحبت کنم. تشعشعی قوی که خانم رجوی آن را نمایندگی می کنند. امری که شما در سخنان مردان و زنان جوان با آن روبرو شدید. این آینده را نوید می دهد.
بعد از مشاهده تصاویری که شاهد بودیم، فکر نمی کنم که ما با کارنامه یی وحشتناکتر از کارنامة رژیم شر و قاتل ایران مواجه باشیم. اما من همچنین فکر می کنم که  شما می توانید آیندة بهتری را پیش بینی کنید. اینها رهبران و زنان و مردان جوانی هستند که مسائل را تغییر خواهند داد. ما سالگردها را در اشکال بسیار متنوع گرامی می داریم. چه عید فصح باشد و چه عید پاک. اینها روزهای امید و بهار هستند. چه سال جدید ایرانی و عید نوروز؛ ما با محرک قدرتمندی برای تغییر مواجه هستیم که در این مردان و زنان جوان و همچنین در این تصاویر مشاهده می کنیم. چرا که آنها سمبل فداکاریهایی هستند که انجام داده اند. به زودی ما سالگرد 26 ژوئن 1966 یعنی بمبگذاری برجهای خُبر را خواهیم داشت. همان طور که به یاد داریم، این بمبگذاری در یک استان در شرق عربستان سعودی رخ داد. 19پرسنل نیروی هوایی آمریکا در یک توطئه و دسیسة مستقیم که از تهران آمده بود، به قتل رسیدند. این عمل توسط حزب الله در عربستان به اجرا در آمد. همانطور که امروز حزب الله مأموریتهای رژیم ایران را در سوریه و سایر نقاط به اجرا در می آورد. این نقشه توسط بالاترین سطوح در رژیم ایران طرح ریزی شده بود. عوامل حزب الله پاسپورتهای خود را در سفارت ایران در دمشق دریافت کرده بودند. پول توسط ژنرال شریفی که یک فرمانده سپاه پاسداران بود، فراهم شد. ایالات متحده هرگز نسبت به این قاتلین و این عمل باورنکردنی تروریستی واکنش نشان نداد. در اف.بی.آی به ما گفته شد که در تحقیقات در مورد آن زیر هیچ سنگی را تجسس ناشده باقی نگذاریم. پس از یک پروسة طولانی از دخالتها و تأخیرات سیاسی، تحقیقات منجر به پیگرد چندین نفر شد. 5 یا 6 نفر از آنان از رهبران سیاسی یا نظامی رژیم ایران هستند که هم اکنون در ایران به سر می برند. برای همین برای کسانی که در حال مذاکره بر سر تکثیر سلاحهای هستهیی با رژیم ایران هستند من یک پیشنهاد دارم: چطور است که ما برای آنها شرط بگذاریم که این فراریها را به ما تحویل بدهند؟ تا بتوانیم آنها را محاکمه کرده و به زندان بفرستیم، جایی که حقشان است.
یکی از نتایج مستقیم این قتل عام آمریکاییان در حال خدمت، به شکل عجیبی این بود که آمریکا سازمان مجاهدین خلق را که تنها عامل تغییر و آزادی و دموکراسی در تاریخ معاصر ایران است در لیست تروریستی گذاشت. این عمل در آن زمان مطلقاً و کاملاً سیاسی بود. من در آن زمان آنجا بودم و در ضمن من هیچ کسی را در اف.بی.ای سراغ ندارم که پیش از قرار دادن سازمان مجاهدین در فهرست سازمانهای تروریستی از طرف وزارت خارجه مورد مشاوره قرار گرفته باشد. چرا این کار صورت گرفت؟ برای این که آنها گمان می بردند که یک مدره به نام خاتمی در آن کشور حاکم شده است. کسی که بیش از هر کس مسئول سرعت بخشیدن به برنامه غنی سازی اورانیوم بوده است. بنابراین یک سیاست مماشات و عقبگرد و «نزدیکی» به عنوان یک بازی سیاسی کوتاه مدت به وجود آمد. این امر نه تنها جان این افراد را، در این فیلم وحشتناک، بلکه همه مردم را به خطر انداخت و در معرض تروریسم روزانة این رژیم قرار داد.
ما در بارة سال گذشته و در باره حال و در باره رنجهای باورنکردنی ساکنان لیبرتی بسیار صحبت کرده ایم. یکی از مواهب حضور در اینجا این است که می توانیم به طور مستقیم با این ساکنان صحبت کنیم. به آنها می گوییم که تسلیم نشوید. بالاخره کسی هست که ایستادگی کند. جوانانی که امروز اینجا دیدید بازوان، گامها و صدای شما هستند و صدای شما همیشه شنیده خواهد شد. تغییر رژیم حتمی است. ما نمیدانیم که این امر کی محقق می شود. اما سازمان مجاهدین خلق و خانم مریم رجوی، شما این تشکیلات و مهمتر از آن، این اراده سیاسی را دارید و از ارزشهای دموکراتیک اصیلی برخوردار هستید که می تواند کشور را به موقعیت بزرگ و شایسته آن برگرداند. می خواهم همین طور به نحو دیگری در مورد آینده صحبت کنم. معمولاً آن طور که شایسته است ما در اینجا زیاد در مورد آن صحبت نمی کنیم. می خواهم سخنانم را در مورد آینده و احتمالاً با نگرشی متفاوت به پایان ببرم. ما از تغییر سیاسی و تغییر رژیم صحبت می کنیم. به نظرم ما باید همچنین در مورد عدالت صحبت کنیم. فکر می کنم همان طور که امروز شنیدیم و بارها خوانده ایم، باید همواره به خاطر داشته باشیم که نه تنها در سازمان ملل، بلکه همین طور توسط سازمانهای وابسته و تحت حمایت آمریکا نیز در مورد قتلعامها، کشتارها و نسل کشیهایی که شش بار در اشرف و لیبرتی در یک فاصله زمانی بسیار کوتاه به طور مستمر از انجام تحقیقات پایه یی و عادلانه سر باز زده شده است. تا به حال هیچ طرفی چنین تحقیقاتی انجام نداده است. بنابراین بگذارید این پیشگویی را در اینجا اعلام کنم و بگذارید که نه تنها دوستان ما در لیبرتی، بلکه همچنین کسانی که برای آنها رعب و کشتار به وجود می آورند، بشنوند. مستندات و شهود بسیار قدرتمندی وجود دارد که می توانیم به آنها مراجعه کرده و افرادی را که مرتکب کشتار جمعی شده اند مورد تعقیب قرار دهیم. ما همواره شاهد بوده ایم که وزارت دادگستری آمریکا پروندههایی را علیه قاتلان نازی تشکیل می دهد. اظهارات و حرفهای بسیاری برای جبران و اعاده حقوق کسانی که از حقوقشان از روند دادرسی محروم شدند، وجود دارد. این امکان وجود دارد که با توسل به قانون و شهود و اسناد و مدارک و بررسی صحنه های جنایت، صدها و صدها نفر را که جنایت مرتکب شده اند، مورد پیگرد، محاکمه و حبس قرار بدهیم. من پیش بینی می کنم که این  نیز جزئی از آیندة ایران آزاد باشد. ما نباید این جنایتها را بی پاسخ بگذاریم. به این موارد به طور مناسب پاسخ داده نشده است. در برخی از موار حتی صحبت از جنایت هم به میان نیامده ، زیرا کسانی که برای مذاکره تلاش می کنند، با این گونه موارد تحت عنوان ملاحظات سیاسی برخورد می کنند.
 اجازه بدهید سخنانم را با این پیش بینی تمام کنم که با قدرت بیشتر و  قطعیت بیشتر تغییر در ایران و رهبری دموکراتیک در ایران صورت خواهد گرفت؛ همین طور باید در مورد پیگرد و عدالت در آینده صحبت کرد. هر چند کسانی هستند که دست به جنایت  می زنند یا به کمپ لیبرتی حمله  می کنند و کسانی هستند که افراد را ترور می کنند و حتی نزدیک بود سفیری[ابوطالبی] را به آمریکا بیاورند که متخصص این سوقصدها بوده است. اما عدالت و حسابرسی در هر حال خواهد بود. ممکن است 5 یا 20 سال و در برخی موارد 40 یا 50 سال طول بکشد ولی آینده یی هم هست. این هشدار به کسانی است که در بالاترین سطوح به طراحی و ارتکاب چنین جنایتهایی ادامه می دهند. متشکرم

کاپوسین دفور، رئیس سندیکای سراسری دانش آموزان- فرانسه
از شما تشکر میکنم از این فرصت که به من دادید تا بتوانم به عنوان نماینده سندیکای عمومی دانش آموزان دبیرستان، پیام بسیارمهمی را در رابطه با وضعیت حقوق بشر درایران و کمپ لیبرتی برسانم. در حالیکه بعضیها درحال مذاکره با رژیم ایران برسر پروژه اتمی ، چشمانشان را به قتل عام 3 هزار مخالف ایرانی در عراق میبندند. این نقض حقوق بشر است.

خانمها و آقایان، باید و ضروریست که سازمان ملل از ساکنان کمپ لیبرتی در عراق حفاظت کند. همه ما میدانیم که تمام ساکنان طبق کنوانسیون چهارم ژنو بعنوان افراد حفاظت شده شناخته شدهاند. در سپتامبر گذشته، نیروهای عراقی 52 نفر را قتل عام کردند و 7 گروگان گرفتند. این غیر ممکن است. سازمان ملل باید دست به کار شود. آمریکا، فرانسه، کشورهای اروپایی باید دست بکار شوند. چرا که این دیگر غیر قابل قبول است. نباید جنایات ضد انسانی در این ابعاد را بپذیرند. دیگر نمیتوان افراد لیبرتی را نادیده گرفت. نباید دمکراسی را نادیده گرفت. چرا که مردم هستند و اگر دمکراسی را نادیده بگیریم یعنی مردم را نادیده میگیریم. ایالات متحده و سازمان ملل گفتند که کمپ لیبرتی یک مکان ترانزیت است. تا الان چی شد؟ یک مکان موقت نیست. یک زندان است. یک زندان که در آن افراد را حبس میکنند چرا که به آزادی اعتقاد دارند. چرا که آنها میاندیشند. این وضعیت غیر قابل قبول است. این نفرت انگیز است. و ما باید با این بجنگیم. ساکنان از حق تردد محروم هستند. آنها حق دیدار با خانواده را ندارند و به برخی خدمات درمانی دسترسی ندارند. دو سال بعد از جابجایی به لیبرتی فقط 10 درصد از ساکنان بازاسکان شدهاند. دولت باید از حقوق بشر در ایران حمایت کند و از دمکراسی دفاع کند و همچنین شرایط زندگی و انسانی در لیبرتی را ارتقا دهد. شورای امنیت سازمان ملل میتواند نیروی کلاه آبی بفرستد. این کار را باید کرد. امروز به جوانان ایرانی فکر می کنم که برای حقوقشان و زندگی شان مبارزه میکنند، برای آزادیشان علیه قوانین ملاها تظاهرات میکنند. باید جهان صدای آنها برای آزادی را بشوند. دنیا باید بداند که نه نمیتوان جلوی آزادی را گرفت، نمیتوان ایرانیان را از زندگی آزاد منع کرد. این غیر ممکن است. شما برای این هدف میجنگید و ما در فرانسه به هر ترتیب که بتوانیم از شما حمایت خواهیم کرد. ما از خانم رجوی برای تغییر رژیم حمایت خواهیم کرد. چرا که این وضعیت دیگر قابل ادامه یافتن نیست. دموکراسی در این جاست. جامعه بین المللی باید در مقابل اعدامها و نقض حقوق بشر واکنش نشان دهد. این وضعیت دیگر غیر ممکن است. نباید گذاشت مدافعان آزادی به مرگ محکوم شوند. نباید گذاشت افرادی که آزاداندیشند به مرگ محکوم شوند. نباید گذاشت کسانی که میخواهند به شکل مطلوب خودشان زندگی کنند به مرگ محکوم شوند. بعنوان یک فرانسوی، بعنوان یک جوان، بعنوان یک اروپایی، من برای همبستگیمان با ایران و دمکراسی و آزادی تاکید میکنم. هر کدام از ما باید ازدمکراسی در ایران حمایت کنیم. به اتفاق یکدیگر باید برای دمکراسی بجنگیم و آن را محقق کنیم. خانم رجوی، شما همبستگی را نمایندگی میکنید. شما دمکراسی را نمایندگی میکنید. شما برابری زن و مرد را نمایندگی میکنید. شما آزادی را نمایندگی میکنید.
زنده باد صلح، زنده باد دمکراسی زنده باد ایران.

فریدون سید احمدی
متشکرم آقایان درشویتز، هوارد دین، مایکل موکیزی، لوئیس فری، بسیار خوشحالیم که شما را در اینجا با خود داریم. خوشوقتم که جوانان نماینده در هلند، ایتالیا و آلمان را معرفی کنم. مونا رشیدی از انجمن فریاد دانشجو در هلند، مهیار هرسینی، انجمن دانشجویان و جوانان ایرانی در غرب آلمان و مازیار عربشاهی، انجمن جوانان ایرانی در ایتالیا.

مونا رشیدی ـ انجمن فریاد دانشجو ـ هلند
سلام به رئیس جمهور محبوبمان، خانم مریم رجوی، سلام به  میهمانان و دوستان عزیزی که از راه دور آمده اند ولی بیش از همه سلام و درود بر برادران و خواهرانم در زندان لیبرتی.  و درودهای خالصانه بر معلم عزیزمان و رهبر انقلاب آقای مسعود رجوی. احترام من نثار گلهای سرخی باد که سمبل 36 شهید کمپ اشرف هستند، شامل خواهرمان فائزه رجبی، نسترن عظیمی دزفولی، آسیه رخشانی، مهدیه مددزاده، شهنار پهلوانی، مرضیه پورتقی، و فاطمه مسیح. و نهایتاً بیشترین احترام خود را نثار قهرمانمان صبا هفت برادران می کنم که با جنگیدن تا به آخر این پیام داد که به نام شرف و آزادی ما تا به آخر ایستاده ایم.
اسم من مونا رشیدی است. من دانشجوی تعلیم و تربیت، حقوق و حقوق سیاسی هستم. همچنین در طی تحصیلاتم در سازمانمان از طریق کمک کردن به میزان توانم فعال بوده ام. به این خاطر است که مفتخرم این شانس را داشته باشم از جانب سازمان دانشجویان و جوانان ایرانی در هلند سخن بگویم. من همچنین به یاد عموی شهیدم کمال الدین منصوریان طبایی اینجا هستم. او نیز یک هوادار جوان و 21 ساله بود که رژیم وی را به زندان عادل آباد در شیراز برد. طی تابستان 1988 بعد از شش سال و نیم اسارت و شکنجه، رژیم ایران او را اعدام کرد. او تنها 28 سال سن داشت. او خونش را در راه آزادی هدیه کرد، مانند هزاران شهید دیگر و به این دلیل من به آنها درود می فرستم زیرا شجاعانه در برابر رژیم سفاک ایران ایستادند و تا آخرین لحظه حیاتشان جنگیدند. ما نیز مانند بسیاری از دانشجویان جوان و گروههای جوانان و سازمانهای دانشجویان جوان در ایران همگی برای عدالت و آزادی تلاش می کنیم. آزادی داشتن یک صدا، آزادی از همة فساد و دیکتاتوری که در رژیم ایران تجسم یافته است. آزادی برای آنهایی که رنج کشیدند و هنوز از اعدامها و شکنجه ها در زندانهای ایران رنج می برند. این جوانان هستند که نمایندگان آیندة ایران هستند. این جوانان هستند که صدای همة ایرانیان در سراسر جهان هستند. ما باید علیه این دیکتاتوری به پا خیزیم. ما باید یکدیگر را حمایت کنیم و برای آینده مان بجنگیم. بجنگیم برای سرنگونی این رژیم با همة ملاهای شریر ایران تا این که مردم ایران وارد مرحلة جدید توسعه و خوشبختی در آزادی و ساختن ایران بشوند.
از جانب انجمن دانشجویان و گروههای جوانان در هلند ما خواستار آن هستیم که حفاظت اشرفی ها در زندان لیبرتی تأمین شود. خواهان آزادی 7 گروگان که هنوز توسط ارتش عراق نگهداری می شوند، هستیم. مایلم سخنانم را با نقل قولی از مالکوم ایکس به پایان ببرم که یکی از فعالترین مبارزان حقوق بشر بوده و هست: «اگر شما حاضر نباشید به خاطر آزادی بمیرید بهتر است آن لغت را از فرهنگ لغات خود بیرون بیاورید».
ما به جنگمان ادامه خواهیم داد تا عدالت به دست آید. ما تا به آخرش ایستاده ایم زیرا آزادی به ایران می آید، به ویژه تحت رهبری عزیزترین رهبرانمان مسعود و مریم رجوی، متشکرم.

مهیار هرسینی ـ انجمن دانشجویان و جوانان ایرانی در غرب آلمان
متشکرم،
می توانید ما را بزنید، می توانید ما را بکشید، ولی هرگز نمی توانید ما را شکست بدهید. این پیام شهدایی است که امروز ما به خاطر گرامیداشت یادشان در اینجا جمع شدهایم. این ارواح بیگناه و خالص متعلق به روشنترین ستارگانی هستند که در هر جامعه یی ممکن است باشند ستارگان هر جامعه هستند. بدون تردید میراث قهرمانیها و شجاعت آنان وارد کتابهای تاریخ خواهد شد. آری، یک سرباز عراقی پس از شرکت در این قتل عام گفت که ”مجاهدین شجاعت بیمانندی از خود نشان دادند و ما را خسته کردند و بر ما چیره شدند». این اسطوره ها الگوهای امروز من هستند. شهدایی نظیر صبا، حنیف و آسیه که در اینجا در غرب تحصیل کردند و زندگی مرفهی داشته اند، ولی همة این مزایا را به خاطر آرمانهایشان فدا کردند. آنها راه را برای ما هموار کردند و زمانی که ما راه را در مسیر آزادی گم کنیم، کافی است که به آسمان نگاه کنیم، نور همیشه تابان آنان ما را به طریق درست رهنمون میسازد. آری، با چشمانی اشکبار ما باید به مردم ایران تبریک بگوییم که از چنین ستارگانی برخودار شده اند. این صبا بود که در آخرین کلام قهرمانانهاش می گفت «ما تا به آخر میایستیم». در حالی که تا دم مرگ خونریزی داشت. در حالی که در ازای جدا شدن از سازمان مجاهدین به وی بهترین رسیدگیهای پزشکی عرضه می شد، به آن دست رد زد. و این جعفر کاظمی بود که در همان سال به خاطر حمایت از مجاهدین در ایران اعدام گردید. وی را تهدید کردند که در صورت مصاحبه نکردن و اقرار تلویزیونی از پیش تعیین شده، به فرزند و همسرش آسیب می رسانند. او تسلیم نشد. و گفت ”همسر و پسرم همه چیز من هستند. من بدون آنها نمیتوانم زندگی کنم. اما حتی اگر آنها را به اینجا آورده و در برابر چشمانم مثله کنید، زانو نخواهم زد“. این قهرمانان جان خود را به خاطر مردم فدا کردند، چرا که به حقانیت این جنبش ایمان داشتند. حقانیتی که با درخشش خود شغالان ناحق را از هم میگسلد و فراتر از آن سیاستهای قدرتمندترین کشورها و نهادهای جهان را تغییر می دهد. چه در برابر لیستگذاری ناعادلانة تروریستی که پس از تلاشهای خستگی ناپذیر و پروندههای بیشمار قضایی، پیروز آن مقاومت ایران بود، چه در برابر همه تلاشها و توطئههای مارتین کوبلر، نمایندة فریبکار سازمان ملل که او را رسوا کردند و جایگزین شد کنار رفت. در نهایت عدالت همیشه پیروز می شود. چرا که حقیقت اصالت دارد و همه چیز به کنار خواهد رفت. البته به دلیل سخنان 34 سال پیش رهبر مقاومت ایران، مسعود رجوی که هنوز در گوشهای ما پژواک دارد و می گوید «هر دستی که از مجاهد بشکنید با ده دست جایگزین می شود. هر چشمی که از مجاهدی نابینا می کنید، با صد چشم بیناشدة دیگر جایگزین می شود و هر قلبی که از مجاهد پاره می کنید و سری که میشکنید، با هزار قلب دیگر پربرکت جایگزین می شود».

در حالی که سازمان ملل متحد انبوه اعدامها در ملأ عام در ایران را به طور علنی محکوم کرده است، در همین حال تحت عنوان «مبارزه با مواد مخدر» میلیونها دلار به رژیم ایران می دهد. آری، به همین بهانه صدها تن در ایران سالانه اعدام می شوند. در عراق دسیسة سازمان ملل علیه مقاومت و همکاری آن با دیکتاتور جنایتکار نوری مالکی آن قدر زیاد شده است که طاهر بومدرا، رئیس دفتر (وقت) حقوق بشر یونامی، سازمان ملل را آلت دست دولت عراق توصیف کرد. تا کی باید مردم و مقاومت ایران چنین ریاکاری و اشک تمساح ریختن را تحمل کنند؟ برایم سؤال است که آیا واقعاً این افراد خواهان ثبت نام خود در کنار بدترین دیکتاتورهای زمان ما هستند؟ در حالی که ستون اصلی قانون اساسی کشورهای غربی آزادی بیان است. ما باید از این حق بنیادین استفاده کنیم تا به مردم ایران امید بدهیم و به آنها بگوییم که تنها نیستند. علاوه بر آن ما باید صدای آنها باشیم. صدای بیصداهایی که خود نمیتوانند بیان کنند. برای همین بسیار حیاتی است که در این گردهماییها شرکت و از مقاومت حمایت کنیم. مهم است که این توطئهها را افشا کنیم تا بتوان آنها را متوقف کرد. مردم ایران از این رژیم وحشی و بنیادگرا که برای 35 سال گذشته ایران را اشغال کرده است، به ستوه آمده اند. از زمانی که به اصطلاح مدرة همیشه خندان به نام روحانی بر سر کار آمده است، رژیم ایران بیش از 700 تن را اعدام کرده است. هر زمانی که جهان فشار خود را بر روی رژیم کاهش می دهد، رژیم فشارش را در داخل علیه مردم ایران افزایش می دهد و روحانی یک نمونه آن است.  بنابراین بسیار مهم است که جهان غرب را با فعالیتهای خود وادار کنیم راه درست را بروند و روی حقوق بشر و سیاست درست در قبال ایران متمرکز شوند و در نهایت سیاست ننگین مماشات را تغییر بدهند و از تغییر رژیم توسط مردم ایران حمایت کنند.
رژیم حاکم بر ایران یک رژیم بنیاد گراست، مردم را برای ایجاد رعب و وحشت در ملأعام اعدام می کند. زندانیان را شکنجه و مورد هتک حرمت قرار می دهد و تا سر حد مرگ کتک می زند، شلاقهای علنی، چشم در آوردن و قطع اعضای بند یک اقدام رایج و معمول در ایران است. دادگاهای عادلانه وجود ندارد و رژیم ایران در آخرین رده کشورهای سرکوبگر در دنیا قرار دارد. اما این نصف تصویر از ایران است، به عنوان یک رژیم بنیادگرا رژیم حتی در امور داخلی زندگی مردم دخالت کرده و آنها را مجبور می کند که طبق خواسته اش زندگی کنند. آنها کنترل می کنند که مردم چه موسیقی می توانند گوش کنند، چه نوع لباسی می توانند بپوشند و هر گونه تجمع مشترک مردان و زنان را ممنوع کرده است. زنان حقیقتاً از تحصیلات در چندین رشته محروم هستند و نیاز به مجوز مردان برای تردد دارند بنابراین بسیار حیاتی است که از مقاومت مردم ایران حمایت کنیم که توانسته است در برنامه 10 ماده یی ارائه شدة خانم رجوی به این موضوعات پاسخ دهد.  
این نه تنها صلح و دموکراسی را برای ایران به ارمغان می آورد بلکه برای مردم عراق و سوریه که از دخالتهای گستردة رژیم در کشورشان به خاطر حمایت از دیکتاتورهای حاکم بر آنها و گروههای مختلف رنج می برند، پاسخ خواهد داد. بله برای ما بسیار مهم است به خصوص برای ما جوانان، این در دستان ماست که انتخاب کنیم رژیم در قدرت باشد و به جنایاتش ادامه بده یا نه. همچنین سال نو ایرانی شروع شده، امیدوارم که فقط همین را به جهان عرضه کنیم. لذا همان طوری که شهید بهروز در یکی از ترانه های بسیار زیبایش خوانده این سال، سال پیروزی است
متشکرم       
پاریس- 23 فروردین 1393